تربيت فرزندي مسئوليت پذير يکي از مهم ترين آرزو ها و يا اهداف پدران و مادران است.
همه ي والدين آرزو دارند فرزندي مسئوليت پذير پروش دهند و تصور داشتن کودکي بي مسئوليت که در بزرگسالي به فردي لجباز و ضداجتماع تبديل مي شود، بسيار آزار دهنده است.
براي برخي از والدين تصور داشتن فرزند مسئويت پذير در حد آرزو باقي مي ماند.
به عبارت ديگر دسته اي از والدين چنين تصور مي کنند که مسئوليت پذيري امري ذاتي است و با اعمالي مانند دعا و آرزو مي گويند “کاش فرزندم مسئوليت پذير شود!”.
اگر چه اين نگرش مي تواند به شدت خطرناک باشد اما بسيار رايج است.
در نقطه ي مقابل اين نگرش، دسته اي از والدين بر اين اعتقادند که مسئوليت پذيري امري نيازمند آموزش و يادگيري است و تلاش مي کنند تا با بهره گيري از بهترين اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.
براي شروع بهتر است به اين سوال پاسخ دهيد که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئوليت پذيري از کدام يک از دو اصل نام برده شده تبعيت مي کند؟”
در صورتي که جزء دسته ي دوم هستيد مي توانيد به مطالعه ي متن ادامه دهيد و راهبردهاي لازم براي “آموزش مسئوليت پذيري” به کودک تان را بياموزيد.
نمي توان قصد آموزش فرزندي مسئوليت پذير داشت و از “حق انتخاب” صحبت نکرد.
ممکن است با خودتان بگوييد “چگونه به کودکي سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”
اما رفتار بر اساس اصول نظريه انتخاب مي گويد که اين کار ممکن است.
براي اين منظور لازم است زبان نظريه ي انتخاب را بياموزيد و با الفباي آن با کودک تان گفت و گو کنيد.
بر اساس اصول اساسي نظريه ي انتخاب، ما بر رفتار هيچ کس جز خودمان کنترل نداريم و تلاش براي کنترل ديگران بي فايده است.
ويليام گلسر پايه گذار اين رويکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر مي زند، يک رفتار است و با تغيير رفتارهاي مان مي توانيم پيامدهاي ديگري را تجربه کنيم.
والدي که با استفاده از زبان اين نظريه با فرزندش گفت و گو مي کند، از تنبيه، سرزنش، تهديد و ساير ابزارهاي کنترل بيروني استفاده نخواهد کرد چرا که معتقد است اصولا رفتار هيچ کس جز خودش قابل کنترل نيست.
والدين پيرو تئوري انتخاب، تلاش مي کند تا در موقعيت هاي مختلف کودک را در معرض انتخاب قرار دهد تا او بر اثر تجربيات روزمره اش، با مفهوم مسئوليت آشنا شود.
به عنوان مثال براي تصميم گيري در مورد پوشيدن لباس، ممکن است به فرزندش بگويد ” براي مهموني امشب دوست داري لباس صورتي رو بپوشي يا لباس جديد آبي ت؟ “
با اين پرسش به ظاهر ساده، کودک مي آموزد که حق انتخاب دارد و تبعات انتخابش نيز متوجه اوست.
بنابراين در صورتي که لباس نامناسبي را انتخاب کند، سرزنش نمي شود چرا که بر اساس اصول تئوري انتخاب، پيامدهاي انتخابش را تجربه خواهد کرد.
ممکن است والد تصميم بگيرد تا کودک را با گزينه هاي ديگر نيز آشنا کند بنابراين به جاي او تصميم نمي گيرد و مي گويد “فکر مي کنم لباس صورتيت براي الان زيادي گرم باشد. لباس آبي ت هم بيشتر مناسب خونه ست تا مهموني. ميخواي لباساي ديگه ت رو هم ببيني؟ نظرت چيه؟”
در صورتي که تاکنون بر اساس اين اصول پيش نرفته ايد ممکن است با کودک و يا نوجواني بي مسئوليت مواجه باشيد.
در اين حالت نيز مي توانيد به مرور مسئوليت پذيري را به او آموزش دهيد.
به عنون مثال مي توانيد با هم صحبت کنيد و نوعي تقسيم کار انجام دهيد.
سپس از او بخواهيد تا از ليست مسئوليت هاي مشخص شده، چند مورد را انتخاب و شروع به اجراي آن ها کند.
بخاطر داشته باشيد در صورتي که تهديد، تنبيه، سرزنش و گله و شکايت هاي تان، مفيد بود، در حال حاضر فرزندي مسئوليت پذير داشتيد.
منبع :چگونه يک کودک مسئوليت پذير داشته باشيم؟- مشاوره
درباره این سایت