مسئله بهداشت رواني انسان و جامعه انساني از محوريترين مسئلهاي مي باشد که نه تنها توجه کردن پژوهشگران هر ملتي را به خود معطوف کرده است و با نگرشهاي مختلف و پايه ارزش گرايي فرهنگي در مورد توجه واقع شده است که بلکه در محافل بينالمللي هم از جايگاه بخصوصي برخوردار مي باشد به دليل اينکه تکامل مادي و معنوي و همين طور نظري و عملي انسان ها را در گرو توجه به اين اصل راهبردي نمي باشد که عبارت "خود را بشناس" مبناي تفکر بيشتر فيلسوفان يونان باستان مي باشد و نظرات فلسفي و عرفاني خويش و همينطور توجه بخصوصي به موضوع انسان شناسي و جايگاه پر اهميت آن دارا بوده اند که بهداشت رواني از ديدگاه مکتب ارزشمند اسلام از علم آغاز شده است و خودشناسي کليد خداشناسي و نقطه شروع براي دريافت کردن معارف فقه مي باشد.
خانواده اولين کانون و فضاي اجتماعي به حساب ميآيد که دو نسل "بارور" و "نو رسته" در کنار يکديگر با صفا و صميميت و تعامل و ارتباط اميد به زندگي کردن ميپردازند و کودک خود را تحت سرپرستي و همينطور تربيتي قرار خواهد داد که پر اهميت ترين وظيفه خانواده در درجه اول شناختن به صورت صحيح مرحله هاي رشد کودکان و در درجه دوم شناختن موانع و برطرف کردن آن و در درجه سوم به دست آوردن راه حل هاي مطلوب مي باشد که مادرهاي امروز همان کودک هاي ديروز به حساب ميآيند که در دامان مادر ديگربه رشد کردن رسيده اند و زمينه هاي پرورش يافتن نسلهاي بعد جامعه را ايجاد کردهاند که کودکان سرمايه هاي با ارزش و سازنده آينده در جامعه به حساب ميآيد و توجه کردن به مشکلات و معضلات حقوقي آنان موجب ترقي پيدا کردن جامعه خواهد شد که همه ي کوشش انبيا براي اين بوده است که افراط گرايي را از شيوههاي عملکرد اشخاص دور کنند و انسان ها را با حقوق خود به آشنايي برساند که هنگامي که يک کودک از آغاز کودکي با حقوق کودکان همسن خود به آشنايي ميرسد و چگونگي زيستن در کنار انسان ها را به تجربه کردن ميپردازد که يقينا فردا نيز در جامعه به تمام تعهدات وظيفه هاي خود آشنا خواهد بود. با نگاهي به قانون و حقوق کودک در اسلام متوجه ميشويم که اسلام مصالح کودک را فراتر از مصالحي خواهد دانست که در حقوق کودک بيان شده است به طور مثال برخي از محقيق اعتقاد دارند که حقوق کودک شروع کودکي را از بدو تولد بايد دانست در صورتي که در تعاليم اسلام حقوق کودک نه تنها از زمان انعقاد نطفه بلکه از همان زمان انتخاب کردن همسر براي والدين تصور خواهد شد به دليل اينکه خانواده بر حقوق فردي و اجتماعي به حساب ميآيد که در کانون خانواده مرد و زن رعايت موازين اخلاقي و حقوقي را در کنار يکديگر آموزش خواهند ديد و ياد مي گيرند.
محور درون سيستم خانواده شامل ساختار اجتماعي توزيع نقش و پايگاه و منزلت پويايي اجتماعي و همينطور اقتصادي و از همه پر اهميتتر پويايي نگرش و ارزشها به حساب ميآيد که اين محور ايجاد کننده نظم و تعادل مي باشد که از آن به بهداشت رواني خانواده ياد خواهد شد که محور برون سيستمي خانواده اطراف محيط خانواده به بحث کردن ميپردازد که در نظام حقوقي و قانوني ما خانواده شخصيت حقوقي دارا نمي باشند اما در حفظ کردن و گسترش قدرت ملي و همينطور توسعه فرهنگي و اعتقادي نقش بسيار پر اهميتي به ايفا کردن مي پردازند و نه تنها مکتب آموزش تعادل و فداکاري مي باشد بلکه کانون هم براي حمايت کردن از انسان و حقوق انساني و تربيت کردن آنها مي باشد که اين اهميت اجتماعي بايد محرک قانونگذار در حمايت کردن از آن باشد به دليل اينکه در يک نظام اسلامي متون حقوقي استخراج خواهد شد.
حقوق کودکان واژه به حساب مي آيد که خيلي از عمر کاربرد آن نميگذرد که در زمانهاي گذشته هيچ فردي به اينکه حمايت بخصوصي را به کودکان مختص بدهد فکر نميکرد و کودکان مانند بزرگسالان کوچک محسوب مي شدند. براي همين بود که به کار گماشته شدن کودکان در شغل هاي سخت در جامعه مخصوصاً در کشورهاي صنعتي غربي در حال رواج پيدا کردن بوده است که کودکاني که با اين شغل دشوار سر و کار داشتند بيشتر به اين علت که توانايي حمايت کردن از خود را در مقابل رئيس خود نداشتند که از موقعيت کاري سخت تر و ناعادلانه تري نسبت به بزرگسالان برخوردار بوده اند از جنبه هاي فراواني زندگي آنها را به تهديد کردن ميپرداخت که در اوايل قرن نوزدهم اين ايده در فرانسه به وجود آمد که به کودکان حقوق خصوصي را مختص بدهد و بدين ترتيب امکان توسعه تدريجي حقوق اشخاص در زير سن قانوني به وجود آمد که اولين قوانين حمايت شدن از کودکان در فضاي کارشان به وجود آمد که در آغاز قرن بيستم ميلادي حمايت شدن از کودکان آغاز به پيداکردن جايگاهي براي خود گرفت که جايگاهي که حمايتهايي در حوزههاي پزشکي و اجتماعي و امور قضايي را شامل شد. اين نوع حمايت در فرانسه شروع شد و بعد از آن در تمام اروپا به گسترش پيدا کردن رسيد. حقوق کودکان شامل حق برقرار کردن ارتباط با هر دو والدين و هويت انساني و همينطور احتياج هاي اساسي براي محافظت کردن از لحاظ فيزيکي و آموزش عمومي دولتي و همينطور مواظبت هاي بهداشتي و قوانين کيفري مطلوب بر طبق سن و رشد کودک و همينطور محافظت کردن آنها در برابر حقوق مدني کودک و آزادي بر طبق نظرات و هويت جنسيتي يا ديگر خصوصيات مي باشد که تفسير کردن حقوق کودکان طيفي از اجازه دادن به ظرفيت کودکان براي دارا بودن اختيار عمل تا اعمال از لحاظ فيزيکي رواني و احساسي بدون هيچگونه بدرفتاري شدن با کودکان را شامل خواهد شد.
درباره این سایت