مشاوره روانشناسي خانواده مشاورانه




مبتلايان به افسردگي براي تصميم گرفتن در مورد تحول و تغيير در زندگي خود ضعيف مي باشند و همينطور اشخاصي که به اختلال وسواس دچار مي باشند نمي توانند تفکرات يا برخوردهاي وسواسي و اجباري را به توقف کردن بپردازند که پيشنهاد مي‌شود اشخاص براي تصميم گرفتن مطلوب به ياد گرفتن اين توانايي ها بپردازند يکي از مواردي که انسانها به صورت روزمره با آن سر و کار خواهد داشت تصميم گرفتن مي باشد که تصميم گرفتن بنا به تعريف شامل انتخاب کردن از ميان دو يا چند گزينه مي باشد و شخص بايد در اين عملکرد بتواند به نتيجه رضايت‌بخش خود برسد که هدف از تصميم گرفتن به صورت کلي کم شدن خطر ضرر و زيان مي باشد ولي متاسفانه بيشتر فعاليت‌هاي روزمره ما احتياج به تصميم گرفتن دارند به طور آگاهانه و هوشيارانه صورت نمي‌گيرند که اين امر به آشکار شدن مشکل هاي فراواني منجر خواهد شد به دليل اينکه در تصميم گرفتن بايد بر طبق محاسبه کردن سود و ضرر و ضوابط متعدد به انتخاب مطلوب ترين گزينه پرداخت . تصميم گرفتن يکي از پر اهميت ترين ارکان رويکردهاي اجرايي مغز به حساب مي‌آيد به دليل اينکه در تصميم‌گيري‌ها مهارتها و توجه کردن و همين طور انتخاب کردن و بازداري از جواب به طور همزمان درگير مي‌باشند. صدمه هاي وارد شده به دستگاه عصبي مي تواند به نحو آشکاري مهارتهاي تصميم گرفتن اشخاص را به خطر بياندازد و علاوه بر اين غلبه کردن بر هيجان ها در اشخاص به آساني به وجود آوردن سوگيري در تصميم گرفتن صحيح منجر خواهد شد. بيشتر اختلالات رواني مخصوصاً اختلالات خلقي و اضطرابي و تصميم‌گيري‌هاي اشخاص را دچار مشکل خواهد کرد که تجلي اين موارد افسردگي مي باشد که شخصي مي‌تواند تصميم بگيرد تا در زندگي خود تحولات و تغييراتي را به وجود آورد و همينطور در اختلالات وسواسي شخص مبتلا از تصميم گرفتن براي توقف اشخاص يا برخوردهاي وسواسي اجباري باشد که تصميم گرفتن يکي از توانايي‌هاي پايه در توانايي هاي دهگانه زندگي به حساب مي‌آيد که توسط سازمان بهداشت جهاني براي اجرا کردن در دنيا توصيه شده است و همينطور اشخاص مي توانند با رجوع کردن به متخصصان حوزه بهداشت روان به آموزش اينگونه توانايي‌ها بپردازند تا کيفيت تصميم‌گيري آنها بهتر شود.


 انسان‌ها همانگونه که از لحاظ شکل و قيافه متعدد و متفاوت مي باشند از جنبه هاي روحي و فکري نيز با يکديگر داراي فرق مي باشند و اگر اشخاص متعادل و غير متعادل در دو قطب قرار بگيرند بقيه اشخاص ميان اين دو قطب واقع مي شود با اين فرق که بعضي به قطب متعادل و برخي به قطب غير متعادل تمايل دارند که در زندگي اجتماعي به اشخاصي برخورد خواهيم کرد که در انجام دادن کارها بدون اينکه کارها را در نظر داشته باشند زود به تصميم گرفتن مي‌پردازند که اينگونه اشخاص عجول هميشه در مسئله ها و حوادث و سطح قضايا را لمس خواهند کرد به عواقب و لوازم آن ها اهميتي نمي‌دهند معلمي که تحقيق نکرده و زود عکس العمل از خود نشان خواهد داد، بازرگاني که در امر تجارت با شتابزدگي به اقدام کردن مي‌پردازد و همينطور پدري که با خامي در مورد فرزندان خود به تصميم گرفتن مي‌پردازد تمام اينها از اين دسته مي باشد که در مقابل اين اشخاص گروه ديگري مي باشند که نمي توانند به تصميم گرفتن بپردازند. در معمولي ترين کارهاي روزمره از گرفتن تصميم گرفتن ناتوان مي باشند که ترديد و شک کشنده ي آنها را رنج خواهد داد که هر با که مي‌خواهند تصميم مي‌گيرند تفکرات بخصوصي آنها را از تصميم گرفتن باز خواهد داشت که اين علت دچار بيماري خطرناک وسواس مي باشد که اين روحيه در بهترين کارهاي آنها به چشم خواهد کرد که اين بيماري اينطور شروع مي شود که فرد بعد از انجام دادن عملي احساس خواهد کرد که فکر بخصوصي او را رنج خواهد داد و او نمي‌تواند در مقابل آن به ايستادگي کردن بپردازد با اينکه به نارسايي و پوچ بودن آن تفکر اعتقاد کامل دارا نمي باشد اما در اثر ضعيف بودن فکري تسليم آن خواهد شد.


 به طور مثال اشخاص سالم هنگامي که درب مغازه و همينطور خانه ي خود را مي بندند بعد از ارزيابي کردن جزئي اطمينان پيدا مي‌کنند که دنبال کار خود مي‌روند اما بيماري وسواس به طور دائم تصور مي‌کنند که درب باز مي باشد و به دليل اينکه مي‌خواهند به کار ديگري مشغول بشود اين تفکرات او را رنج خواهد داد که ريشه و اساس اين بيماري ناتوان بودن فکري مي باشد لذا در انحصار ملت بخصوص نبوده که  در هر جامعه‌اي بر طبق آداب به نوعي آشکار خواهد شد و علاوه بر اين در هر طبقه با توجه به ويژگي هاي صنفي به طرز بخصوصي آشکار خواهد شد و بعضي از پژوهش گران در تصنيف کتاب دچار وسواس مي شوند که اينگونه اشخاص با دارا بودن امکانات وسيع علمي هرگز نمي‌تواند کتابي را به تاليف کردن بپردازند. وسوسه اعتقاد و ايراد گيري اطرافيان آنها را از اين کار باز خواهد داشت که با اينکه امکان دارد نوشته آنها هيچگونه ايرادي دارا نباشد از اين گذشته کدام نوشته آنها تا به امروز بدون ايراد و انتقاد بوده است و آيا عقل آن را قبول مي کند که براي يک انتقاد کوچک از يک تعريف ضروري لازم دوري کنيم؟ بعضي از اشخاص در نجاست دچار وسوسه خواهند شد که نيروي نامرئي آنها را دچار شک و ترديد خواهد کرد. اين بيماري از ابتدايي ترين مرحله آغاز شده و به ندرت به مرحله هاي خطرناک خواهد رسيد که در بعضي از موارد کار وسواس آنچنان شدت پيدا خواهد کرد که تمام اشخاص را مسامحه کار تشخيص داده و زندگي اجتماعي براي آنها سخت و دشوار خواهد شد.


 




مسئله بهداشت رواني انسان و جامعه انساني از محوري‌ترين مسئله‌اي مي باشد که نه تنها توجه کردن پژوهشگران هر ملتي را به خود معطوف کرده است و با نگرش‌هاي مختلف و پايه ارزش گرايي فرهنگي در مورد توجه واقع شده است که بلکه در محافل بين‌المللي هم از جايگاه بخصوصي برخوردار مي باشد به دليل اينکه تکامل مادي و معنوي و همين طور نظري و عملي انسان ها را در گرو توجه به اين اصل راهبردي نمي باشد که عبارت "خود را بشناس" مبناي تفکر بيشتر فيلسوفان يونان باستان مي باشد و نظرات فلسفي و عرفاني خويش و همينطور توجه بخصوصي به موضوع انسان شناسي و جايگاه پر اهميت آن دارا بوده اند که بهداشت رواني از ديدگاه مکتب ارزشمند اسلام از علم آغاز شده است و خودشناسي کليد خداشناسي و نقطه شروع براي دريافت کردن معارف فقه مي باشد.


 خانواده اولين کانون و فضاي اجتماعي به حساب مي‌آيد که دو نسل "بارور" و "نو رسته" در کنار يکديگر با صفا و صميميت و تعامل و ارتباط اميد به زندگي کردن مي‌پردازند و کودک خود را تحت سرپرستي و همينطور تربيتي قرار خواهد داد که پر اهميت ترين وظيفه خانواده در درجه اول شناختن به صورت صحيح مرحله ‌هاي رشد کودکان و در درجه دوم شناختن موانع و برطرف کردن آن و در درجه سوم به دست آوردن راه حل هاي مطلوب مي باشد که مادرهاي امروز همان کودک هاي ديروز به حساب مي‌آيند که در دامان مادر ديگربه رشد کردن رسيده اند و زمينه هاي پرورش يافتن نسل‌هاي بعد جامعه را ايجاد کرده‌اند که کودکان سرمايه هاي با ارزش و سازنده آينده در جامعه به حساب مي‌آيد و توجه کردن به مشکلات و معضلات حقوقي آنان موجب ترقي پيدا کردن جامعه خواهد شد که همه ي کوشش انبيا براي اين بوده است که افراط گرايي را از شيوه‌هاي عملکرد اشخاص دور کنند و انسان ها را با حقوق خود به آشنايي برساند که هنگامي که يک کودک از آغاز کودکي با حقوق کودکان همسن خود به آشنايي مي‌رسد و چگونگي زيستن در کنار انسان ها را به تجربه کردن مي‌پردازد که يقينا فردا نيز در جامعه به تمام تعهدات وظيفه هاي خود آشنا خواهد بود. با نگاهي به قانون و حقوق کودک در اسلام متوجه مي‌شويم که اسلام مصالح کودک را فراتر از مصالحي خواهد دانست که در حقوق کودک بيان شده است به طور مثال برخي از محقيق اعتقاد دارند که حقوق کودک شروع کودکي را از بدو تولد بايد دانست در صورتي که در تعاليم اسلام حقوق کودک نه تنها از زمان انعقاد نطفه بلکه از همان زمان انتخاب کردن همسر براي والدين تصور خواهد شد به دليل اينکه خانواده بر حقوق فردي و اجتماعي به حساب مي‌آيد که در کانون خانواده مرد و زن رعايت موازين اخلاقي و حقوقي را در کنار يکديگر آموزش خواهند ديد و ياد مي گيرند.


 محور درون سيستم خانواده شامل ساختار اجتماعي توزيع نقش و پايگاه و منزلت پويايي اجتماعي و همينطور اقتصادي و از همه پر اهميت‌تر پويايي نگرش و ارزش‌ها به حساب مي‌آيد که اين محور ايجاد کننده نظم و تعادل مي باشد که از آن به بهداشت رواني خانواده ياد خواهد شد که محور برون سيستمي خانواده اطراف محيط خانواده به بحث کردن مي‌پردازد که در نظام حقوقي و قانوني ما خانواده شخصيت حقوقي دارا نمي باشند اما در حفظ کردن و گسترش قدرت ملي و همينطور توسعه فرهنگي و اعتقادي نقش بسيار پر اهميتي به ايفا کردن مي پردازند و نه تنها مکتب آموزش تعادل و فداکاري مي باشد بلکه کانون هم براي حمايت کردن از انسان و حقوق انساني و تربيت کردن آنها مي باشد که اين اهميت اجتماعي بايد محرک قانونگذار در حمايت کردن از آن باشد به دليل اينکه در يک نظام اسلامي متون حقوقي استخراج خواهد شد.


 حقوق کودکان واژه به حساب مي آيد که خيلي از عمر کاربرد آن نمي‌گذرد که در زمانهاي گذشته هيچ فردي به اينکه حمايت بخصوصي را به کودکان مختص بدهد فکر نمي‌کرد و کودکان مانند بزرگسالان کوچک محسوب مي شدند. براي همين بود که به کار گماشته شدن کودکان در شغل هاي سخت در جامعه مخصوصاً در کشورهاي صنعتي غربي در حال رواج پيدا کردن بوده است که کودکاني که با اين شغل دشوار سر و کار داشتند بيشتر به اين علت که توانايي حمايت کردن از خود را در مقابل رئيس خود نداشتند که از موقعيت کاري سخت تر و ناعادلانه تري نسبت به بزرگسالان برخوردار بوده اند از جنبه هاي فراواني زندگي آنها را به تهديد کردن مي‌پرداخت که در اوايل قرن نوزدهم اين ايده در فرانسه به وجود آمد که به کودکان حقوق خصوصي را مختص بدهد و بدين ترتيب امکان توسعه تدريجي حقوق اشخاص در زير سن قانوني به وجود آمد که اولين قوانين حمايت شدن از کودکان در فضاي کارشان به وجود آمد که در آغاز قرن بيستم ميلادي حمايت شدن از کودکان آغاز به پيداکردن جايگاهي براي خود گرفت که جايگاهي که حمايت‌هايي در حوزه‌هاي پزشکي و اجتماعي و امور قضايي را شامل شد. اين نوع حمايت در فرانسه شروع شد و بعد از آن در تمام اروپا به گسترش پيدا کردن رسيد. حقوق کودکان شامل حق برقرار کردن ارتباط با هر دو والدين و هويت انساني و همينطور احتياج هاي اساسي براي محافظت کردن از لحاظ فيزيکي و آموزش عمومي دولتي و همينطور مواظبت هاي بهداشتي و قوانين کيفري مطلوب بر طبق سن و رشد کودک و همينطور محافظت کردن آنها در برابر حقوق مدني کودک و آزادي بر طبق نظرات و هويت جنسيتي يا ديگر خصوصيات مي باشد که تفسير کردن حقوق کودکان طيفي از اجازه دادن به ظرفيت کودکان براي دارا بودن اختيار عمل تا اعمال از لحاظ فيزيکي رواني و احساسي بدون هيچگونه بدرفتاري شدن با کودکان را شامل خواهد شد.




اطرافيان از ازدواجم دلسردم کردند




سلام من 23 سالمه و شوهرم 26 سالشه.قبل ازدواج با شوهرم با پسر عموم ازدواج کرده بودم و بعد دو ماه بعد ديدن اخلاق گندش جدا شدم.من خيلي ناراحت و افسرده شدم تا اينکه شوهرم که يکي از پسراي فاميل بود به خواستگاريم اومد.ازدواج اولشه ولي قبلا پنج جا تو فاميل خواستگاري رفته ولي بهش جواب مثبت ندادن و خانواده من اينو ميدونن.راستش شوهرم لاغره و قيافه زيبايي نداره.

ولي الان دوستش دارم و بنظرم زيبا مياد.اهل کاره مومنه و مستقله و ليسانسم داره.الان که باهاش عروسي کردم خواهرام و زن داداشام يطوري برخورد ميکنن که از ما سرترن و فخر ميفروشن.

خواهرام بم ميگن اگه فردا بچت زشت درومد چيکار ميکني و ميخندن.قبل از ازدواج هم ميگفتن که چون هيشکي بش زن نداده اومده برا تو.درصورتي که بعدا فهميدم مطلقه بودن براش اهميت نداشته و منم دوست داره.بابام هم مثل بقيه دامادا بش احترام نميذاره.شما بگيد چيکار کنم؟هم شوهرمو دوس دارم هم نميتونم از خانوادم دل بکنم.





سلام نميخام خداي نکرده با قصد تفرقه و. حرف بزنم اما اينکه ميگن با دهان مردم زندگي کردن يجوري عيني اين .

داريد ديگه زيادي رو نظرات بقيه توجه ميکنيد.

وقتي شما از زندگيتون راضي هستيد وقتي همسرتون براتون دلنشينه وقتي اون شمارو دوس داره و شمام اونو دوس داريد وقتي از الان و حس الاني که داريد رضايت داريد بقيه نظر هم بدن مترمه برا خودشون. 
پاک بودن صداقت وفاداري همه اينارو ول کرديد چسبيدي به نظرات مختلف خونوادتون
مگه ما جا پاي خدا گذاشتيم بگيم کي خوبه کي بده تو قيافه 

بهتره زندگيتونو بکنين و از بودن کنار هم لذت ببريد و برا اينده و خوشبختي بيشترتون تلاش کنيد. يکاري کنيد اونايي که دارن الان تو ديد خودشون فخر ميفروشن غبطه اينده شمارو و موفقيتاي شمارو بخورن ( غبطه ميگم حسادت نه!!) شما به اين فکر کنيد. 

هرکي سليقه خودشو داره. نظرشون محترمه برا خودشون.
خدايي که يه بچه رو ميده از روزيش گرفته تا هر چيزي رو که فکرشو کني هم ميده . کاري نداره کي چي نظري داره
خودتون ميگيد از زندگيتون راضييد . هم شوهرتون دوستون داره هم شما اونو دوس داريد ديگه دنبال چي هستين؟ 

خصوصيات و وفاداري و نکات خيلي مثبت همسروتونو زندگيتون رو که ازش راضييد و اينارو در نظر بگيريد نه يه نظر شخصي افرادي که شايد مکنه روزي 1 ساعت بيشتر يا شايدم هفته اي 1 ساعت بيشتر نيبنيدشون


بلوغ زودرس


بلوغ زودرس چيست؟


بلوغ به طور معمولي در رابطه با دختران ميان سنين  8 تا 13 سالگي و در پسرها  ميان در سنين 9 تا 14 سالگي شروع ميشود. پزشکان بلوغ زودرس را هنگامي شناسايي ميکنند که به علتهاي  نامشخص اين فرايند معمولي زودتر شروع شود و با روشن کردن استخوان و جهش پيدا کردن از لحاظ رشد همراه باشد.


بلوغ زودرس در دختراني که پيش از سن هفت سالگي و پسراني که قبل از سن 9 سالگي علائم  پر اهميت بلوغ در آنها مشاهده شود شناسايي مي‌شود. تقريبا يک کودک از بين 5 هزار کودک امکان دارد به بلوغ زودرس مبتلا شود.


انواع بلوغ زودرس 


1. بلوغ زودرس مرکزي


2.  بلوغ زودرس محيطي


بلوغ زودرس مرکزي نسبت به بلوغ محيطي شايسته مي باشد. اين فرايند براي بلوغ معمولي نيز  يکسان مي باشد ولي زود تر از موعد آن رخ مي‌دهد. غده هيپوفيز هورموني به نام  گنادوتروپين  به وجود مي‌آورد.  موجب تحليل شدن بيضه ها و همينطور تخمدانها مي‌شود تا هورمون هاي ديگر يعني تستسترون ايجاد شوند. اينها هورمونهاي جنسي محسوب مي شود که موجب تحولات جنسي در دوران بلوغ مي شوند.


بلوغ زودرس محيطي ، داراي موقعيت  متفاوتي مي باشد. اين نوع بلوغ زودرس به تدريج رخ مي دهد. انهاي تستسترون موجب آشکار شدن نشانه‌هاي بلوغ مي‌شوند ولي مغز و غده هيپوفيز درگير اين مسئله نمي شود. بلوغ زودرس  به طور معمولي در اثر ايجاد شدن اختلال در تخمدان ها، بيضه ها و  غده تيروئيد کم کار به وجود مي‌آيند.


نشانه هاي بلوغ زودرس 


نشانه هاي بلوغ معمولي و بلوغ زودرس تقريباً به هم  شبيه مي باشند و در هنگام آشکار شدن بلوغ مشخص مي شود که طبيعي است يا زودرس. اين نشانه ها شامل موارد زير مي باشد:


-کوتاهي قد


اگرچه کودکاني که به بلوغ زودرس مبتلا مي شوند  قد بلندتري نسبت به سن خود دارد ولي در بزرگسالي قد آنها کوتاه مي شود. به چه علت ؟هنگامي که مرحله هاي بلوغ تمام ميشود و هم توقف پيدا ميکنند. هنگامي که بلوغ زودرس زودتر از بلوغ معمولي تمام شود درست کردن اين کودکان هم در سنين کمتر متوقف خواهد شد.


-مشکل داشتن در برخورد


نتيجه هاي بعضي از مطالعات نشان گر اين مي باشد که بلوغ زودرس در مقابله با مشکلات برخوردي داراي ارتباط مي باشد مخصوصا در کودکاني که رشد آنها به تأخير مي‌افتد.



 



علائم دوره بلوغ


بلوغ به دوره مي‌گويند که  دختران و پسراني که در حال رشد مي باشند در روند بلوغ جنسي مي باشند. بلوغ شامل تحولات فيزيکي و يا مرحله هايي مي باشد که موجب آشکار شدن صفت هاي ثانويه در رابطه با جنسي و خصوصيات فيزيکي در ارتباط با مردان و ن بزرگسال(رشد کردن موها در قسمت تناسلي) ختم مي شود. 


اولين علائم بلوغ دختران


معمولاً اولين علائم بلوغ در دختران رشد کردن سينه هاي آنها مي باشد. طبيعي ميباشد که جوانه زدن بعضي وقتها به لمس حساس شود. يا يکي از سينه ها زودتر از ديگري  رشد کنند. در قسمت تناسلي موها رشد مي کنند و روشن کردن در قسمت پاها و بازوها بيشتر مي شود.


بعد از يک سال يا حتي بيشتر بعد از شروع بلوغ علائم زير پديد مي آيد:


1. رشد کردن سينه ها ادامه خواهد داشت تا کاملتر شود.


2. حدودا دو سال پس از شروع بلوغ ، معمولا در دخترها دوره قاعدگي پديد مي آيد. 


3. موها در قسمت تناسلي ضخامت پيدا مي کند.


4.در قسمت زير بغل موها رشد مي کنند ، در بعضي از دختران روشن‌کردن‌مو در ديگر قسمتهاي بدن مثل لب بالايي اتفاق مي‌افتد که اين امر کاملاً عادي مي باشد.


5.  عرق کردن در دختران بيشتر مي شود.


6.  بيشتر دختران به آکنه مبتلا مي‌شود که يک بيماري پوستي محسوب مي شودکه به صورت انواع متفاوت مانند سر سفيد يا سر سياه و  سرشار از چه به سمت جوش نمايان مي شود.


علائم بلوغ در پسران


1.  به طور معمولي اولين علائم در بلوغ پسران بزرگ شدن بيضه ها و قرمز شدن  در کيسه بيضه ها مي باشد.


2. موهايي که در قسمت ناحيه تناسلي موجود مي باشد به ندرت در قسمت آلت تناسلي نمايان مي شود.


3. صداي پسران رو به شکستگي مي رود و رو به بمي مي رود. امکان دارد در طي مدتي ، صداي آنها بم و بسيار بلند شود.


رفتار دوره بلوغ


شايعترينتحولاترفتاريدردورانبلوغ:


1. در دوران بلوغ شما در مورد مسائل بسيار کنجکاو مي شويد و از همه چيز مي خواهيد سر در بياوريد. احساس مطلع بودن نسبت به شرايط جسماني جنسيت و همينطور هويت و ديگر ويژگي ها در شما شکل خواهد گرفت.


2. در اين دوران شما توانايي اين را داريد که استعدادهاي خود را شناسايي کنيد. طرز فکر شما بسيار افزايش يافته و رشد ذهني و داراي منطقه شما به ندرت به کمال مي رسد.


3.يکي از مهمترين آموزش شما در اين دوران ياد گرفتن ارزش ها مي باشد. شما  علاقه مند به  موضوعات سياسي مي شويد و به ارزيابي فلسفه در زندگي خود گرايش پيدا خواهيد کرد.


4.  هيجانات و حالت هاي مختلف عاطفي در اين دوران  در شما به وجود مي آيند شامل: خشمگين شدن، ترسيدن،  حسادت کردن و مخصوصا ارتباط داشتن با جنس مخالف مي باشد. مايل بودن به برخوردهاي نامناسب مانند سيگار کشيدن، پرداختن به دعوا از خصوصيات برخوردي نوجوانان در اين دوره محسوب مي شود.


5.  مايل بودن به برقراري ارتباط با ديگران و متعلق بودن به يک گروه و همچنين قبول شدن از طرف آنها براي شما داراي ارزش مي باشد.


6.  از خصوصيات اخلاقي ديگر در اين دوره گسترش پيدا کردن رقابت‌ها ميباشد. مسائلي مثل مايل بودن به فعاليت هاي هنري، ورزش کردن ، شرکت کردن در مجلس هاي دوستانه و به وجود آمدن  عشق در دوران نوجواني به وجود مي آيند که اگر بدون منطق باشد آينده آنها به خطر خواهد افتاد.


7. در اين دوران گاهي امکان دارد مبتلا به اختلالات و به وجود آمدن مشکل در خلقيات مانند افسرده شدن ، تمايل پيدا کردند به انزوا و بي حوصله شويد که با انجام دادن شيوه هاي داراي منطق مي توان آن را مديريت کرد.


8.  از موضوعاتي که در اين دوران رايج مي باشد فعال شدن هورمون هاي جنسي است که علائم اختلال در روان محسوب نمي شود و با ورزش کردن، انجام دادن فعاليت هاي هنري و داشتن برنامه روزانه قابل مديريت مي باشد.


منبع: بلوغ ، مشاورکو



مبارزهکردنباترستواناييميباشدکههرشخصيميتواندآنراآموزشببيند. مشکلاينجامي‌باشدکهبيشترمردمترسراقسمتي ازخودمي‌دانند. اگرشمابرايمقابلهکردنباترسخودآمادهنباشيدتوانايياينرانداريدکهبرآنمقابلهکنيد.


براي مقابله کردن با ترس چه شيوه هاي موجود مي باشد؟


1. آگاه بودن


پيش از آنکه شما  به ترس خود مقابله کنيد بايد توجه داشته باشيد که چه چيزي موجب ويران شدن زندگي شما خواهد شد. درک کردن اين موضوع بسيار ساده مي باشد بنابراين تفکرات و احساسات شما تمام آن چيزي مي باشد که شما فکر مي کنيدو آن چيز موجود مي باشد پس  موضوع واقعيت دارد.


2. شناسايي کردن 


آن مسئله‌اي که شما از آن مي‌ترسيد را سعي کنيد کشف کنيد. در تفکر خود همان شرايطي که از آن ترس داريد را به ترسيم آن بپردازيد چه چيزي رخ ميدهد؟ شما به طور دقيق از چه چيزي مي ترسيد؟


3. کنجکاو شدن


شايد دارا بودن حس کنجکاوي درباره ي ترس ناخوشايند به نظر برسد. ولي بررسي کردن درباره ترس به شما هيچ صدمه وارد نمي‌کند. درباره ي تفکراتي که در شما ترس را به وجود مي آورد و اينکه موقعيت ترس چه واکنشي از خود نشان ميدهيد سعي کنيد حس کنجکاو بودن داشته باشيد.


4. هيپنوتيزم 


با استفاده از اين روش شما ميتوانيد تفکر صحيح را  در ذهن خود وارد کنيد و اعتقادات منفي را از ميان برداريد. اين شيوه براي تمام اشخاص مطلوب نمي باشد.


5. شکرگزاري کردن


وقتي که شما استرس داريد به اين  مسئله فکر کنيد که در عوض آن مي‌توانيم براي چه مسئله اي  به شکر گذاري بپردازيد. به طور مثال اگر شما در صحبت کردن در يک جمعي مي‌ترسيد بهتر مي باشد گار اين باشيد که فرصت مناسبي براي برقرار کردن ارتباط با اشخاص فراواني را به دست آورده ايد و شکرگزاري نباشيد که اشخاصي حضور دارند و به صحبت هاي شما گوش خواهند داد.



dr-ravan


 


دروغگويي در مردان


برخي از مردها اعتقاد دارند که نبايد به همسر خود واقعيت را بگويند و فکر مي‌کنند که با دروغگويي مي توانند همسر خود را قانع کنند و به قول معروف آنها را گول بزنند ولي در بيشتر موارد اين موضوع به نتيجه نامطلوب نمي رسد و موجب اختلاف شديد خانوادگي خواهد شد.

در اين که مردان مثل ن آن قدر با ظرافت به دروغ گفتن نمي پردازند که دروغ شان به طور دائم پنهان بماند و ن نيز به خاطر دروغ گفته شده از طرف همسرانشان دلخور خواهند شد .

از طرفي ن به علت احساسات لطيف خود زودرنج تر از مردان مي باشند و آنان با تلنگري کوچک روحيه شان به هم مي‌ريزد و حالت افسردگي و اضطراب در چهره آنها به خوبي ديده خواهد شد . زن و مردان براي بيان کردن بياناتشان بايد دقت فراواني را داشته باشد.

به دروغ هايي که مردان که به همسرانشان بيان مي‌کنند اشاره شده است که شامل موارد زير مي‌شود:

1. بيشتر مردان از اينکه احساس مي کنند که ن تحمل شنيدن دروغ را دارا نمي باشند به راحتي دروغ بيان مي‌کند که شايد دروغ‌گويي آن‌ها فقط به دليل ناراحت نکردن همسر خود باشد ولي اين را بدانند که هر چه قدر هم همسرشان از بيان واقعيت نگران مي شود .

ولي بهتر از گفتن دروغ مي باشد به دليل اينکه روزي واقعيت فاش خواهد شد و آن زمان مي باشد که دنيا در مقابل چشمان زن و شوهر سياه مي‌شود و کار به جاهاي باريک کشيده مي شود ، پس اجازه ندهيد که اينگونه بشود.

ولي يک پيشنهاد براي ن در صورتي که احساس کرديد همسرتان به دليل مصلحت زندگي اش به شما دروغ گفته و اين دروغ تاثير چنداني در شرايط زندگي شويي شما و عشق و محبت ميانتان ندارد پس بهتر مي باشد که به روي خود نياورد و از کنار آن بگذريد و اطمينان داشته باشيد که همسرتان متوجه مي شود و شرمنده شما خواهد شد.

2. تعريف و تمجيد کردن را در عوض دروغ نزنيد .برخي از مردم فکر مي‌کنند که اگر از همسرشان به تعريف کردن بپردازند دچار دروغگويي شده اند و اگر اين موضوع را دروغگو فرض مي کنيم بهتر مي باشد به اين دروغ گوئي ادامه بدهيد به دليل اينکه همسرش از تشويق و تحسين شما خشنود شده و به زندگي اميدوارتر مي شود و با نيرو و انرژي فراواني به زندگي خود ادامه خواهد داد .

به طور مثال در مقابل خانواده خودتان آغاز به تعريف از همسرتان بکنيد . کفش‌هايش را جلوي پاي او جفت کنيد و برايش ميوه به پوست کندن بپردازيد و حتي اگر تصور مي‌کنيد تمام اين کارها را از روي دروغ انجام مي دهيد با انجام دادن چنين کاري نزد خانواده‌تان نتيجه اش را مشاهده خواهيد کرد و همسرتان پروانه وار به دور شما خواهد چرخيد .
احترام دو صد چندان به شما مي گذارد و بنابراين ارزشش را دارد که دست به چنين دروغي را بزنيد.

3. برخي از مردان سياست خوبي را در زندگي خود دارند که آنها بدون اينکه خود را درگير کارخانه بکنند به خوبي با همسرشان رفتار مي کنند و خود را درگير کمک به او مي کند که او واقعا احساس مي‌کند همسرش در کارهاي خانه او را همراهي کرده است .

البته بد نمي باشد که همسرانتان را کمک کنيد و دست ياري به آنها بدهيد که زندگي يعني همکاري کردن و همياري و هنگامي که مهماني به خانه شما مي آيد بر روي صندلي ننشينيد و به همسرتان به دستور دادن بپردازيد در ظاهر هم که شده به او ياري بدهيد و حتي از نظر لفظي به طور مثال بيان کنيد کمک مي خواهيد.

من در انجام هر کاري آماده مي باشم. همچنين بر روي صندلي بنشينيد و با دوستانتان مشغول گفت و گو کردن بشويد و هر چند وقت يک بار او را به صدا زدن بپردازيد و از او سوال کنيد که بيايم کمکت کنم که اين نوع دروغگويي نيز مي‌تواند تاثير موثري بر همسرتان بگذارد و در مقابل مهمان ها سربلندبشود.

4. برخي از مردان در مقابل غر زدن نشان مجبور به بيان کردن دروغ‌هايي خواهند شد که در انجام دادن و برآورده کردن آنها ضعيف مي باشند که به اين چنين ن بايد بيان کرد که هيچ وقت همسر خود را تحت فشار قرار ندهيد و از او درخواست هاي نشدني نخواهيد.

مردي که زير بار فشار سخن‌هاي همسرش باشد دست به دروغ گفتن مي زند و به همسرش وعده‌هايي خواهد داد که خودش هم مي‌داند از عهده آنها بر نخواهد آمد ولي به خاطر سکوت همسرش و پيشگيري کردن از کشمکش و جنگ اعصاب به دروغگويي مجبور مي‌شود .

در اينجا زن مقصر مي باشد که او موجب اين دروغ شده است که هر زني بايد موقعيت همسر خود را بداند و قبل از آن از همسرش توقعي نداشته باشد که غرور و شخصيت مرد نبايد زير پا لگدمال شود .

يک زن بايد همسرش را آنقدر به آن علاقه داشته باشد که اگر زندگي کمي و کاستي ايجاد شد همراه و در کنار همسرش با مشکلات به دست و پنجه نرم کردن بپردازد. نه اينکه موجب لاف زني و اغراق گويي و دروغگويي در همسر خود بشود.

5. مردان براي اين که در مقابل همسر خود به قول معروف کم نياورند تلاش مي‌کنند که به دروغ گفتن بپردازند و برخي از ن اين عادت را دارند که مزاياي مردانه ديگر را به رخ همسر خود بکشند به طور مثال بيان مي‌کنند که شوهر دوستم مرد بسيار شجاعي مي باشد و يا اينکه بسيار دست و دلباز مي باشد و تمام مال و اموال خود را در اختيار همسر خود قرار داده است که مرد ها به اين موضوع حساسيت نشان خواهند داد .

آنها علاقه ندارند که همسرشان مرد ديگري را برتر از او مشاهده کنند شايد يک حس حسادت ناخودآگاه باشد که ن بايد به اين حس اهميت بدهند که برخي اوقات مردان در مقابل تمجيد همسرشان از مرگ ديگر به گفتن دروغ هايي خواهند پرداخت به طور مثال بيان مي کنند .

امروز در خيابان با پسري جوان هيکل مندي به دعوا کردن پرداخته ام و او را به شدت زدم که او چنين دروغي را به همسرش بيان مي‌کند تا تظاهر کند که او هم شجاع مي باشد.

ن نبايد فضايي را ايجاد کنند که همسرشان را وادار به دروغ هاي شاخدار بکند . هر شخصي يک حالت و داراي يک روحيه به خصوصي مي باشد و شما نبايد شوهر خود را با مرد ديگري به مقايسه کردن بپردازيد بلکه او را همان طور که مي باشد به آن علاقه داشته باشيد .

همانطور که مشاهده مي کنيد برخي از دروغ‌ها بار منفي و برخي اوقات هم بار مثبت دارا مي باشند و البته يک زن و شوهر بايد واقعيت گرا باشند و در هر موقعيتي راستگويي را سرلوحه زندگي خود قرار بدهند و حتي اگر در زمان گذشته اتفاق ناگواري دارا بوده اند مانند دوست حقيقي واقعيت را بيان کنند .

در زندگي شويي بازگو کردن واقعيت بهتر از اين مي باشد که به دلخوري منجر بشود که ارزش و اهميت ندارد و البته همانطور که گفته شد برخي اوقات دروغ در زندگي موجب به وجود آمدن اعتماد به نفس در شخص مقابل خواهد شد و او را به زندگي اميدوارتر مي کند.

بنابراين زن و شوهر بايد در زندگي به صورت محتاطانه به عمل کردن بپردازند و در جهت به وجود آوردن يک زندگي محکم و استوار تلاش و کوشش خود را به کار ببرند.


منبع:مشاورانه



دروغگويي در مردان برخي از مردها اعتقاد دارند که نبايد به همسر خود واقعيت را بگويند و فکر مي‌کنند که با دروغگويي مي توانند همسر خود را قانع کنند و به قول معروف آنها را گول بزنند ولي در بيشتر موارد اين موضوع به نتيجه نامطلوب نمي رسد و موجب اختلاف شديد خانوادگي خواهد شد.


در اين که مردان مثل ن آن قدر با ظرافت به دروغ گفتن نمي پردازند که دروغ شان به طور دائم پنهان بماند و ن نيز به خاطر دروغ گفته شده از طرف همسرانشان دلخور خواهند شد . از طرفي ن به علت احساسات لطيف خود زودرنج تر از مردان مي باشند و آنان با تلنگري کوچک روحيه شان به هم مي‌ريزد و حالت افسردگي و اضطراب در چهره آنها به خوبي ديده خواهد شد . زن و مردان براي بيان کردن بياناتشان بايد دقت فراواني را داشته باشد. به دروغ هايي که مردان که به همسرانشان بيان مي‌کنند اشاره شده است که شامل موارد زير مي‌شود:


1. بيشتر مردان از اينکه احساس مي کنند که ن تحمل شنيدن دروغ را دارا نمي باشند به راحتي دروغ بيان مي‌کند که شايد دروغ‌گويي آن‌ها فقط به دليل ناراحت نکردن همسر خود باشد ولي اين را بدانند که هر چه قدر هم همسرشان از بيان واقعيت نگران مي شود . ولي بهتر از گفتن دروغ مي باشد به دليل اينکه روزي واقعيت فاش خواهد شد و آن زمان مي باشد که دنيا در مقابل چشمان زن و شوهر سياه مي‌شود و کار به جاهاي باريک کشيده مي شود ، پس اجازه ندهيد که اينگونه بشود. ولي يک پيشنهاد براي ن در صورتي که احساس کرديد همسرتان به دليل مصلحت زندگي اش به شما دروغ گفته و اين دروغ تاثير چنداني در شرايط زندگي شويي شما و عشق و محبت ميانتان ندارد پس بهتر مي باشد که به روي خود نياورد و از کنار آن بگذريد و اطمينان داشته باشيد که همسرتان متوجه مي شود و شرمنده شما خواهد شد. 2. تعريف و تمجيد کردن را در عوض دروغ نزنيد .


برخي از مردم فکر مي‌کنند که اگر از همسرشان به تعريف کردن بپردازند دچار دروغگويي شده اند و اگر اين موضوع را دروغگو فرض مي کنيم بهتر مي باشد به اين دروغ گوئي ادامه بدهيد به دليل اينکه همسرش از تشويق و تحسين شما خشنود شده و به زندگي اميدوارتر مي شود و با نيرو و انرژي فراواني به زندگي خود ادامه خواهد داد .


به طور مثال در مقابل خانواده خودتان آغاز به تعريف از همسرتان بکنيد . کفش‌هايش را جلوي پاي او جفت کنيد و برايش ميوه به پوست کندن بپردازيد و حتي اگر تصور مي‌کنيد تمام اين کارها را از روي دروغ انجام مي دهيد با انجام دادن چنين کاري نزد خانواده‌تان نتيجه اش را مشاهده خواهيد کرد و همسرتان پروانه وار به دور شما خواهد چرخيد . احترام دو صد چندان به شما مي گذارد و بنابراين ارزشش را دارد که دست به چنين دروغي را بزنيد. 3. برخي از مردان سياست خوبي را در زندگي خود دارند که آنها بدون اينکه خود را درگير کارخانه بکنند به خوبي با همسرشان رفتار مي کنند و خود را درگير کمک به او مي کند که او واقعا احساس مي‌کند همسرش در کارهاي خانه او را همراهي کرده است .


البته بد نمي باشد که همسرانتان را کمک کنيد و دست ياري به آنها بدهيد که زندگي يعني همکاري کردن و همياري و هنگامي که مهماني به خانه شما مي آيد بر روي صندلي ننشينيد و به همسرتان به دستور دادن بپردازيد در ظاهر هم که شده به او ياري بدهيد و حتي از نظر لفظي به طور مثال بيان کنيد کمک مي خواهيد. من در انجام هر کاري آماده مي باشم. همچنين بر روي صندلي بنشينيد و با دوستانتان مشغول گفت و گو کردن بشويد و هر چند وقت يک بار او را به صدا زدن بپردازيد و از او سوال کنيد که بيايم کمکت کنم که اين نوع دروغگويي نيز مي‌تواند تاثير موثري بر همسرتان بگذارد و در مقابل مهمان ها سربلندبشود.


4. برخي از مردان در مقابل غر زدن نشان مجبور به بيان کردن دروغ‌هايي خواهند شد که در انجام دادن و برآورده کردن آنها ضعيف مي باشند که به اين چنين ن بايد بيان کرد که هيچ وقت همسر خود را تحت فشار قرار ندهيد و از او درخواست هاي نشدني نخواهيد. مردي که زير بار فشار سخن‌هاي همسرش باشد دست به دروغ گفتن مي زند و به همسرش وعده‌هايي خواهد داد که خودش هم مي‌داند از عهده آنها بر نخواهد آمد ولي به خاطر سکوت همسرش و پيشگيري کردن از کشمکش و جنگ اعصاب به دروغگويي مجبور مي‌شود . در اينجا زن مقصر مي باشد که او موجب اين دروغ شده است که هر زني بايد موقعيت همسر خود را بداند و قبل از آن از همسرش توقعي نداشته باشد که غرور و شخصيت مرد نبايد زير پا لگدمال شود.


يک زن بايد همسرش را آنقدر به آن علاقه داشته باشد که اگر زندگي کمي و کاستي ايجاد شد همراه و در کنار همسرش با مشکلات به دست و پنجه نرم کردن بپردازد. نه اينکه موجب لاف زني و اغراق گويي و دروغگويي در همسر خود بشود.


5. مردان براي اين که در مقابل همسر خود به قول معروف کم نياورند تلاش مي‌کنند که به دروغ گفتن بپردازند و برخي از ن اين عادت را دارند که مزاياي مردانه ديگر را به رخ همسر خود بکشند به طور مثال بيان مي‌کنند که شوهر دوستم مرد بسيار شجاعي مي باشد و يا اينکه بسيار دست و دلباز مي باشد و تمام مال و اموال خود را در اختيار همسر خود قرار داده است که مرد ها به اين موضوع حساسيت نشان خواهند داد . آنها علاقه ندارند که همسرشان مرد ديگري را برتر از او مشاهده کنند شايد يک حس حسادت ناخودآگاه باشد که ن بايد به اين حس اهميت بدهند که برخي اوقات مردان در مقابل تمجيد همسرشان از مرگ ديگر به گفتن دروغ هايي خواهند پرداخت به طور مثال بيان مي کنند.


امروز در خيابان با پسري جوان هيکل مندي به دعوا کردن پرداخته ام و او را به شدت زدم که او چنين دروغي را به همسرش بيان مي‌کند تا تظاهر کند که او هم شجاع مي باشد. ن نبايد فضايي را ايجاد کنند که همسرشان را وادار به دروغ هاي شاخدار بکند . هر شخصي يک حالت و داراي يک روحيه به خصوصي مي باشد و شما نبايد شوهر خود را با مرد ديگري به مقايسه کردن بپردازيد بلکه او را همان طور که مي باشد به آن علاقه داشته باشيد.


همانطور که مشاهده مي کنيد برخي از دروغ‌ها بار منفي و برخي اوقات هم بار مثبت دارا مي باشند و البته يک زن و شوهر بايد واقعيت گرا باشند و در هر موقعيتي راستگويي را سرلوحه زندگي خود قرار بدهند و حتي اگر در زمان گذشته اتفاق ناگواري دارا بوده اند مانند دوست حقيقي واقعيت را بيان کنند . در زندگي شويي بازگو کردن واقعيت بهتر از اين مي باشد که به دلخوري منجر بشود که ارزش و اهميت ندارد و البته همانطور که گفته شد برخي اوقات دروغ در زندگي موجب به وجود آمدن اعتماد به نفس در شخص مقابل خواهد شد و او را به زندگي اميدوارتر مي کند.


بنابراين زن و شوهر بايد در زندگي به صورت محتاطانه به عمل کردن بپردازند و در جهت به وجود آوردن يک زندگي محکم و استوار تلاش و کوشش خود را به کار ببرند.


منبع: وبلاگ مشاوره خانواده تخصصي



با سلام خدمت شما دوست عزيز


احساسات شما در زمان فعلي قابل درک مي باشداما بهتر است دقت کنيد که در اين گونه بحث ها در بين والدين خود وارد نشويد چون مي تواند هم از نظر روحي شما را بهم بريزد و هم اينکه تا زماني که هردوي آنها خودشان نخواهند نمي توانيد کمکي به توافق بين آنها کنيد و ممکن است تلافي مشکلاتشان بر سر شما خالي شود و اين باز باعث مي شود شما احساس بدي را تجربه کنيد . اجازه بدهيد آنها خودشان در يک محيط باهم صحبت کنند و زماني که فکر مي کنيد ممکن است بحث بالا بگيرد با برادرتان به اتاق برويد و از هيچ يک از انها طرفداري نکنيد چون تا زماني که دليل رفتارهاي آنها شناسايي نشود نمي توان قضاوتي انجام داد و حضور شما در جمع تنها مي تواند باعث شود که انها از پذيرش حرف طرف مقابل بيشتر خوداري کنيد محيط آرام و بدون حضور شما کمک بيشتري به آنها مي کند . در صورتي که بتوانند آنها با هم به مشاور مراجعه کنند نتايج بهتري کسب خواهند کرد . بهتر است از گفتن مشکلات در زمان فعلي به ديگران خوداري کنيد چون ممکن است صحبت هاي ديگران باعث بدتر شدن رابطه آنها شود . در هنگام صحبت با مادرتان نشان بدهيد که احساسات فعلي او را درک مي کنيد تا مقداري از خشم ايشان کم شود.


درمسير مي توانيد با متخصصين کانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد


02122354783


شاد باشيد




با سلام خدمت شما دوست عزيز


نگراني شما قابل درک مي باشد اما بهتر است دقت کنيد که شما در رابطه دوستي مي باشيد و تصميم گيري و واکنش هاي شديد شما نسبت به اين موضوع نه تنها نمي تواند اين مورد را تغيير بدهد چون ممکن است واقعا سبک شخصيتي ايشان و نوع انتخابشان همين پوشش باشد و شما به عنوان يک دوست مي توانيد ايشان را راهنمايي کنيد اما حق انتخاب با خود ايشان است اما اگر شما از داشتن رابطه با فردي با اين ويژگي ها و سبک لباس لذت نمي بريد و شما را دچار مشکلي مي کند بهتر است از اين رابطه کنار گيري کنيد . چون امکان تغيير فردي که سبک خاص اخلاقي و لباسي را انتخاب کرده است تا زماني که بينش متفاوتي در او ايجاد نشود بسيار سخت مي باشد و حتي اگر ايشان تنها بخاطر دوست داشتن شما سبک لباس و خود را تغيير بدهند ممکن است دوام زيادي نداشته باشد و تنها راه آن اين است که خودشان به اين بينش خاص برسند . در صورتي که تصميم جدي تري براي رابطه خود مثلا ازدواج داريد بهتر است به اين تفاوت هاي فکري بيشتر توجه کنيد . در رابطه دوستي بهتر است دو طرف به هنجارهاي يکديگر و فرهنگ هاي متفاوت يکديگر احترام بگذارند تا از مشکلات احتمالي جلو گيري شود.


در صورت تصميم به ازدواج مشاوره پيش از ازدواج را براي بررسي دقيق تفاوت هاي مختلف و سبک شخصيتي به شما پيشنهاد مي کنم.


درمسير مي توانيد با متخصصين کانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد


02122354783


شاد باشيد




با سلام خدمت شما دوست عزيز


احساسات شما قابل درک مي باشد.اگر رفتارهاي همسر شما به ناگهان تغيير کرده است و پيش از آن رفتارهاي ايشان به گونه اي ديگر بوده است احتمالا دليل دروني يا بيروني براي آن وجود دارد . بهتر است با ايشان بدون توهين و قضاوت کردن در اين مورد صحبت کنيد و دليل تغيير رفتارهاي ايشان را جويا شويد . ممکن است ايشان بخواهند با اين رفتارها احساسشان يا ناراحتي خود را نشان بدهند . تا زماني که با خود ايشان صحبت نشود نمي توان صحبتي در اين مورد انجام داد. بهتر است به صورت حضوري براي بررسي دقيق اين موضوع به صورت حضوري در صورت امکان با همسرتان به روانشناش مراجعه داشته باشيد تا بررسي هاي دقيق در اين زمينه صورت گيرد. علايق همسرتان را شناسايي کنيد و سعي کنيد با خريدن يک شاخه گل ، ديدن يک فيلم و هر چيز هرچند کوچک به ايشان توجه کنيد و نشان بدهيد که برايتان فرد با ارزشي است اينگونه مي تواند راحت تر با ايشان صحبت کنيد .


درمسير مي توانيد با متخصصين کانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد
02122354783


شاد باشيد



اعتماد جواهر زندگي شويي به حساب مي آيد و اگر دروغ موجب شود اعتماد زوج‌ها نسبت به همديگر دور بشود و زندگي به کام آن ها رو به تلخي مي رود و سردي عاطفي جاي صميميت را مي‌گيرد.

حس دردناکي مي باشد هنگامي که همسري دروغ بشنود که با صداقت و درستي با او برخورد کرده ايد و همه زندگيتان را وقف او کرده ايد. اين کاملا طبيعي به نظر مي‌رسد که در برابر دروغ هاي همسرتان عکس العمل تند از خود نشان بدهيد و عصباني بشويد ولي بدون ترديد مي دانيد با ناراحتي راهي به جايي نخواهيد برد بهتر مي باشد به صورت کاملا اصولي با اين مشکل رفتار کنيد.

خودتان را بدون تقصير ندانيد

دليل دروغگويي همسر خود را پيدا کنيد و چه بسا در برخي از موارد دليل دروغگويي همسر خود شما و طرز رفتار شما مي باشد ارزيابي کنيد و مشاهده کنيد که دروغ هاي همسرتان تا چه اندازه به عکس العملهاي شما ربط پيدا مي‌کند.

يکي از پيامدهاي سخت گيري هاي بي دليل حساسيت بي جا و مديريت شديد سرزنش ها و غيره توسل به دروغ گويي مي باشد. در واقعيت همسرتان به دليل برخي از برخوردهاي شما تبديل به يک دروغگو شده است به طور مثال امکان دارد همسرتان به دليل گفتن واقعيتي از طرف شما مورد مواخذه قرار گرفته باشد و کار به دعوا و تلخي برسد.

در چنين موقعيتي بيان کردن دروغ از طرف همسر راهي براي حفظ شدن شخصيت و به وجود آوردن آرامش و دوستي مي شود چه بسا با خود بيان مي‌کنند که اگر در مورد کارهايم دروغ بگويم راحت تر مي باشم تا آنکه بخواهم مورد توهين واقع بشوم يا از انجام کاري که به آن علاقه دارند محروم شوند.

پس بنابراين بهترين راهکار براي اين که همسرتان به دروغ گفتن نپردازد اين مي باشد که به همسرتان احساس امنيت بدهيد و موقعيتي را ايجاد کنيد که او از راستگويي ترسي نداشته باشد که در عوض اين که نسبت به دروغ حساس شويد به مسئله‌ي حساسيت نشان بدهيد که دشواري و سختگيري در رابطه با آن بي جا مي باشد و توجيه عقلي و عرفي ندارد.

تقويت کردن ارتباط عاطفي مي تواند اين ترس را از ميان ببرد و امنيت ضروري را به وجود آورد و اگر همسرتان را کمي به آزاد گذاشتن بپردازيد و اجازه بدهيد که هرکدام آنطور که علاقه داريد زندگي کنيد بدون ترديد با مرور تبديل به دو دوست مي شويد که ديگر ومي بر دروغ گفتن هم نمي باشد و.

البته اامي مي باشد اگر خودتان نيز در مواردي بنابر علت هايي به دروغ گفتن پرداختيد آن ها را ترک کنيد . از خودتان آغاز کنيد و با خود و همسرتان اين قول را بدهيد که تحت هيچ موقعيتي دروغ نگوييد.

بر برخي از دروغ ها چشم خود را ببنديد

گرچه دروغ ، دروغ مي باشد و هميشه امري ناپسند به حساب مي‌آيد و خواه يا ناخواه در زندگي با آن روبرو مي شويم و مجبور به قبول کردن اين حقيقت مي باشيم که دروغ موجود مي باشد و ما بايد راهکاريي براي روبرو شدن و مقابله کردن با آن را داشته باشيم .

در اولين قدم رو به رو شدن با دروغگويي توجه به نوع دروغ مي باشد و اينکه با توجه به مدت زمان رابطه تان چه مقدار دروغ شنيده ايد؟

برخي اوقات زوجين دروغ هاي کوچک و بدون اهميت را براي يکديگر بازگو نمي‌کنند که تاثير چنداني در ادامه يا قطع شدن رابطه ندارد به طور مثال همسرتان به شما بيان مي کند که وقت پزشک دارد ولي در عوض رفتن به مطب دکتر به خانه يکي از دوستان خود مي‌رود .

گرچه اين برخورد شما را ناراحت و اذيت مي کند ولي احتمالا مشکل خيلي بزرگ و جدي در زندگي تان به وجود نمي‌آورد پس بهتر مي باشد هميشه اين موضوع مد نظر داشته باشيد که دروغ هاي همسرتان تا چه اندازه در زندگي و سرنوشت شما موثر مي باشد .

گاهي دروغ از اهميت کمتري برخوردار مي‌باشد و تأثير چنداني در زندگي انسان نداشته و نخواهد داشت و اين جا مي باشد که شما مي توانيد از آن دروغ چشم پوشي کنيد.

زن و شوهرها بايد قبول کنند که برخي اوقات بيان کردن دروغ يک نفر و انعطاف‌پذيري شخص ديگر در مورد آن دروغ مي تواند تنش کمتري را در زندگي به وجود آورد يعني بعضي دروغ ها مي شود به قول معروف زير سيبيلي رد کرد.

گرچه برخي اوقات نيز دروغ هاي همسران آنقدر بزرگ مي باشد که يکي از طرفين طاقت شنيدن تحمل آن را ندارد و به يک مشکل کاملا پيچيده منجر خواهد شد که بدون ترديد نبود صداقت در مسئله هايي مانند درجه تحصيلي و شغلي و ارتباط هاي پنهاني و غيره جزو دروغ هاي کوچک به حساب نمي آيند .

به طور معمول دروغ هاي بزرگ موجب مي‌شود يکي از طرف در حال اثبات بي‌گناهي خود باشد يا در حال مچ رفتن و پيدا کردن سرنخ هايي براي مطمئن شدن از خطاهاي ديگري باشد . اين کش و قوس هاي فراوان به رابطه ي زن و شوهر آسيب مي زند يا گاهي آن را مختل خواهد کرد.

نگاهتان را عوض کنيد

دست خودتان مي باشد که مشخص کند که تا چه اندازه مجاز به دروغ گفتن يا شنيدن دروغ مي باشد. برخي رفتارها و کلام يکي از همسران به دروغگويي منجر مي شود و اين در صورتي مي باشد که هيچ يک قصد چنين کاري را نداشته ايد ولي موقعيت‌هايي رقم مي‌خورد که شما با همسرتان دروغگو شناخته شده ايد .

به طور مثال همسر شما بيان مي کند که تا يک ساعت ديگر در خانه مي باشد ولي اين يک ساعت کجا و خانه رسيدن او کجا. در اينگونه مواقع اگرچه همسرتان خود متوجه شده است که زمان به خانه آمدنش را خيلي هم صحيح نگفته اما متمايل مي باشد .

در همان وقتي که به شما بيان کرده است به خانه بيايد ولي سعي و تلاش او براي عملي کردن حرفش کافي نبوده و در نتيجه حرف و عملش دوتا شده است و اين تنها يک نمونه از اتفاقاتي مي باشد که در زندگي خيلي از زن و شوهر ها به وجود آمده است.

در اين موقعيت شما مي‌توانيد اين موضوع را از دو زاويه مورد اهميت قرار دهيد از يک نظر مي توانيد اينگونه تصور کنيد که همسرتان توانايي زيادي در برنامه ريزي زماني خود دارا نمي باشند و نمي تواند کارهاي خود را به طور صحيح تنظيم کند يا آنکه دليل ديگر براي تاخير آمدنش پيدا کند .

از نظر ديگر، اينطور به مسئله بنگريد که همسرتان شخصي دروغگو مي باشد که هيچگونه اهميتي براي شما قائل نمي باشد و شما کدام يک از اين نظر ها را بيشتر به آن علاقه داريد؟ به عقيده شما کدام يک رفتار مطلوب و پسنديده ترين مي باشد ؟ اين امر بسيار پر اهميت مي باشد بدانيد در ايجاد کردن چنين برخوردي امکان دارد شما و همسرتان هر دو مقصر شناخته بشويد.

با يکديگر صحبت کنيد

صحبت کردن يکي از راهکارهايي مي باشد که قبل از آنکه بخواهيد در مورد دروغگويي همسرتان با او گفت و گو کنيد بهتر مي باشد حسابي تفکر کنيد و واکنش ها و پاسخ هاي او را بسنجيد و به عبارت ديگر پيش بيني کنيد بعد آغاز به گفت و گو کردن کنيد.

بدون ترديد اگر به جواب هاي احتمالي فکر نکنيد هرگز نمي توانيد به طور صحيح با او گفت و گو کنيد و صحبت پرفايده و ثمربخشي را دارا باشيد که با حرف زدن واکنش ها به حمله پاسخ هاي احتمالي همسرتان مي توانيد کاملا مجهز بشويد و با دست پر پيش برويد که با اين شيوه شما خواهيد دانست که اگر همسرتان فلان پاسخ را داد در برابر آن جواب چه عکس العملي را از خود نشان بدهيد.


منبع:فارس پاتوق


با سلام خدمت شما دوست عزيز


با توجه به اينکه شما قبل از سفر مشکلي با اين موضوع نداشته ايد به نظر مي رسد دخترتان به علت تغييرات مکاني دچار مشکل در دستشويي رفتن داشته باشند در اول بهتر است به اين موضوع دقت کنيد که واکنش هاي شديد و يا دعوا در اين مورد با او نداشته باشيد تا باعث شود در اين مورد احساس خطر کند بهتر است شما به مسير سابق خود ادامه بدهيد و سعي کنيد به او بگوييد که در صورتي که هر زمان دستشويي داشت به شما بگويد و همچنين سعي کنيد از قصه براي آموزش او استفاده کنيد و در قصه به او بگوييد که دستشويي رفتن چگونه است و چرا نياز است که ما از آن استفاده کنيم و سعي کنيد دخترتان را نيز در اين بحث مشارکت بدهيد و به حرفهاي او توجه کنيد تا متوجه شويد ديدگاه او در مورد جيش کردن و دستشويي بزرگ چه فرقي باهم دارد . سعي کنيد به او در مورد کارهاي خودش مسئوليت بدهيد تا کم کم به اين مورد نيز عادت کند دقت کنيد که عجله اي در آموزش وجود ندارد و بهتر است به دخترتان فرصت کافي بدهيد تا با اين سبک جديد و مرحله جديد زندگي خود هماهنگي پيدا کند . در صورتي که مشکلاتتان به اندازه اي بود که بر رفتار او نيز تاثير گذاشت بهتر است به صورت حضوري به روانشناس کودکان براي بررسي دقيق مراجعه کنيد .


درمسير مي توانيد با متخصصين کانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد
02122354783


شاد باشيد



براي تشخيص اينکه نوجوان تان مبتلا به اختلال بيش فعالي هست يا خير، مي بايست علايم متعددي از بيش فعالي و تکانشي بودن و يا بي توجهي و يا هر دو به مدت 6 ماه يا بيشتر مشاهده شود.

علاوه بر اين، لازم است علايم در دو يا بيشتر از دو موقعيت (مثلا خانه و مدرسه) اتفاق بيفتد.

نکته ي جالب توجه آن است که ممکن است نوجوان شما در اولين برخورد در مطب روانشناس، هيچ يک از علايم را نشان ندهد و به همين دليل مشاهدات دقيق شما به عنوان والدين و يا معلم بسيار تعيين کننده است.

در ادامه با پاسخ هاي بله يا خير، چک ليست بيش فعالي را تکميل نماييد و هنگام مراجعه به روانشناس آن را همراه داشته باشيد.
تکانشي بدون

    اغلب قبل ازاينکه سوال کامل پرسيده شود پاسخ مي دهد.                                   بلي        خير
    اغلب حرف ديگران را قطع مي کند.                                                              بلي        خير
    اغلب به سختي نوبت را رعايت مي کند يا در صف مي ايستد.                               بلي        خير

بيش فعالي

    اغلب بيش از حد حرف مي زند.                                                                   بلي          خير
    اغلب وقتي که نشسته دست و پايش را تکان مي دهد و در جايش آرام نمي گيرد.      بلي           خير
    اغلب در آرام بازي کردن مشکل دارد.                                                            بلي           خير
    اغلب در موقعيت هايي که لازم است آرام بنشيند، جاي خود را ترک مي کند.           بلي            خير
    اغلب بيش از حد بالا و پايين مي پرد و يا مي دود.                                            بلي           خير
    اغلب به نظر مي رسد در حال حرکت است.                                                     بلي           خير

بي توجهي

    اغلب قادر به توجه کردن به جزييات نيست و بخاطر بي دقتي اشتباه مي کند.           بلي           خير
    اغلب در کام کردن ک تکليف و تمرکز برآن مشکل دارد.                                     بلي           خير
    اغلب در موقعيت هاي روزمره فراموشکار است.                                                 بلي           خير
    اغلب به آساني حواسش پرت مي شود.                                                          بلي            خير
    اغلب به نظر مي رسد که به حرف ها يا دستورات ديگان گوش نمي دهد.                بلي            خير
    15)    اغلب در سازمان دهي تکاليف  وفعاليت ها مشکل دارد.                                   بلي           خير
    فعاليت هايي که نيازمند تمرکز ذهني طولاني هستند را دوست ندارد يا از آن ها اجتناب مي کند.

                                                                                                        بلي            خير

    اغلب وسايلش را گم مي کند.                                                                   بلي           خير
    18)    اغلب نمي تواند بر اساس دستورالعمل پيش رود.                                         بلي            خير

    آيا علايم فوق به مدت 6 ماه يا بيشتر وجود دارند؟
    آيا اين رفتارها باعث ايجاد مشکل يا اختلال شده است؟
    آيا اين رفتارها در بيش از يک موقعيت وجود دارند؟
    آيا اين علايم قبل از سن 7 سالگي وجود داشته اند؟

اگر پاسخ تان در 6 مورد و يا بيشتر از موارد بالا بله است و به هر چهار سوال بالا جواب بله داده ايد، توصيه مي شود با يک متخصص م کنيد تا بيش فعالي نوجوان تان دقيق تر بررسي شود.
جديدترين روش هاي درمان بيش فعالي

بيش فعالي در اغلب موارد يک اختلال طولاني مدت است که تا پايان عمر ادامه پيدا مي کند و دلايل زيستي زيادي در پيدايش آن دخيل اند.

فرد بيش فعال، نشانگان بيش فعالي را در دوران کودکي و تا قبل از سن 7 سالگي نيز داشته است.

 با ورود به دوران بلوغ و تجربه نشانگان بلوغ، برخي از نوجوانان ممکن است علايم بيش فعالي را به طور کلي ترک کنند.

اما در اکثر موارد اين اختلال در دوران بلوغ، وخيم تر مي شود و نياز به درمان را ضروري تر مي کند.

به دليل تنوع مشکلات مروبط به اين اين اختلال، مسلما امکان آن که يک نوع درمان به تنهايي بتواند تمامي اامات درماني را برآورده کند، وجود ندارد.

به همين دليل متخصصان، اغلب راهبردهاي درماني متععدي را ترکيب مي کنند تا هريک جنبه ي متفاوتي از مشکلات رواني- اجتماعي نوجوان را مدنظر قرار دهند.

هيچ يک از اين مداخلات نبايد به عنوان شفادهنده در نظر گرفته شوند بلکه ارزش آن ها در کاهش سطح علايم اختلال و مشکلات رفتاري و هيجاني مرتبط با آن است.

وقتي هر يک از اين درمان ها متوقف شوند، اغلب علايم اختلال به سطح پيش از درمان بر مي گيرند و بايد گفت رمز اثربخشي هر مداخله، در تداوم آن به صورت طولاني مدت است.
1. دارو درماني

در صورتي که بيش فعالي به صورت قطعي تشخيص داده شود، پزشک به منظور کنترل علايم، دارو تجويز خواهد کرد.

در فراتحليل انجام شده توسط عابدي و همکاران (1391)، محققان به مقايسه ميزان تاثير درمان هاي دارويي، روانشناختي و آموزشي بر کاهش علايم اختلال بيش فعالي- نقص توجه پرداختند.

يافته هاي پژوهش نشان دهنده ي آن بود که ميزان اثرگذاري مداخلات روانشناختي برکاهش نشانه هاي کلي اختلال نقص توجه .

بيش فعالي 54/0، بر علايم نقص توجه 48/0، بر بيش فعالي 59/0 و همچنين ميزان اندازه اثر درمان هاي دارويي نسبت به مداخلات روانشناختي بسيار بيشتر و برابر با عدد 76/0 مي باشد.
2.درمان هاي رفتاري

به عنوان يک نوجوان بيش فعال، والد و يا مربي اي که با نوجوانان بيش فعال سر وکار داريد، لازم است بدانيد، مديريت نشانگان بيش فعالي، نيازمند “برنامه ريزي ويژه” است.

به عبارت ديگر فرزند شما به برنامه هاي رايج مدرسه و خانه پاسخ خوبي نخواهد داد و لازم است براي او برنامه ي ويژه اي داشته باشيد.

    به منظور کاهش نقص توجه در اين افراد، لازم است محرک هاي محيطي به حداقل برسد.

نوجوان بيش فعال نيازمند آن است که محيط يادگيري، کلاس درس، اتاق و نيمکتش تاحد ممکن خلوت و عاري از شلوغي باشد

    در کنار کنترل محرک هاي محيطي، لازم است برخي مهارت هاي پايه مانند برنامه ريزي و سازمان دهي کارهايي مانند انجام تکاليف کلاسي را به طور حساب شده به او آموزش دهيد.
    باتوجه به پايين بودن دامنه ي توجه در اين افراد، لازم است معلم، با در نظر گرفتن تفاوت هاي فردي، زمان بندي هاي خاصي را براي نوجوان بيش فعال در نظر بگيرد.

               به عنوان مثال، او مي تواند بعد از 15 دقيقه فعاليت کلاسي، جايزه اي مثل رفتن در حيات مدرسه               و دويدن دريافت کند و يا در فعاليت هاي حرکتي مانند نماينده کلاس شدن، دخالت داده شود تا بي قراري اش در جهت مثبت سوق داده شود.

    از چک ليست رفتاري روزانه استفاده کنيد. براي مديريت رفتار فرد بيش فعال لازم است انتظارات خود را به طور واضح و شفاف بيان کنيد و براي عيني کردن نتايج، از يک چک ليست استفاده کنيد.

مثلا مي توانيد به نوجوان آموزش دهيد تا اهداف امروز خود را روي کاغذ بنويسد، براي هر کدام جايزه اي در نظر بگيرد و گام هاي لازم براي انجام ان را يادداشت کند.

سپس در پايان روز، در صورت موفقيت به خود جايزه دهد.

فراموش نکنيد تشويق هاي کلامي و غير کلامي شما نيز در موفقيت او نقش به سزايي خواهد داشت.

    باتوجه به بحران هاي دوره ي بلوغ، بي قراري دروني و تشويش ذهني نوجوان بيشتر خواهد شد و اين مساله خطر عود نشانگان نقص توجه و بيش فعالي را به دنبال دارد.

بنابراين با فرزندتان گفت و گو کنيد تا از حمايت هاي يک مشاور يا روانشناس در مدرسه بهره ببرد.





شايد در گفت و گوهاي روزانه قدرتي به نام “پيش خواني” يا توانايي افراد براي خواندن ذهن ديگران، به گوش تان رسيده باشد.

ممکن است در بين دوستان و يا نزديکان تان فردي را بشناسيد که به خوبي مي تواند اميال و مقاصد ديگران را درک کند، با آن ها رابطه برقرارکند، اهدافش را پيش ببرد و رفتار اطرافيانش را پيش بيني کند.

جالب است بدانيد که توانايي ذهن خواني در ابعاد وسيع تري به عنوان يکي از مهم ترين مهارت هاي مورد بررسي در روانشناسي تحولي مطرح است.
نظريه ي ذهن که با نام علمي theory of mind شناخته مي شود

به زبان ساده عبارت است از “توانايي فرد براي آگاهي از ذهنيات خود، تاثير ذهنيات و رفتارهاي خود بر ديگران، درک ذهنيات و مقاصد ديگران و توانايي پيش بيني رفتار آن ها”.

در حقيقت مي تواند گفت توانايي ذهن خواني به عنوان يکي از مهم ترين نقاط متمايز کننده ي شناخت و رفتار انسان نسبت به ساير حيوانات مطرح است.

اگرچه در بررسي هاي اوليه در گروه حيوانات نيز شامپانزه ها داراي حدي از نظريه ي ذهن معرفي شدند اما بايد گفت اين مولفه به عنوان نوع منحصربه فردي از توانايي هاي شناختي در گونه ي انسان مطرح است.
خودت را نوازش کن. راهکارهاي طلايي رشد عزت نفس و بهبود روابط
0 ديدگاه
/
ارديبهشت 26, 1398
ادامه مطلب .
نظريه ي ذهن چه کاربردي دارد؟

ما به عنوان موجودي اجتماعي، در حال تعاملات متقابل دوسويه با اطرافيان هستيم.

در اين تعاملات افرادي که از نظريه ي ذهن سالم و رشديافته اي برخوردار هستند مي توانند:

• به راحتي از اهداف و مقاصد ديگران اگاه شوند و در روابط اجتماعي کمتر فريب خواهند خورد.

• در روابط نزديک تر، به کمک اين توانايي خواهند توانست حالات ذهني و احساسي طرف مقابل را درک کنند و واکنش مطلوب و موثر نشان دهند.

• به راحتي با ديگران همدلي مي کنند چرا که مي توانند خود را به جاي آن ها فرض کرده و با آن ها همزاد پنداري کنند.

• مي توانند رفتارهاي ديگران را با درصد کمتري از خطا پيش بيني کنند چرا که مي دانند در ذهن آن ها چه مي گذرد.

• چنين فردي مي تواند شوخي، اخلاقيات، دروغ، دست انداختن، کنايه و فريب را در رابطه با ديگران به خوبي تشخيص دهد و ساده لوح به نظر نرسد.

• از تاثير افکار، رفتار و باورهاي ود بر ديگران آگاه اند بنابراين خواهند توانست از طريق اين آگاهي، تغييرات شناختي، رفتاري و احساسي لازم را در خود ايجاد کنند تا ديگران از رابطه با آن ها احساس رضايت بيشتري کنند.

به عنوان مثال مردي که نمي داند اضافه وزن، نوع خاصي از گويش و يا رفتار تا چه حد براي همسرش آزار دهنده است در حقيقت نظريه ي ذهن مختلي دارد.
مرد ايدآل

در اين حالت ممکن است همسرش بارها در مورد انتظاراتش از مرد ايده آل با او گفت و گو کند، اما نظريه ي ذهن مختل به او اجازه نمي دهد تا انتظارات طرف مقابل را درک کرده و در جهت تحقق آن ها حرکت کند.

در حالت برعکس، فرد برخوردار از نظريه ي ذهن قوي، مي داند که رفتارهايش چه نوع تاثيري بر ديگران خواهند داشت و مي تواند با تغييرات رفتاري اش، روابطش را بهبود دهد.

چنين افرادي ممکن است در تفاوت قايل شدن بين شوخي و جدي، اشتباه کنند و يا در روابط شان به راحتي دست انداخته شوند بدون اينکه متوجه شوند.

• چنين فردي مي تواند تعت و سوء تفاهم هاي ارتباطي را به حداقل برساند چرا که طرف مقابل را درک کرده، با او همدلي مي کند و مي داند در هر وضعيت، کدام شکل از پاسخ مي تواند موثر واقع شود.

• اين فرد نسبت به اين مساله آگاهي کامل دارد که در شرايط تعارض و تنش، هر دو طرف ناراحت و آزرده اند و هرگز دچار اين تصور نمي شود که ” تنها فرد آزرده خودش است و شرايط براي طرف مقابل کاملا آرام و قابل تحمل است”.
نظريه ذهن - منبع:cid.edu

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفني
مشاوره آنلاين
تست روانشناسي
مشاوره روانشناسي
مشاوره جنسي
اختلال رواني
استخدام روانشناس و روانسنج

منبع تصوير: مرکز ذهن
آيا نظريه ي ذهن قابل ارتقاء است؟

تحقيقات ابتدايي در خصوص نظريه ي ذهن، ريشه در بررسي هاي فلاسفه ي ذهن و کارهاي فلاول و همکارانش دارد.

بر اساس تحقيقات اين دانشمندان، نظريه ي ذهن از ابتداي کودکي شروع به شکل گيري مي کند و مي تواند با انجام تکاليف خاصي ان را رشد و ارتقاء داد.

در بسياري از تعت شويي و يا مشکلات خانوادگي و در مواردي که فرد:

1) از تاثير افکار و رفتار خود بر ديگران آگاه نيست و يا

2) نمي تواند درک درستي از رفتار و احساس طرف مقابل داشته باشد، آموزش نظريه ي ذهن از جانب خانواده درمانگر آشنا به اين نظريه ضروري است.

همچنين در مبتلايان به اختلالات طيف اوتيسم، اسکيزوفرني، اختلال بيش‌فعالي با کمبود توجه (ADHD) و همچنين مسموميت عصبي از سوءمصرف الکل نيز نظريه ي ذهن مختل است.

به اين معنا که فرد نمي تواند متوجه تفاوت اهداف، نيازها، خواسته ها و مقاصد ديگران با خود باشد و در درک علت رفتارهاي متفاوت ديگران و نحوه ي تاثير خود بر محيط عاجز است.

در برخي موارد نيز شرايط آسيب زا مي توانند موجب بروز نقص در اين توانايي فراشناختي پيشرفته شوند؛ در حالي که ديگر توانايي هاي شناختي فرد سالم است.
علوم شناختي و اعصاب و روان
بر اساس نظريه ذهن : چگونه نظريه ي ذهن مان را تقويت کنيم؟
1? کتاب هاي رمان بخوانيد

رمان ابزاري بسيار مفيد براي درک دنياي پديداري ديگران است و به شما کمک مي کند تا در آن واحد، مقاصد، اميال، نيات و رفتارهاي شخصيت هاي متعددي را بررسي و حتي پيش بيني کنيد.

با خواندن رمان مي توانيد نظريه ي ذهن تان را تقويت کنيد و دنياي ديگران را بهتر درک کنيد.
2? دانش تان در خصوص زبان بدن را افزايش دهيد.

زبان بدن به عنوان يک شاخه ي بسيار مهم از دانش مي تواند اطلاعات زيادي در خصوص نظريه ي ذهن فراهم کند.

به عنوان مثال، کسي که در حين صحبت با شما بالا را نگاه مي کند و دستش را به سمت گردنش مي برد، با احتمال بيشتري در حال دروغ گويي است و آگاهي شما از اين علايم مي تواند کمک کند تا از اهداف و مقاصد ديگران بيشتر آگاه شويد.
3? شنونده ي فعالي باشيد/

به هنگام شنيدن تلاش کنيد تا خودتان را به جاي طرف مقابل تان بگذاريد.
ماهر شدن در اين زمينه نيازمند آن است که بتوانيد درک پديدارشناسانه تان را گسترش دهيد که آن هم مستم استفاده از روش هايي مانند مطالعه رمان است.
4? خودآگاهي تان را ارتقا دهيد.

توجه داشته باشيد که بخشي از نظريه ذهن عبارت است از “توانايي فرد در آگاهي از احساسات، افکار و رفتار خود و آگاهي از تاثير هر يک از مولفه هاي ذکر شده بر ديگران”.

به اين منظور لازم است تا از فن “عمل و عکس العمل” استفاده کنيد.

به عنوان مثال از خودتان بپرسيد ” من چگونه مي توانم با ظاهرم بر ديگران تاثير بهتري بگذارم؟”، “بلند و انفجاري صحبت کردنم چه تاثيري بر اطرافيانم دارد؟، “طرف مقابلم چه احساسي دارد وقتي که من از کوره در مي روم و داد مي زنم؟ ”
ممکن است در برخي موارد نياز داشته باشيد تا در خصوص تاثيري که افکار، احساسات و رفتارتان بر ديگران مي گذارد سوال کنيد تا بتوانيد آن ها را بهبود دهيد.

درون نگري و توجه به جزييات افکار و رفتار نيز مي تواند به شما در بهبود نظريه ي ذهني تان کمک کند.
5? به روانشناس مراجعه کنيد.

در صورتي که احساس مي کنيد در حيطه ي خاصي مانند قبولي در مصاحبه ي شغلي، رابطه با همسر، رابطه با دوستان صميمي و

دچار مشکلات عديده اي هستيد و نمي توانيد از نظريه ي ذهن به شکل صحيح استفاده کنيد به مشاور و يا روانشناس مراجعه کنيد تا از طريق اندازه گيري دقيق توانايي ذهن خواني و مهارت آموزي به شما کمک کند.

ممکن است مشکلات مانند عدم کنترل خشم و يا اضطراب نيز استفاده صحيح از نظريه ي ذهن را مختل کند که نيازمند بررسي تخصصي است.

بخاطر داشته باشيد که رشد نظريه ي ذهن امري تدريجي، زمان بر، نيازمند پشتکار و صبر است و مي تواند روابط شخصي و بين فردي تان را تا حد زيادي تحت تاثير قرار دهد.

منبع :تحول ارتباطات با استفاده از نظريه ذهن (TOM)- مشاورانه







 









در جامعه ي کنوني که عصر استرس نام گذاري شده است، آگاهي از روش هاي به منظور حفاظت از سلامت روان از جمله مهم ترين ضرورت هاست.

بسياري از مردم بخش زيادي از وقت خود را در موقعيت هاي کاري، رفت و آمد در مکان هاي پر ترافيک و آلوده و ارتباطاتي مي گذرانند که فرسايش رواني زيادي را به همراه دارد.

همچنين با توجه به ماهيت اجتناب ناپذير بحران هاي طبيعي و انساني، در هر لحظه ممکن است در موقعيتي قرار گيريم که سلامت رواني مان مختل شود و کنترل زندگي مان را از دست دهيم.

بر اين اساس به نظر مي رسد يکي از ضروري ترين اقدامات براي هر فرد آن است که راهکارهايي را براي غلبه بر فشارهاي رواني در وضعيت هاي بحراني و يا استرس زا در نظر داشته باشد و مطابق با آن ها عمل کند.

در زير به ارايه ي مهم ترين مهارت هايي خواهيم پرداخت که به شما و عزيزان تان در حفظ سلامت روان کمک مي کنند.
هشدارهاي که نشان مي دهد سلامت رواني تان مختل شده

در صورتي که به مدت حداقل دو هفته علايمي از جمله بي حوصلگي، لذت نبردن از فعاليت هاي سابق، احساس غم و اندوه و بي ارزشي و يا مشکلاتي در خواب، خوراک و اشتها را تجربه مي کنيد، لازم است بدانيد که سلامت رواني تان در معرض آسيب قرار دارد.

هوشياري نسبت به نشانگان ذکر شده و شروع انجام اقدامات موثر مي تواند بسيار با اهميت باشد و مانع از ايجاد اختلالات اضطرابي و افسردگي در شما شود.

بنابراين در اين شرايط بهتر است هرچه سريع تر براي بهبود خلق تان دست به کار شويد.
1? از خانه خارج شويد و به طبيعت سلام کنيد

پژوهش ها نشان دهنده ي آن هستند که ماندن در خانه مي تواند منجر به تقويت نواحي از مغز شود که به افکار منفي مربوط هستند.

با ماندن افراطي در خانه، افکار منفي مکرر و پيشگويي هاي غير واقعي در خصوص آينده به ذهن تان هجوم مي آورد و به راحتي در معرض اضطراب قرار مي گيريد.

بنابراين در طي هر روز زماني را به قدم زدن در طبيعت – ترجيحا مکان هاي آرام و زيبا – اختصاص دهيد تا بتوانيد مثبت و با انرژي بمانيد.
2? از افراد منفي دوري کنيد.

بخاطر داشته باشيد که افسردگي، اضطراب و بسياري از بيماري هاي رواني مسري هستند.
مراوده ي مستمر با فرد افسرده مي تواند باعث شود تا شما نيز وقايع و اتفاقات اطراف تان را همانند او ادراک کنيد.

پس از مدتي خواهيد ديد که شما نيز به سرماخوردگي رواني دوست تان مبتلا شده و افسرده ايد!
بنابراين افراد منفي باف را از زندگي تان حذف کنيد و اشخاصي را براي ارتباط انتخاب کنيد که از سلامت رواني برخوردارند.
3? براي خودتان شبکه ي حمايت اجتماعي بسازيد.

داشتن دوستان صميمي، يک مشاور دلسوز و متخصص و شبکه اي از افراد شنوا و حامي تاثيرات قبل توجهي در عبور موفقيت اميز از بحران ها بدون تجربه ي اختلالات رواني دارد.

اين افراد مي توانند منجر به حس درک شدن، همدلي، مهم بودن و عدم ادراک تهايي شوند و شما را سالم تر نگه دارند.
4? سبک زندگي تان را تغيير دهيد.

اگر چه تغيير سبک زندگي بيش از اندازه کلي به نظر مي رسد اما مي تواند زندگي تان را متحول کند.
براي برخورداري از سلامت روان بهتر است در برنامه ي روزانه تان موارد زير را لحاظ کنيد:

• ورزش را تبديل به صميمي ترن دوست تان کنيد.
• خواب کافي را دراولويت زندگي تان قرار دهيد.
• از انرژِي آفتاب براي سرزندگي و نشاط استفاده کنيد.
5? براي زندگي تان معنايي خلق کنيد.

داشتن معناي شخصي در زندگي يکي از مولفه هاي اساسي رضايت از زندگي و شادي است.

بر اساس طيف وسيعي از يافته هاي پژوهشي، خلق معنايي براي زندگي کردن مي تواند از افسردگي پيشگيري کند و شما را شاداب و سرزنده نگه دارد.

اين معنا مي تواند شامل تعيين اهداف شخصي، کمک کردن به ديگران و کار کردن روي اهداف بزرگ باشد.
يک فعاليت مفيد مي تواند اين باشد که اهداف تان را روي کاغذ بياوريد و هر روز گامي در جهت تحقق آن ها برداريد.

    مشاورانه
    مشاوره خانواده
    مشاوره ازدواج
    مشاوره تلفني
    مشاوره آنلاين
    تست روانشناسي
    مشاوره روانشناسي
    مشاوره جنسي
    اختلال رواني
    استخدام روانشناس و روانسنج

6? دست از کنترل گري برداريد.

تلاش مداوم به منظور کنترل امور، کنترل رفتارهاي خود، کنترل ديگران و کنترل محيط مي تواند شما را از پا در بياورد.
واقعيت آن است که بايد بپذيريم زندگي گسترده تر از آن است که تحت کنترل کامل در آيد.

در حالي است که ميزان انرژِي رواني ما در طي روز ثابت است و با اختصاص بخش زيادي از زمان مان براي کنترل محيط، انرژي مان را از دست مي دهيم.

اگر اين وضعيت را در طي چند سال بررسي کنيم؛ متوجه خواهيد شد که شما ساعات زيادي از زندگي تان را صرف کنترل مسايل غير قابل کنترل کرده ايد و به عبارت ديگر، انرژي رواني تان را هدر داده ايد.
7? بخشش را به عادت خود تبديل کنيد.

تمرين بخشودگي مي تواند يکي از مهم ترين فعاليت هاي ضروري براي حفظ سلامت تان باشد.

در حقيقت در طي روز، افراد زيادي مي توانند با رفتارهاي ريز و درشت منجر به آزارتان شوند.

بر اساس پژوهش ها، افراد کينه توز، از نوعي از تفکر انتقام گرايانه رنج مي برند که در کلاغ ها نيز رايج است.

در اين شيوه ي تفکر، فرد اتفاقات آزاردهنده را در ذهن نگه مي دارد و به دنبال فرصتي براي انتقام جويي است.

مطالعات پديدار شناسي حيوانات نشان مي دهد که کلاغ ها نيز تصوير فردي که آن ها را آزار داده، در ذهن نگه مي دارند و در صورتي که مجددا او را ببينند، به فرزندشان نيز پيامي صادر مي کنند تا به آن فرد حمله کند.

بر اساس تحقيقات خانواده درماني بوئن نيز، افراد مي توانند ويژگي هاي خود را در طي چند نسل به آيندگان شان نيز منتقل کنند و منجر به ثبات ويژگي هايي مانند انتقام جويي و کينه توزي شوند.
علوم شناختي و اعصاب و روان
8? از درخواست کمک خجالت نکشيد.

مهارت بيان خواسته ها و کمک خواهي از دوستان تان در شرايط بحراني زندگي مي تواند در حکم معجزه باشد.
براي خودتان اين حق را قايل شويد که در شرايط سخت از ديگران کمک بگيريد.

در حقيقت بخشي از کارکرد روابط صميمانه در اين است که در مواقع نياز به رفع نيازهاي تان کمک کنند تا بتوانيد سالم بمانيد.
9? خودتان را نوازش کنيد.

بر اساس تحقيقات انجام شده، عدم نوازش مي تواند منجر به خشکي نخاع شود.
پژوهش هاي دانشمندان در سه گروه از موش ها مويد اين نکته بود که “عدم نوازش مي تواند به مراتب از نوازش هاي منفي نيز مخرب تر باشد.”

در اين زمينه داشنمندان دسته اي از موش ها را در وضعيتي قرار دادند که نوازشي دريافت نکردند.

دسته ي دوم موش ها مورد نوازش مثبت قرار گرفتند در حاليکه دسته ي سوم مورد تنبيه و آزار جسمي قرار گرفتند.

نتايج نشان داد موش هايي که هيچ گونه نوازشي دريافت نکردند، نسبت به موش هايي که مورد آزار قرار گرفتند، وضعيت سلامتي بدتري دارند و در معرض سرطان قرار گرفته اند!

اصولا نوازش هاي مثبت به عنوان “کرک هاي نرم ” و نوازش هاي منفي به عنوان “خارهاي سرد “شناخته مي شوند و هر دوي آن ها از عدم نوازش موثرترند.

بنابراين ساعاتي را به نوازش و تاييد خود اختصاص دهيد.
خوب هاي تان را در برابر آينه و با صداي بلند مطرح کنيد و از خودتان قدرداني کنيد.

به خاطر داشته باشيد که ارزشمند دانستن خود، مهم ترين عاملي است که مي تواند در برابر فشارهاي زندگي به عنوان ضربه گير عمل کند و آسيب هاي احتمالي را به حداقل برساند.



صحبت با والدين در مورد يک فرزند ايده آل نشان مي دهد که اثر آن ها دوست دارند فرزندي شاد، موفق و با اعتماد به نفس بالا داشته باشند.

هيچ پدر و مادري از داشتن فرزندي خجالتي و با اعتماد به نفس پايين خوشحال نيست و پدر و مادرها براي داشتن کودکي با ويژگي هاي ذکر شده هزينه هاي زيادي را متقبل مي شوند.

اگر به عنوان والد و يا فردي که در حال آماده شدن براي نقش پدري يا مادري است اين مطلب را مطالعه مي کنيد، پاسخ تان به اين سوال چيست؟

آيا کودکان خود به خود با سطوح متفاوتي از اعتماد به نفس متولد مي شوند و يا اين ما هستيم که سطوح متفاوتي از اعتماد به نفس را در آن ها شکل مي دهيم؟

به عنوان مشاور کودک و فرزندپروري بايد بگويم هيچ کودکي با ويژگي هايي مانند خجالتي بودن و يا کمبود اعتماد به نفس متولد نمي شود.

بنظر مي سد باور “ما خانوادتا افراد خجالتي اي هستيم و يا پدرش هم اصلا اعتماد به نفس نداره” کاملا نخ نما شده اند و پژوهش هاي حاضر از وراثتي بودن مولفه هاي مذکور حمايت نمي کند.

باتوجه به اين مساله با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا کليدهاي اساسي پرورش کودکي توانمند و با اعتماد به نفس را بياموزيد.
چگونه کودک مان را بدبخت کنيم؟

بدبخت کردن کودک در تمامي طول زندگي اش از فرمول بسيار ساده اي پيروي مي کند. بر اساس اين فرمول بايد گفت ” احساس  ارزشمندي را از فرزندت بگير تا بدبخت شود”.

بر اساس پژوهش ها مهم ترين عامل موفقيت فردي، عزت نفس است کودکي که از احساس ارزشمندي برخوردار باشد در موقعيت هاي مختلف به خوبي عمل مي کند و به موفقيت مي رسد.

اعتماد به نفس نيز از ارتباط تنگاتنگي با عزت نفس برخوردار است. با اين تفاوت که اگر عزت نفس را برچسب کلي قيمت فرد به خود در نظر بگيريم، اعتماد به نفس احساس توانمندي در انجام امور جزيي تر است.

به عنوان مثال ممکن است فرزندتان از اعتماد به نفس کافي براي صحبت در جمع برخوردار نباشد اما در ورزش هاي رزمي اعتماد به نفس بالايي داشته باشد.
جديدترين روش هاي روانشناسي کودک
تکنيک هاي طلايي رشد اعتماد به نفس

    نقاط ضعف را بشناسيد: همانطور که گفته شد، اعتماد به نفس نسبت به عزت نفس، جزيي تر  است. براي رشد اعتماد به نفس، در ابتدا لازم است از خود سوال کنيد، اعتماد به نفس فرزندم در کدام بخش ضعيف است؟ و دلسل ان چيست؟ آيا مورد سرزنش، تمسخر، تحقير، تحسين بي جا قرار گرفته؟ آيا بيش از حد از او حمايت کرده ام و به توانمندي خود در انجام کار باور ندارد؟

با شناختن حيطه مشکل و ريشه يابي آن مي توانيد به خوبي مساله را برطرف کنيد.

    تحسين مداوم ممنوع: اگر شما نيز از جمله والديني هستيد که وقتي موفقيت کودک در امتحانات مدرسه، مسابقات و را مي بينيد جمله اي شبيه ” آفرين به تو افتخار مي کنم، تو بهتريني” را نثارش مي کنيد، بهتر است بدانيد که در حال انجام يک اشتباه تربيتي اساسي هستيد.

پس از شنيدن اين جمله کودک احساس مي کند “فقط در صورت باعث افتخار هستم که موفق شوم” و آن باور سرآغاز اضطراب، کمال گرايي منفي و مشکلات رواني در او خواهدشد.

چنيني کودکي نمي تواند در شرايط شکست، احساس ارزش کند و ارزشمندي خود را مشروط به موفقيت مي داند.

 اين در حالي است که زندگي عرصه ي شکست، آزمون و خطا و حرکت در سنگلاخ هايي است که تضميني در موفق شدن براي عبور از آن ها وجود ندارد.

بهتر است به جاي ديدگاه نتيجه گرا، به فرايند تلاش فرزندتان دقت کنيد.

مثلا در حين مطالعه براي يک امتحان به او بگوييد ” مي بينم که براي موفق شدن سخت در تلاشي” و در صورتي که به موفيت کامل نرسيد به او بگوييد ” تلاشت در طول دوره ي امتحانات عالي بود. مهم اينه که تلاشت رو کردي و بقيه ش خيلي اهميتي نداره”.

واقعيت آن است که بااين شيوه فرزندي “تلاش گر” تربيت خواهيد کرد در حاليکه شيوه ي نتيجه گرا، فرزندي مضطرب، اهمال کار، رقابت جو و تاييد طلب پرورش مي دهد.

    سرزنش، تحقير و تمسخر ممنوع: اگر به دنبال پرورش فرزندي منحصر به فرد  و يگانه هستيد، از سرزنش، تحقير و يا مقايسه ي کودک با ديگران چه بهره اي خواهيد برد؟

کودکان داراي ويژگي هاي منحصر به فردي هستند که در سايه ي تشويق، توجه و پذيرش بي قيد و شرط، رشد مي کنند.

اگر جملاتي مانند ” دوستت بازم بهتر شد، هچ وقت توي بازي ها برنده نمي شي، تو به درد اين کار نمي خوري، حيف! چقد برات هزينه کردم و” هستيد، مطمين باشيد به راحتي مي توانيد اعتماد به نفس کودک تان را بخشکانيد.

    نظرخواهي از کودک: فرقي نمي کند شمادر حال بيرون رفتن براي يک خريد هستيد، يا قصد داريد چيدمان وسايل منزل را عوض کنيد و يا جلسه اي براي رعايت نظم در خانه داريد.

در تمامي موارد فوق، مي توانيد نظر فرزندتان را جويا شويد.

مي توانيد گاهي اوقات طبق سليقه ي کودک تان لباس بخريد، وسايل را بچينيد و يا در مورد راه حل بهتر شدن نظم خانه از او نظرسنجي کنيد.

با اين شيوه او احساس مهم بودن و ارزشمندي کرده و مي تواند به خودش اعتماد کند.

به همين طريق از مسئوليت دهي به کودک متناسب با سنش نيز به منظور ارتقا اعتماد به نفسش استفاده کنيد.

    واقعي باشيد و عذرخواهي کنيد: در صورت اشتباه، عذر خواهي کنيد. از اين طريق فرزندتان مي فهمد که اشتباه کردن امري طبيعي است و در صورت اشتباه از شما نيز عذر خواهي مي کند.

البته يادتان باشد که مجبور کردن کودک به  عذر خواهي در حضور جمع امري بي فايده و کاملا مخرب است

    داستان گربه ي تنها
    چگونه باردار شوم
    داستان جوجه کوچولوي خجالتي
    چرا تغذيه يک عامل مهمي براي بهبود يافتن مي باشد
    تکنيک هاي افزايش اعتماد به نفس کودکان

بازي هايي براي رشد اعتماد به نفس

بازي هاي رشد دهنده ي مهارت هاي کلامي

با استفاده از اين بازي ها، کودک مهارت کلامي بيشتري خواهد داشت و به واسطه ي آن در جمع هاي دوستانه، کلاسي، خانوادگي و به خوبي مي درخشد.

    با سه کلمه ي بي ربط، جمله بساز.
    قصه خواني در جمع
    اجراي نمايش به ويژه در جمع
    پنج ويژگي مثبت کودک تان را به او بگوييد. سپس ، دست او را بگيريد و هر يک از صفات را با ماژيک روي يکي از انگشتانش بنويسيد. کودک از اين کار لذت زيادي خواهد برد و ضمن احساس ديده شدن، باورش نسبت به توامندي شخصي اش افزايش مي يابد.
    بازي بيا امتحان کنيم: براي اين بازي، نقطه ي ضعف اعتماد به نفس در فرزندتان را شناسايي کنيد. مثلا ممکن است فرزندتان از صحبت کردن در مقابل جمع ناتوان باشد و يا خجالت بکشد.

سپس براي او داستاني تعريف کنيد که شخصيت قصه، مشکل فرزند تان را دارد و با آن مقابله مي کند.

در موقعيتي مانند مهماني يا جمع همسالان با ايجاد هيجان مثبت از کودک بخواهيد تا مانند هرمان قصه شجاع باشد و  شعر يا لطيفه اي را با صداي بلند تعريف کند.

در اين هنگام لازم است تا حتي کوچک ترين موفقيت او را تشويق کنيد و خواهيد ديد که به مرور زمان او خواهد توانست بر ضعف موجود غلبه کند.

نويسنده : کودک و نوجوان


منبع :تکنيک هاي افزايش اعتماد به نفس کودکان- کودک و نوجوان



بي اعتماد در زندگي
آيا تا به حال اعتماد مناسبي در رابطه تان داشته ايد؟

در زمانيکه با گروه ها صحبت مي کنم يا يک سري دوره هاي آموزشي را برگزار مي کنم، در اغلب مواقع نظر سنجي زير را انجام مي دهم (ادامه بدهيد و پاسخ خودتان را انتخاب کنيد):

در روابط شما اعتماد چه وضعيتي دارد؟

    هيچ نوع مشکلات مربوط به اعتماد در روابط ما وجود ندارد.
    در برخي از روابطي که دارم، سطح اعتماد موجود مي تواند افزايش پيدا کند.
    در برخي از روابط خودم با يک سري از مشکلات جدي در مورد اعتماد مواجه هستم.

در صورتي که با صداقت جواب داده باشيد و واقعا هيچ نوع مشکل مربوط به اعتماد را در روابط خودتان نداشته باشيد، در اين صورت بايد به شما تبريک بگويم!

واقعيت اين است که اعتماد موجود در هر رابطه اي مي تواند بهبود پيدا کند.

در روابط شخصي، ما در اغلب مواقع خودمان را نسبت به منتفع شدن از سطوح بالاتر اعتماد محروم مي کنيم، چرا که هيچ نوع تمايلي نسبت به قرار گرفتن آن در سطوح مناسب نداريم.

اعتماد يک ماهيت دو طرفه دارد – هر چقدر بيشتر اعتماد داشته باشيد، بيشتر مورد اعتماد قرار خواهيد گرفت.

در صورتي که به افراد ديگر اعتماد نداشته باشيد، شانس مورد اعتماد قرار گرفتن شما پايين خواهد آمد.

در برخي مواقع ما بدترين دشمن خودمان در مورد اين مسئله هستيم.
4 دليل براي نبود اعتماد در زندگي شما
0 ديدگاه
/
خرداد 1, 1398
ادامه مطلب .

در ادامه چهار دليل بيان شده اند که مربوط به نبود اعتماد در روابط شما مي باشند:
1? تمايل محدودي نسبت به اعتماد داريد

– تمايل ما نسبت به اعتماد بر مبناي عوامل مختلفي مي باشد که برخي از آنها عبارت از شخصيت ما، مدل هاي نقش و تجربيات دوران کودکي اوليه، اعتقادات و ارزش ها، فرهنگ، خود آگاهي و بلوغ عاطفي مي باشد.

ترکيب اين عوامل و تجربيات منجر به شکل گيري مقدار و سرعت ايجاد اعتماد ما نسبت ديگران مي شوند. تجربيات شما مي تواند مربوط به ديدگاه شما نسبت به اعتماد باشد؛

اعتماد يک مورد به دست آمده مي باشد و يک مورد اهدا شده نمي باشد، بنابراين تا زماني که مطمئن شويد که افراد ديگر لياقت اعتماد را دارند، خودتان را از مورد اعتماد قرار گرفتن محروم خواهيد کرد.

حتي با وجود اين شرايط، شما فقط مي توانيد به صورت لجوجانه اعتماد را گسترش بدهيد يا اينکه به صورت محدودي آن را گسترش بدهيد. تمايل داشتن به سطح اعتماد پايين مي تواند منجر به ممانعت شما از داشتن روابط لذت بخش و کامل شود.
2? شما نمي خواهيد از کنترل دست برداريد

– از دست دادن کنترل به معناي پذيرفتن ريسک مي باشد و زماني که ما در معرض ريسک قرار مي گيريم، بيشتر در معرض آسيب قرار خواهيم داشت.

بنابراين ما در واکنش نسبت به اين وضعيت، از اعتماد کردن خودداري مي کنيم و سعي مي کنيم که براي محافظت از ايمني خودمان بر روي افراد و موقعيت هاي موجود در اطراف خودمان کنترل داشته باشيم.

در صورتي که کنترل را به عنوان ابزاري براي به دست آوردن و کامل کردن قدرت بيشتر تعريف کنيم، به سرعت متوجه خواهيم شد که نمي توانيم کنترل زيادي داشته باشيم. شايد ما بتوانيم بر روي افراد يا موقعيت ها تاثيرگذار باشيم، ولي نمي توانيم آنها را کنترل کنيم.

تنها چيزي که در واقعيت مي توانيم بر روي آن کنترل داشته باشيم، عبارت از خود ما مي باشد – که شامل اقدامات، ويژگي ها، ارزش ها، عواطف و عقايد خودمان مي باشد.

برخي از افراد فرض مي کنند که بدگماني (يا سوء ظن) نقطه مقابل اعتماد مي باشد؛ اين مورد درست نمي باشد. نقطه مقابل اعتماد عبارت از کنترل مي باشد و به منظور اينکه اعتماد به دست بياوريد، در مرحله اول بايد متمايل به اعتماد کردن باشيد.

    مشاورانه
    مشاوره خانواده
    مشاوره ازدواج
    مشاوره تلفني
    مشاوره آنلاين
    تست روانشناسي
    مشاوره روانشناسي
    مشاوره جنسي
    اختلال رواني
    استخدام روانشناس و روانسنج

3? شما انتظارات غيرواقعي داشته ايد

– انتظارات غيرواقعي بيان نشده و نامشخص عبارت از عوامل اوليه اي مي باشند که منجر به کمتر شدن يا از بين رفتن اعتماد در روابط مي شوند و در اين شرايط انتظارات سطح بالاتر برآورده نخواهند شد.

اعتماد يک موردي مي باشد که تا زمان از بين رفتن روابط، افراد به صورت واضح و مشخصي در مورد آن صحبت نمي کنند يا آن را در روابط تشخيص نمي دهند.

در اين شرايط براي نجات دادن يک رابطه خيلي دير مي شود يا به نظر مي رسد که غلبه کردن بر مشکلات ايجاد شده در رابطه خيلي سخت مي باشد. در زمينه ارتباط، مشخص کردن انتظارات، يک نوع روش پزشکي پيشگيرانه مي باشد.

داشتن يک بحث نامناسب يا ناخوشايند با يکديگر و در رابطه با نقش ها، مسوليت ها و انتظارات خيلي بهتر مي باشد. زماني که دو طرف نتوانند انتظارات موجود را تامين کنند، در اين صورت هر دو فرد با تاثيرات ثانويه ناخواسته مواجه خواهند شد.
مشاوره خانواده
4? آسيب هاي گذشته منجر به ايجاد موانعي براي شما مي شوند

– آسيب رساندن به افراد، آسيب رساندن به افراد … افرادي که در گذشته و به دليل از بين رفتن روابط موجود آسيب ديده اند، در اغلب مواقع تلاش مي کنند تا به صورت نامناسبي به ساير افراد آسيب بزنند.

هر چند که هيچ ضرورتي وجود ندارد اين وضعيت منجر به ممانعت از اعتماد شود، ولي داشتن انتظارات غيرواقعي از ساير افراد، به دام افتادن در يک ذهنيت نامناسب، داشتن برخورد نامناسب با ساير افراد يا عمل کردن با عزت نفس پايين و تجربيات گذشته ما در رابطه با اعتماد از بين رفته عبارت از مواردي هستند که مي توانند منجر به پيشگيري از ايجاد روابط سالم و داراي سطح اعتماد بالا شوند.

اجازه ندادن به اتفاقات گذشته براي تاثيرگذاري بر روي روابط فعلي ما اهميت زيادي دارد.

همانطور که سوء آگوستين به عنوان نويسنده کتاب زماني که گذشته شما منجر به آسيب رساندن به وضعيت فعلي شما مي شود ، بيان کرده است

“شايد قادر به کنترل موارد اتفاق افتاده در رابطه با خودتان نباشيد، ولي مي توانيد بر روي موارد صورت گرفته در درون خودتان کنترل داشته باشيد.”

اهميت اعتماد در روابط سالم، همانند اهميت اکسيژن در غواصي مي باشد؛ بقاء رابطه بدون اعتماد داشتن امکان پذير نمي باشد.

در صورتي که به صورت طبيعي متمايل به اعتماد داشتن باشيد، عدم تمايل به از دست دادن کنترل، داشتن انتظارات غيرواقعي، يا اجازه دادن به اتفاقات گذشته براي ايجاد موانع در اعتماد شما به ديگران عبارت از مواردي مي باشند که براي ايجاد روابط داراي سطح اعتماد مناسب در آينده، بايد آنها را پشت سر بگذاريم.

نويسنده: رندي لي -مترجم:مشاورانه


منبع :4 دليل براي نبود اعتماد در زندگي شما-مشاورانه



عوامل، علائم و درمان

آکوا فوبيا يا ترس از آب، تقريبا يک فوبيا خاص رايجي مي باشد. آکوا فوبيا همانند ساير فوبياها، از نظر شدت ما بين اشخاص مختلف متغير مي باشد.

برخي از افراد فقط از آب عميق يا موج هاي قوي مي ترسند، در حالي که برخي از افراد ديگر از استخرهاي شنا و وان حمام هم ترس دارند.

برخي از افراد از وارد شدن به آب ترس دارند، در حاليکه ساير افراد حتي نمي توانند مقدار زيادي از آب را مشاهده کنند.

در برخي مواقع آکوا فوبيا حتي آنقدر تاثيرگذار مي باشد که ريختن آب به روي آنها يا پاشيدن آب به روي آنها هم مي تواند منجر به بروز واکنش تشويشي در اين افراد شود.
عوامل ترس از آب

مهمترين علت آکوا فوبيا عبارت از تجربيات منفي گذشته مي باشد. در صورتي که تجربه نزديک غرق شدن، غرق شدن کشي يا ساير اتفاقات ترسناک را در آب داشته باشيد، احتمال ايجاد فوبياي آب در شما زياد مي باشد.

شنا يک گزينه مناسبي براي اکثر نوجوانان مي باشد و تجربيات ترسناک هم در بين اين افراد رايج مي باشد. روش هاي مربوط به مديريت اين موقعيت ها، نقش مهمي را در تعيين صورت گرفتن فوبيا دارد.

هيچ نيازي نيست که يک تجربه منفي، منحصرا براي شما اتفاق بيافتد. بعد از انتشار فيلم آرواره ها در سال 1975، گزارشات مربوط به ايجاد فوبياي آب و همچنين فوبياي ه ماهي به شدت افزايش يافت.

علاوه بر اين، در صورتي که والدين شما از آب بترسند، احتمال وجود داشتن اين ترسها در شما افزايش مي يابد.
مرکز مشاوره مگاروان
علائم ترس از شنا کردن و آب

علائم آکوا فوبيا، همانند ساير فوبياها، ما بين افراد مختلفي که به اين فوبيا دچار شده اند، متغير مي باشد. در حالت کلي، هر چقدر فوبيا شديدتر باشد، علائم آن هم شديدتر خواهند بود.

ممکن است که شما دچار لرزش شويد، در يک مکان ثابت بمانيد و يا فرار کنيد. ممکن است در طول چند روز يا چند هفته قبل از مواجه شدن با آب، دچار يک اضطراب انتظاري شويد.

ممکن است که شما از وارد شدن به آب اجتناب کنيد و يا به محض اينکه وارد آب شديد، دچار وحشت زدگي شويد.
عوارض ترس از آب

آب يک بخش فطري در زندگي انسان مي باشد. شنا کردن يک فعاليت رايجي در کمپ ها و پاتوق هاي تابستاني، کشتي هاي گشت زني و هتل هاي لاکچري مي باشد. به طور کلي اجتناب از آب، سخت يا خجالت آور مي باشد.

در صورتي که ترس شما آنقدر افزايش پيدا کند که ريختن آب بر روي شما يا پاشيدن آب بر روي شما هم منجر به ترسيدن شما شود، در اين صورت وضعيت موجود مي تواند زندگي شما را محدود کند.

فواره ها عبارت از دکورهاي اصلي در پارک هاي سرگرمي، پاتوق ها و حتي فروشگاه هاي محلي هستند.

در برخي از اين فواره ها، همراه با رقص آب، يک موسيقي مناسب و روشنايي زمان بندي شده هم وجود دارد که مي تواند توجه تماشاگران را به خود جلب کند و در برخي مواقع بر روي آنها آب مي پاشد.

همچنين ريختن آب به روي فرد، يک مورد رايجي در خانه هاي شبح زده و گردش هاي کارناوالي و بازي ها مي باشد.

در برخي از موارد، آکوا فوبيا مي تواند منجر به ايجاد ابلوتو فوبيا يا ترس از دوش گرفتن شود. اين فوبياي نادر مي تواند تاثير مخربي بر روي عزت نفس فرد داشته باشد.

فرهنگ هاي رايج تاکيد زيادي بر روي بهداشت و تميزي دارند، و افرادي که هر روزه دوش نمي گيرند يا به حمام نمي روند، ممکن است که مورد تمسخر و اهانت واقع شوند.

همچنين يک ريسک قابل توجهي در رابطه با بروز بيماري هاي رايج و کميابي وجود دارد که باعث مي شوند کثيفي و باکتري ها بر روي پوست و موها وجود داشته باشند.
علائم حمله هاي وحشت زدگي و ترس
علائم حمله هاي وحشت زدگي و ترس
اختلال رواني
DSM چيست, ترس, فوبيا, وحشت زدگي
بدون ديدگاه
حمله وحشت زدگي عبارت از ترس شديد و ناگهاني از ترور شدن و  ترس يا هراسي مي باشد که بدون وجود داشتن خطر واقعي صورت مي گيرد. علائم مربوط به…
بيش تر بخوانيد
به چه نحوي بايد از تجسم تان استفاده کنيد تا بر ترس هاي خود غلبه کنيد
به چه نحوي بايد از تجسم تان استفاده کنيد تا بر ترس هاي خود غلبه کنيد
اختلال رواني
ترس, فوبيا, وحشت زدگي
بدون ديدگاه
بيشتر افراد داراي اختلال وحشت زدگي، از ترس هاي و فوبياهاي خاصي رنج مي بردند که به نظر مي رسد منجر به تحريک عصبانيت آنها شود. افرادي که داراي اختلال…
بيش تر بخوانيد
درمان فوبياي آب

آکوا فوبيا همانند اکثر فوبياهاي خاص، در نتيجه استفاده از درمان بهبود پيدا مي کند. درمان شناختي – رفتاري داراي محبوبيت خاصي مي باشد. د

ر اين روش درمان شما آموزش مي بينيد که پيام هاي مثبت تر را جايگزين خود گفتاري منفي کنيد و براي مقابله با ترس تان، رفتارهاي جديدي را ياد بگيريد.

ممکن است که براي شما يک سري تکاليف خانگي تعريف شود، همانند پر کردن حمام با آب تا چند اينچ و قدم گذاشتن در آن، يا تماشاي اقيانوس که در حين آن ايمني کاملي در ساحل داشته باشيد.

يک سري از موفقيت هاي کوچک در طول زمان، منجر به افزايش اعتماد به نفس شما خواهند شد و به شما اجازه خواهند داد تا بتدريج، يک سري فعاليت هاي جديد مربوط به آب را انجام بدهيد.

در صورتي که فوبياي شما شديد باشد، تجويز دارويي، هيپنوتيزم درماني و ساير روش هاي درمان مي توانند براي کمک به شما به منظور کنترل کردن ترس تان، به کار گرفته شوند.

هدف از اين کار راحت بودن شما در کنار آب مي باشد، يک روش درمان خاصي وجود ندارد که براي همه افراد مناسب باشد و منجر به بهبود آنها شود.

با اين وجود، آکوا فوبيا با کمک گرفتن از يک درمانگر متخصص مي تواند به صورت موفقي مديريت و درمان شود.

    مرکز روانشناسي و روانپزشکي مگاروان
    مشاوره طلاق رايگان
    مشاور کودک خوب
    مشاوره تلفني فوري
    مشکلات جنسي شويي
    اختلال رواني شخصيت
    اعتياد مواد مخدر اينترنت
    روانپزشک خوب

آيا فيلم آرواره ها منجر به ايجاد فوبياي ه ماهي شده بود؟

آرواره ها منجر به مصطلح شدن فوبياي ه ماهي شد و منجر به ايجاد اولين ترس هاي افراد در اين مورد شد.

فوبياهاي حيوانات يکي از چهار گروه اصلي مربوط به فوبياهاي خاص موجود در DSM-IV (راهنماي تشخيصي و آماري، چهارمين ويرايش) مي باشند و ه ماهي ها در بين ترسناک ترين حيوانات قرار دارند.

اين فيلم از اکثر تکنيک هاي معلق استفاده کرد که براي اولين بار توسط آلفرد هيچکوک به منظور ايجاد يک تجربه شديد و تاثيرگذار استفاده شد .

رتبه اول را در ليست براوو از بين 100 فيلم داراي ترسناک ترين لحظه ها در سال 2004 و رتبه 2 را در بين فيلم هاي حاضر در جشنواره موسسه فيلم آمريکا، 100 سال … 100 هيجان، به دست آورد.
موفقيت فيلم آرواره ها

فيلم آرواره ها به موفقيت هاي قابل ملاحظه اي دست يافت، رکورد گيشه هاي بليط فروشي را شکست و در زمان خودش به موفق ترين فيلم تبديل شد.

موفقيت اين فيلم بيشتر مديون کارگرداني ماهرانه فيلم و قالب هاي اجرايي متناسب آن بود. با اين وجود، بخشي از موفقيت اين فيلم مي توانست به دليل اهميت موضوع آن باشد.

در حال حاضر، عقيده افراد نسبت به ه ماهي ها به طور کلي شامل تفکر نادرست مي باشد و آنها را به عنوان ماشين هاي کشتن در نظر مي گيرند.

ه ماهي ها به عنوان غذاي چرب و نرم، قدرتمند و به اندازه کافي بزرگ براي انسان در نظر گرفته مي شوند، در حاليکه در طول تاريخ به عنوان حيوانات ترسناک در نظر گرفته شده اند.

در حاليکه امروزه تحقيقات پيشرفته منجر به رفع اکثر تفکرات نادرست در مورد ه ماهي ها شده است، ولي در دهه 1970، اکثر بينندگان فيلم ها دليل کافي براي پذيرفتن اين باور نداشتند که فيلم آرواره ها يک فيلم تجسمي مي باشد.

با اين وجود، اکثر بينندگان فيلم ها زمان زيادي را صرف تفکر در مورد حمله ه ماهي ها نمي کردند.
ساحل خاصيت درماني دارد؟

ساحل يک مقصد تعطيلات محبوبي مي باشد و با وجود اينکه در برخي مواقع حمله ه ماهي ها ثبت شده است ولي در موارد محدودي به ترس گسترده اي تبديل مي شود.

فيلم آرواره ها باعث شد که افراد احتمال حمله ه ماهي را به عنوان يک مورد ترسناک در نظر بگيرند و تاثيرات اين فيلم قابل توجه بوده است.

همه سواحل مربوط به شهرهاي ساحلي گزارش کردند که بعد از اکران فيلم آرواره ها، تعداد توريست هاي وارد شده به اين مناطق کاهش يافت.

حتي امروزه هم تماشاي اين فيلم مي تواند منجر به کاهش تعداد افراد مراجعه کننده به هر ساحلي شود.

احتمال اينکه تماشاي فيلم آرواره ها در دنياي امروزي منجر به ايجاد فوبياي ه ماهي جديدي شود، يک احتمال بسيار پاييني مي باشد.

فيلم هاي داراي تخفيف ويژه در دهه 1980، منجر به از بين بردن حساسيت ما نسبت به صحنه هاي خشونت آميز شد.

با اين وجود، ترس از ه ماهي ها يک ترس عميق و مهمي مي باشد و اين احتمال وجود دارد که فيلم آرواره ها در افراد حساس، منجر به وخيم تر شدن ترس آنها شود و به صورت بالقوه مي تواند منجر به يک فوبياي کاملي شود.

در صورتي که نسبت به ه ماهي ها ترس داشته باشيد، شايد قبل از ديدن فيلم آروره ها بخواهيد که مجددا در مورد ديدن يا نديدن اين فيلم تصميم گيري کنيد.

منبع: ليزا فريچر – ويرايش شده توسط: استون گنز – گروه ترجمه مرکز روانشناسي و روانپزشکي مگاوران -آخرين به روز رساني: 08 اکتبر


منبع : مقابله با ترس از آب- مگاروان


آيا مي دانيد چگونه يک کودک خوش بين تربيت کنيم؟ مهم تر از همه، کودکاني که نيمه پرليوان را مي بينند بهتر مي توانند در برابر چالش هاي زندگي مقابله کنند و شادتر باشند. در ادامه شش نکتهوجود دارد که به شما کمک مي کندبا ديدگاهي آفتابي به زندگي بنگريد.


دلايل زيادي در ترغيب خوش بيني در کودکان ما وجود دارد از جمله آنها مي توان به اثرات بادوام مثبت بر بهزيستي رواني و جسمي آنها اشاره کرد (آيا مي دانستيد که خوش بين ها به احتمال زياد بيش از صد سال عمر مي کنند؟) اما چطور به سوي پرورش کودک خوش بين برويم؟ شش نکته زير براي تازه واردها پياده کنيد و نظاره گر اثرات مثبت آن در بقيه اعضاي خانواده خود باشيد.


کمتر شکايت کنيد


افسانه اغلب داد و بيداد مي کند طوري که با فرياد پسران 2 و 4 ساله اش را از زير باران با مراقب کودک سوار ماشين مي کند و مي برد. او ممکن است بگويد”ما هرگز نمي خواستيم به آنجا برويم” يا”ما هميشه دير مياييم.


 


“گرچه تمرکز بر افکار و احساسات مثبت نوعي بدبيني کلاسيک است. هر چه بيشتر براي مسائل مالي آه و ناله کنيد يا روز کاري را سخت تر کنيد بيشتر احتمال دارد فرزندان شما نيز همان ها را ياد بگيرند. در واقع، درمورد چيز هايي صحبت کنيد که موفق بوده اند (من امروز در محل کارم يک پروژه بزرگ را تمام کردم) يا”من امروز در اداره پست به بهترين شکل برخورد کردم”. مهناز بعد ازشام با دوقلوهاي نُه ساله اش “گل ها و تيغه ها”بازي مي کند؛ که در آن هر يک از اعضاي خانواده مي توانند به بهترين و بدترين شکل ممکن حوادث اتفاق افتاده براي خود در طي روز را بازگو کنند. به جاي گله کردن از ناراحتي هابايد هدف تمرکز بر مثبت ها باشد. رسيدن به فينال بازي بخش دلخواه مهناز است. او مي گويد”همه ما در کاشتن يک نهال اميد براي فردا سهيم هستيم”


انتظارات بالا داشته باشيد


زيبا حتي قبل از شروع پيش دبستاني پسرهايش براي يادآوري به آنها فهرستي از کارهايي براي انجام دادن از قبيمان خواب، لباس پوشيدن، مسواک زدن و مرتب کردن اتاق را در بالاي کليد برق اتاق آنها چسباند. مادري مي گويد به آنها اجازه پايين آمدن براي خوردن صبحانه را نمي دهم تا وقتي که همه کارها را انجام دهند. در حالي که بيکر اساساً براي کاهش بارکاري خودش از قبل برنامه ريزي مي کرد خيلي زود متوجه شد که پسرانشاز اين برنامه روتين نيز سود مي برند. او مي گويد آنها هيجان زده همه پله ها را پايين آمدند و گفتند مادر تختخواب خود را خيلي خوب مرتب کرديم. بيا ببين. آنها “احساس غرور زيادي داشتند”.


کودکان نگرش”خواستن توانستن است” خوش بينانه اي ايجاد نمي کنند تا زماني که آنها فرصتي براي اثبات ارزش خود بداشته باشند. دکترتامر چانسکي روانشناس کودک و نويسنده کتاب کودک گويد واگذار کردن کارهاي نيمه تمام به کودکان براي کامل کردن موحب ايجاد احساس شايستگي در آنها مي شود. اين کارها بايد متناسب با سن کودک باشند از آنجايي که سرآغاز موفقيت در کودکان مي شود. کودک دوساله مي تواند اسباب بازي ها را جمع کند؛ کودک سه ساله لباس هاي کثيف را درون سبد بيندازد، کودک چهار ساله بشقاب ها را با خود تا ظرفشويي حمل کند، کودک پنج ساله سطل زباله را خالي کند و کودک شش ساله توانايي مرتب کردن لباس هاي شسته شده را دارد.


ريسک پذيري معقول را ترغيب کنيد


براي همه ما سخت است که از فرزندان خود در برابر آسيب هامحافظت کنيم. سقوط ميله هاي ميمون ها جلوي دوستان يا پيوستن به ليگ هاکي روي يخ آن هم وقتي که شما اسکيت سواري بلد نيستيد موجب احساس شرمندگي مي شود پس کاملاً طبيعي است که بخواهيم از فرزندان خود در اين گونه موقعيت ها حمايت کنيم. اما او را از انجام اين کارها بر حذر داريد زيرا ممکن است به اندازه ديگر کودکان ماهر نباشد لذا اعتماد به نفس او از بين مي رود و کم کم بدبيني در او نمايان مي شود.دکتر ميشل تامپسون مشاور و نويسنده به والدين تأکيد مي کند؛ شما به راحتي با تسلط و کنترل گريمسبببي اعتمادي کودک مي شويد. به کودک پيش دبستاني خود اجازه دهيد تا به تنهايي در حياط پشتي بازي کند يا بدون همراهي شما مانند يک اسکورت به گردش ميداني درسي برود. با گذشت زمان کارهاي پرخطر بزرگتري مانند صخره نوردي جشنواره اي يارفتن به اردوهاي تابستاني دور از خانهرا متقبل مي شوند. دکتر تامسون مي گويد شما که نمي خواهيد کودک خود را از امتحان کردن حوادث جديد بترسانيد. شما دوست داريد او به خانه برگردد و بگويد “مامان، از پسش براومدم!”


منبع :شش نکته براي تربيت کودک خوش بين-تربيت کودک


برنامه‌هاي مهاجر


هر روز صبح براي نوگلان باغ اميد برنامه‌اي با عنوان شکوفه‌ها پخش مي‌شود. بخش اعظم برنامه با پخش تصوير تعدادي بچه روي صندلي‌هاي کنار هم در محيطي کوچک مي‌گذرد. مجري برنامه يا همان خاله مجري از بچه‌ها نام‌هايشان را مي‌پرسد (که البته تا اينجا فرق چنداني با خاله نرگس ندارد) و بعد از آن بينندگان را به ديدن «يه برنامه» دعوت مي‌کند. اين «يه برنامه» اصولا تصاويري است از هنرنمايي‌هاي گروه اجتماعي برنامه در مکان‌هاي مختلف. مثلا در مهدکودکي، مدرسه‌اي جايي. چون در تمام طول پخش برنامه، بالاي تصوير شماره تلفن‌هايي حک شده که شما مي‌توانيد از طريق تماس با يکي از آنها، گروه شکوفه‌ها را در مجالس خود ببينيد.


 


مسابقه


يکي از مسابقاتي که خاله انجام مي‌دهد: «بچه‌ها کي مي‌تونه پنج بار بگه دايي چاقه، چايي داغه» و ما شاهد تلاش همه بچه‌ها هستيم و اين چيزي بين پنج تا 10 دقيقه زمان مي‌برد.


 


گريم


اگر از پارکي يا شهربازي‌اي عبور کرده باشيد، حتما هنرمندي را ديده‌ايد که صورت بچه‌ها را نقاشي کرده و آنها را تبديل به روباه، خرس، سگ، گرگ، چلپاسه و… مي‌کند. حالا شما در اين برنامه مي‌توانيد تمام روند تبديل‌شدن يک خردسال به يک سگ را تماشا کنيد.


جالب توجه‌ترين نکته حين پخش برنامه، تبليغاتي است که به صورت زيرنويس به نمايش درمي‌آيد. مي‌توانيد حدس بزنيد اکثرشان در مورد چيست. دستگاه‌هاي تقويت جنسي! که اصرار زيادي دارند به هولوگرامشان توجه شود. از اينها که بگذريم، شما کودکي را تصور کنيد که در خانه نشسته و مشغول تماشاي خاله و شيرين‌کاري‌هايش است و در عين حال از مادرش مي‌پرسد: «مامان لارجر باکس چيه؟ منم مي‌خوام!»


 


مسابقه تلفني


اين برنامه بي‌نظير است. اين را جدي مي‌گويم. به نظرم صدا و سيماي خودمان چنين چيزي کم دارد. مطمئنم جذابيتش خيلي خيلي بيشتر از «فاصله‌ها» و اينهاست.


شرح ماجرا:


مجري پرانرژي(!) برنامه، که اکثر مواقع جواني است با تيپ و قيافه‌اي منحصربه‌فرد به نام مثلا: «آقا مهدي»، از شما مي‌خواهد با شماره‌هاي برنامه تماس بگيريد و رمز مسابقه را حدس بزنيد. البته گاهي هم به جاي استاد – آقامهدي – از چند خانم جوان استفاده مي‌شود.


شرح مسابقه:


اگر در اين مسابقه شرکت مي‌کنيد، بايد يک کلمه را که پاسخ مسابقه است، پيدا کنيد. در طول تاريخ اين مسابقه، فکر نمي‌کنم تا حالا پيش آمده باشيد که کسي برنده شود. چرا؟ خط بعدي را بخوانيد.


 


يک قسمت از مسابقه:


گوشه تصوير نوشته شده – – – ش.


يعني رمز مسابقه، کلمه‌اي چهار حرفي است که پايانش «ش» دارد. حالا اين کلمه حول و حوش چه مضموني است؟ هيچ کس نمي‌داند! شما بايد زنگ بزنيد به آقامهدي و هر کلمه چهارحرفي را که پايانش «ش» دارد و به نظرتان مي‌رسد، به عنوان پاسخ بيان کنيد؛ شايد جواب مسابقه باشد!


علت جذابيت:


تمام جذابيت مسابقه مربوط به اين رقابت هوشمندانه نيست. ماجراي اصلي در فاصله بين تماس‌هاي شرکت‌کنندگان صورت مي‌گيرد. جايي که يک موزيک (گاهي آدم فکر مي‌کند دارد به خود کلمه «موزيک» توهين مي‌کند!) پخش مي‌شود و مجري برنامه در حال انجام حرکات موزون، روي آن لب هم مي‌زند. يک بار ببينيد عاشقش مي‌شويد. شرط مي‌بندم.


آموزش ميکاپ


در اين برنامه مجري که خودش يک آرايشگر و ميکاپ آرتيست است يا حداقل بهش مي‌خورد اين کاره باشد(!)، روي سر و صورت يک دختربچه، فنونش را اجرا کند. آخر سر با يک کوچولو روبه‌رو هستيم که ريخت و قيافه‌اش شبيه کوچولوها نيست. باز هم مي‌توانيد تصور کنيد که «دختربچه کوچولوي توي خونه» پس از تماشاي برنامه از مادرش مي‌خواهد: «مامان منم مي‌خوام اين شکلي شم.»


در طول برنامه، شماره تلفن آرايشگر و سالن زيبايي‌اش را مي‌بينيد و گاهي تصوير برخي عروس خانم‌هايي که ايشان رويشان فعاليت داشته، پخش مي‌شود. پيشنهاد ما اين است که اگر بيماري قلبي داريد، به اين تصاوير نگاه نکنيد، چون ديدن عروس‌هايي که شبيه شخصيت‌هاي «آواتار» شده‌اند، احتمال دارد ناراحتتان کند.


برنامه‌هاي طنز


– فردي با عنوان استاد «ط» روبه‌روي شما نشسته و با ميميک عجيب و غريبش برايتان لطيفه تعريف مي‌کند. يکي از لطيفه‌هاي استاد: «آقا! کچله مي‌ره تو آرايشگاه. همه نگاهش مي‌کنن. مي‌گه ببخشيد.»


منبع :نقش تبليغات در خانواده هاي ايراني- مشاوره جنسي


متخصصان هشدار مي دهند که کودکاني که از سوي والدين تنبيه بدني مي شوند در سنين بالاتر بيشتر در معرض مشکلات سلامت رواني و روحي هستند.


تنبيه بدني کودکان به منظور اصلاح رفتارهاي اشتباه شيوه رايج است.


اما والدين بايد آگاه باشند که:


اين شيوه ناکارآمد است
تنها استفاده آن بدون داشتن تاثير مثبت بر روي کودک تاثيرات منفي آن است
همچنين در سال هاي آينده اين روش نادرست در رفتار کودک با ديگران نيز رسوخ مي کند


بسياري از والدين، گاهي مجبور به تنبيه فرزندان مي شوند.


آيا اين کار موثر واقع مي شود؟


پژوهش هاي خارجي حاکي از اين است که خردسالاني که در سنين پايين تنبيه بدني مي شوند از سنين شش سالگي به بعد اخلاق هجومي خود را بروز مي دهند.


عملي که در آن در پي تلاش براي تغيير نامناسب رفتار نامناسب کودک هستيم را تنبيه مي گويند.


اگر والدين تنبيهي را انجام داده و کودکان ها به جاي اينکه بهتر بشود در آن زمينه بدتر شود.


بايستي بدانيم که تنبيه ما اشتباه بوده است و روش هاي تنبيه را عوض کرد.


پس اگر والدين با کودک خود قهر بوده و يا بخواهند او را تهديد کنند.


ديگر پدر يا مادر او نيستند و هدف آنها تنها اين باشد که کودک گريه خود را قطع کرده و يا کار ناپسند را براي مدتي کوتاه کنار بگذارد بايستي گفت اين اعمال نه تنها مثمر ثمر واقع نخواهد شد.


بلکه باعث مي شود در ادامه نيز فرزند بر روي آن موضوع حساس شده و براي جلب رضايت پدر و مادر هم که شده کارها را انجام دهد.
وقتي کودک را تنبيه مي کنيم
وقتي کودک را کتک مي زنيم
در مقابل از او مي خواهيم که شخص ديگري را تنبيه کنند و يا کتک نزنند


مسلما اين رفتار نمي تواند درست باشد.


چرا که او رفتار شما را ديده و الگوبرداري مي کند.


الگوي رفتاري اون کسي نيست جز والدين او.


چون که ما در زمان هايي که بر اعصاب و رفتار خود کنترل نداشتيم کودک را تنبيه نموده ايم او ياد مي گيرد که زماني که بر اعصاب خود مسلط نيست ديگري را تنبيه کند.


اين ويژگي تا آخر عمر در او باقي خواهد ماند لذا همواره بايد تلاش کنيم تا به بهترين نحو ممکن براي تربيت کودک مان قدم برداريم.


مجازات جسمي کودک


آکادمي آمريکايي درمان هايي را براي کودکان و همچنين توصيه هايي به خانواده ها براي استفاده از روش هاي موثر به جاي مجازات جسمي کودک داده است.


از اين طريق اجازه مي دهد کودک به فکر درباره رفتار او و آن عواقب باشد.
برترين مقالات تربيت کودک و نوجوان


کاترين تيلور، محقق آمريکايي معتقد است که اگر والدين از مجازات فيزيکي و روش هاي غير مجاز استفاده کنند، در سنين بالاتر رفتار در کودک تکرار خواهد شد.


قطعا استفاده از مشاوره کودک و نوجوان مي تواند راهي بسيار خوب براي کاهش مشکلات خانواده ها در اين زمينه باشد لذا از حضور در مرکز مشاوره براي بيان اين مشکلات نترسيد.


منبع :اشتباه مهلک والدين در تنبيه بدني کودک!-مرکز مشاوره روانشناسي مشاورانه


 


طرز برخورد با کودکان پرخاشگر


طرز برخورد با کودکان پرخاشگر به اين صورت است کودک با رفتار پرخاش گر خود در واقع قصد دارد


به هدفش برسد. دليل آن اين است که او قبلا مورد اذيت قرار گرفته و خشم خود را نتوانسته نشان دهد


و حالا به وسيله پرخاش گري اضطراب خود را کم مي کند.


والدين پرخاشگر


والديني پرخاشگر توانايي تربيت آرام فرزندان را ندارند ، کودکاني که اختلافات والدين را


مي بينند بعضي از خصوصيات آنها را به دست مي آورند ، همچنين کودکاني که با آنها جر و بحث مي شود


بيشتر پرخاش گر مي شوند. با افزايش اين پرخاشگري کودک غير قابل کنترل مي شود که مرکز مشاوره


راه حل مناسبي مي باشد.


توجه داشته باشيد که براي فرزندتان الگوي مناسبي باشيد زيرا کودکان از والدين خود سرمشق مي گيرند.


اگر والدين کودک خود را تنبيه کنند آنها به زدن روي مي آورند. اگر از رفتارهاي پرخاشگر کودک خود


استرس داريد ، هرگز او را تنبيه يا کتک نزنيد.


منبع :طرز برخورد با کودکان پرخاشگر- کانون مشاوران ايران


 


تربيت فرزندي مسئوليت پذير يکي از مهم ترين آرزو ها و يا اهداف پدران و مادران است.


همه ي والدين آرزو دارند فرزندي مسئوليت پذير پروش دهند و تصور داشتن کودکي بي مسئوليت که در بزرگسالي به فردي لجباز و ضداجتماع تبديل مي شود، بسيار آزار دهنده است.


براي برخي از والدين تصور داشتن فرزند مسئويت پذير در حد آرزو باقي مي ماند.


به عبارت ديگر دسته اي از والدين چنين تصور مي کنند که مسئوليت پذيري امري ذاتي است و با اعمالي مانند دعا و آرزو مي گويند “کاش فرزندم مسئوليت پذير شود!”.


اگر چه اين نگرش مي تواند به شدت خطرناک باشد اما بسيار رايج است.


در نقطه ي مقابل اين نگرش، دسته اي از والدين بر اين اعتقادند که مسئوليت پذيري امري نيازمند آموزش و يادگيري است و تلاش مي کنند تا با بهره گيري از بهترين اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.


براي شروع بهتر است به اين سوال پاسخ دهيد که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئوليت پذيري از کدام يک از دو اصل نام برده شده تبعيت مي کند؟”


در صورتي که جزء دسته ي دوم هستيد مي توانيد به مطالعه ي متن ادامه دهيد و راهبردهاي لازم براي “آموزش مسئوليت پذيري” به کودک تان را بياموزيد.


حق انتخاب، خط اول آموزش مسئوليت پذيري


نمي توان قصد آموزش فرزندي مسئوليت پذير داشت و از “حق انتخاب” صحبت نکرد.


ممکن است با خودتان بگوييد “چگونه به کودکي سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”


اما رفتار بر اساس اصول نظريه انتخاب مي گويد که اين کار ممکن است.


براي اين منظور لازم است زبان نظريه ي انتخاب را بياموزيد و با الفباي آن با کودک تان گفت و گو کنيد.


نظريه ي انتخاب چه مي گويد؟


بر اساس اصول اساسي نظريه ي انتخاب، ما بر رفتار هيچ کس جز خودمان کنترل نداريم و تلاش براي کنترل ديگران بي فايده است.


ويليام گلسر پايه گذار اين رويکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر مي زند، يک رفتار است و با تغيير رفتارهاي مان مي توانيم پيامدهاي ديگري را تجربه کنيم.


والدي که با استفاده از زبان اين نظريه با فرزندش گفت و گو مي کند، از تنبيه، سرزنش، تهديد و ساير ابزارهاي کنترل بيروني استفاده نخواهد کرد چرا که معتقد است اصولا رفتار هيچ کس جز خودش قابل کنترل نيست.


والدين پيرو تئوري انتخاب، تلاش مي کند تا در موقعيت هاي مختلف کودک را در معرض انتخاب قرار دهد تا او بر اثر تجربيات روزمره اش، با مفهوم مسئوليت آشنا شود.


به عنوان مثال براي تصميم گيري در مورد پوشيدن لباس، ممکن است به فرزندش بگويد ” براي مهموني امشب دوست داري لباس صورتي رو بپوشي يا لباس جديد آبي ت؟ “


با اين پرسش به ظاهر ساده، کودک مي آموزد که حق انتخاب دارد و تبعات انتخابش نيز متوجه اوست.


بنابراين در صورتي که لباس نامناسبي را انتخاب کند، سرزنش نمي شود چرا که بر اساس اصول تئوري انتخاب، پيامدهاي انتخابش را تجربه خواهد کرد.


ممکن است والد تصميم بگيرد تا کودک را با گزينه هاي ديگر نيز آشنا کند بنابراين به جاي او تصميم نمي گيرد و مي گويد “فکر مي کنم لباس صورتيت براي الان زيادي گرم باشد. لباس آبي ت هم بيشتر مناسب خونه ست تا مهموني. ميخواي لباساي ديگه ت رو هم ببيني؟ نظرت چيه؟”


با کودک بي مسئوليت چگونه برخورد کنم؟


در صورتي که تاکنون بر اساس اين اصول پيش نرفته ايد ممکن است با کودک و يا نوجواني بي مسئوليت مواجه باشيد.


در اين حالت نيز مي توانيد به مرور مسئوليت پذيري را به او آموزش دهيد.


به عنون مثال مي توانيد با هم صحبت کنيد و نوعي تقسيم کار انجام دهيد.


سپس از او بخواهيد تا از ليست مسئوليت هاي مشخص شده، چند مورد را انتخاب و شروع به اجراي آن ها کند.


بخاطر داشته باشيد در صورتي که تهديد، تنبيه، سرزنش و گله و شکايت هاي تان، مفيد بود، در حال حاضر فرزندي مسئوليت پذير داشتيد.


منبع :چگونه يک کودک مسئوليت پذير داشته باشيم؟- مشاوره


عذرخواهي عمل پسنديده اي است که کوچک و بزرگ ندارد


هر کسي حتي والدين در انجام خطا در مقابل فرزندشان بايد عذرخواهي کنند تا آنها براي آينده آماده باشند.


معذرت خواهي زمانيکه در خانه جزو قانون باشد به کودک آموزش مي دهد که اين قانون بر همه يکساناست ،


موجب مي شود که قانون خانه براي کودک جا بيافتد .


والدين يک الگو به تمام معنا براي کودکان هستند که اگر يک الگو خوبي براي فرزندشان باشند ، ديگر ومي ندارد


يک حرف را مدام تکرار کنند کودک ياد ميگيرد در مقابل اشتباه معذرت بخواهد و آن را درست کند.


 


خانواده ها از سنين کودکي با فرزندانشنان دوست باشند


احترام فرزندان


فرزندان هم نيازمند احترام هستند


منبع :آموزش عذرخواهي را در تربيت فرزند از ياد نبريد - مشاوره ازدواج


بارها و بارها در متون و مقالات مختلف با موضوع روانشناسي رنگ ها روبه رو شده ايد.

اگر کمي بيشتر فکر کنيد شايد براي تان اين سوال مطرح شود که منظور از روانشناسي رنگ ها چيست؟

در پاسخ بايد گفت همانطور که هر فردي ويژگي و هويت مخصوص به خود را دارد، رنگ ها نيز از فرهنگ  و مختصاتي مخصوص به خود برخوردارند و هر رنگ، زباني منحصر به فرد دارد.

اگر کمي دقت کنيد خواهيد ديد که احساس تان در هنگام ورود به مکاني سبز رنگ کاملا متفاوت با هنگامي است که به مکاني با رنگ آميزي قرمز رنگ وارد مي شويد.

در حالت اول ممکن است احساس آرامش و حتي خواب آلودگي کنيد در حاليکه در مکان دوم احساس نشاط و انرژي بيشتري خواهيد داشت.

روانشناسي رنگ ها به شما کمک مي کند تا بتوانيد از اثرات ناخودآگاه رنگ ها در زندگي، محل کار و خانه ي تان بهتر استفاده کنيد و سرزندگي و نشاط بيشتري را تجربه کنيد.

با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا شما را با مهم ترين مشخصات دنياي اسرارآميز رنگ ها بيشتر آشنا کنيم.
رنگ خاکستري، نمادي از عقل و درايت

خاکستري نمادي از عقل و درايت است. تمايل به اين رنگ مي تواند نشان دهنده ي اين باشد که به تفکر و فرزانگي علاقمند هستيد و فردي فهيم و اهل فکر هستيد.

خاکستري پوشان عموما از زندگي راضي اند و به افراد خوش فکر، ايده پرداز و با درايت علاقمند مي شوند.

ممکن است فکر کنيد اين رنگ بيشتر مورد علاقه ي افراد مسن است اما جوانان خاکستري پسند نيز آن هايي هستند که خود را هم شأن افراد سن و سال دار مي دانند و از اين حالت خرسند هستند.

در صورتي که قصد داريد تا در فضايي، خوش فکر، جدي و همه چيز دان به نظربرسيد، خاکستري مي تواند انتخاب خوبي باشد.
رنگ سفيد و تداعي معصوميت و پاکي

علاوه بر نو عروسان که سفيد را به عنوان نمادي از معصوميت به تن مي کنند، پرستاران و پزشکان نيز با استفاده از رنگ سفيد، پاکي، استريل بودن و عدم وجود آلودگي را به ديگران تذکر مي دهند.

در حقيقت ماهيت رنگ سفيد آن است که مي تواند شما را تميز، پاک و معصوم نشان دهد.
رنگ مشکي و اعمال قدرت

مشکي يکي از پايه هاي ثابت اعمال قدرت است.

در صورتي که در محيطي رسمي هستيد و قصد اعمال قدرت داريد، مشکي يکي از بهترين رنگ ها خواهد بود.

جالب است بدانيد که مشکي در عين قدرت نمايي مي تواند نشانه اي از اطاعت و فرمان برداري نيز باشد و بسيار مهم است که از ان در جاي مناسب خود استفاده شود.

علاقمندان به رنگ مشکي غالبا افرادي خوش ذوق هستند و طبع و روحيه اي ظريف دارند.
مرکز مشاوره ستاره ايرانيان
رنگ خردلي و قلبي مهربان

خردلي پوشان غالبا افرادي خوش قلب اند و بهرتين دوستان به حساب مي آيند.

اين افراد ممکن است در شروع روابط دوستانه تا حدي محتاط به نظر برسند چراکه از عواقب اعتماد در هراس اند اما مي توانيد آن ها را به عنوان بهترين دوستان تان هميشه درنزد خود نگه داريد.
قرمز، رنگ جسارت و تضاد

قرمز يکي از رنگ هاي گرم و نماد افراط، هيجان و توانگري است.

ممکن است علاقمندان به اين رنگ خصوصيان نسبتا متضادي را از خود بروز دهند.

مي توان گفت عجله، تندي و رفتارهاي تکانشي و قضاوت سريع از جمله ويژگي هاي دوست داران رنگ قرمر است.

ناگفته نماند که در کنار ويژگي هاي دردسر ساز گفته شده، قرمز ها معمولا افرادي خوش قلب  و بلند پرواز نيز هستند که کار را بر روايط ترجيح مي دهند.
پرتقالي رنگ صداقت

علاقمندان به رنگ در خصوصيات اخلاقي با سبز تشابهات زيادي دارند. خودخواهي در رفتار ان ها ديده نمي شودوتعهد و وفاداري يکي از ويژگي هاي بارزشان است.

در ارتباط با اين افراد کمتر دروغ خواهيد شنيد و اگر بتوانيد در قلب شان نفوذ کنيد، ارتباطي پايدار و هميشگي خواهيد داشت.


نويسنده : مرکز مشاوره ستاره ايرانيان


همه ي ما مي دانيم که اعتياد مي تواند تأثير فوق العاده مضري بر زندگي فرد داشته باشد.

اعتياد و رفتارهاي اعتياد آور مي تواند منجر به طيف گسترده اي از علائم ناخوشايند و دلخراش باشد و يک سري عواقب ويرانگراز جمله خراب شدن روابط، کاهش عملکرد شغلي، سلامت جسمي ضعيف و تأثير منفي بر امور مالي و شخصي به همراه داشته باشد.

اعتياد يک ناتواني رواني و جسمي براي متوقف کردن مصرف يک ماده شيميايي، مواد مخدر، فعاليت يا ماده است، حتي اگر باعث آسيب رواني و جسمي شود.

اصطلاح اعتياد فقط به وابستگي به موادي مانند هروئين يا کوکائين اطلاق نمي شود. فردي که نمي تواند جلوي مصرف داروي خاص يا مواد شيميايي را بگيرد، وابستگي به ماده دارد.

اعتياد يک بيماري مزمن است که مي تواند ناشي از مصرف داروها باشد. به عنوان مثال، استفاده بيش از حد از مسکن هاي تجويز شده مواد افيوني، باعث مرگ روزانه افراد زيادي مي شود که واقعا تاسف آور است.

اعتياد يک اختلال عملکرد مزمن سيستم مغز است که شامل پاداش، انگيزه و حافظه است.

اين مربوط به شيوه اي است که بدن شما يک ماده يا رفتاري را هوس مي کند، به ويژه اگر باعث شود که اجبار يا وسواس به دنبال “پاداش” و عدم نگراني از عواقب آن باشد.
شخصي که اعتياد را تجربه مي کند:

الف :قادر به دوري از ماده يا متوقف کردن رفتار اعتياد آور نيست .
ب: عدم کنترل از خودش نشان مي دهد .
ج : فاقد پاسخ عاطفي مناسب است.

با گذشت زمان، اعتياد مي تواند به طور جدي در زندگي روزمره اختلال و آشوب ايجاد کند . افرادي که اعتياد را تجربه مي کند نيز مستعد ابتلا به چرخه هاي عود و بهبودي هستند.

به اين معني است که ممکن است بين استفاده شديد و خفيف چرخه وجود داشته باشد.

متاسفانه هر ساله، اعتياد به الکل، دخانيات، مواد مخدرغيرقانوني و مواد مخدر تجويز شده، به اقتصاد مملکت مان ضربه هاي هولناکي مي زند .

درمان مي تواند مدت زيادي طول بکشد و ممکن است پيچيده باشد اعتياد يک بيماري مزمن با طيف وسيعي از اثرات رواني و جسمي است.

هر ماده يا رفتار ممکن است مديريت متفاوتي داشته باشد و همچنين درمان متفاوتي نياز است .

شناخت علائم اعتياد اولين قدم براي کمک به خود يا راهنمايي شخصي است که براي توانبخشي به آن اهميت داده مي شود.

به همين دليل درک درستي از علائم اعتياد بسيارمهم است. جنبه هاي رفتاري، جسمي و رواني اعتياد وجود دارد.

علائم رفتاري اعتياد را بشناسيد

علائم رفتاري شامل روابط بيروني فرد با جهان است در حالي که علائم جسمي مربوط به تجلي بدن در اثر عوارض جانبي ناشي از مصرف داروي است.
علائم رفتاري شامل موارد زيراست:
1- افکار و اعمال وسواسي

به دست آوردن و استفاده از مواد مخدر به اولويت هاي اصلي زندگي تبديل شده است در حالي که تمام يا بيشترين تعهدات از جمله کار، خانواده يا مدرسه با يکديگر کنار مي آيند.
2 – بي توجهي به صدمات ناشي ازاعتياد

اگرچه سوء مصرف مواد مخدر باعث ايجاد اضطراب جسمي و روحي براي فرد و عزيزان آنها مي شود، اما فردي که با اعتياد دست و پنجه نرم مي کند، متاسفانه استفاده از مواد مخدر يا الکل را ادامه مي دهد.
3 – از دست دادن کنترل

حتي در صورت تمايل به متوقف کردن يا کاهش مصرف مواد مخدر، فرد نمي تواند اين کار را انجام دهد.
4- انکار اعتياد يا مخفي کردن مصرف مواد مخدر

فردي که با اعتياد مقابله مي کند، مصرف مواد مخدر خود را انکارمي کند. براي اجتناب از توجيه کردن ديگران، فرد ممکن است مخفيانه مواد مخدررا مصرف کند.

سوء مصرف مواد مخدر نمي تواند براي مدت طولاني پنهان بماند تأثير آن بسيا چشمگيرو عيني است و فردي که از مواد مخدر استفاده مي کند مي تواند سريعاً از کنترل خارج شود .

تغيير در رفتار، غفلت از مسئوليت ها، فرسودن منابع مالي و درگير شدن د رفتارهاي جنايي برخي از بارزترين علائم يک مشکل مواد مخدر است.

اعضاي خانواده، عزيزان و همکاران معمولاً در بهترين وضعيت براي تشخيص مشکل مواد مخدر از آنجا که با رفتار و عادات فرد آشنا هستند.
علائم جسمي اعتياد

علائم جسمي اعتياد مي تواند به عنوان عوارض جانبي استفاده، در هنگام مصرف بيش از حد و يا در نتيجه برداشت از خود بروز دهد.

ممکن است تشخيص دادن علت علائم جسمي براي شخصي بسيار دشوار باشه ، اما اثرات شديد آن نياز به درمان فوري پزشکي داره .

همچنين، درک اين نکته ضروري است که علائم ترک در هنگام تنظيم بدن به دليل عدم آشنايي مقادير يک دارو، ايجاد ميشه. اين يک روند طبيعي است، اما برداشت آن مي تواند خطرناک باشد.


نويسنده : مرکز مشاوره روانشناسي مشاورانه


شادي و شادماني يکي از مفاهيمي است که همواره انسان ها به دنبال آن هستند.

همه ي ما در تلاشيم تا با کمک ابزارهاي مختلف، شادي را به دست آوريم و از غم و رخوت دور بمانيم.

اين مساله در دنياي امروز که مشکلات، فشارهاي عصبي و دردرسرهاي دنياي مدرن را در خود جاي داده است، هر روز بيشتر و بيشتر مي شود.
اما براستي شادي چيست و چگونه مي توان شاد بود؟

چرا با وجود بالارفتن سطح رفاه و فناوري، افراد هر روز غمگين و غمگين تر مي شوند؟ آيا شما نيز به دنبال روشي براي وارد کردن شادي پايدار در زندگي تان هستيد؟

با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا شما را با مفهوم شادي از ديدگاه روانشناسي مثبت نگر بيشتر آشنا کنيم.
روانشناسي مثبت نگر چيست؟

از ساليان دور، بحث در مورد اختلالات رواني رايج بوده است.

روانشناسان زيادي درباره ي اختلالاتي مانند افسردگي، اضطراب، اسکيزوفرني و صحبت کرده و به نتايج خوبي رسيده اند اما با مطرح شدن روانشناسي مثبت نگر، نوع تازه اي از تفکر در حوزه ي رونشناسي ايجاد شد که به جاي تمرکز بر بيماري، مفهوم سلامت را مد نظر قرار مي دهد.

به عبارت ديگر اکنون اطلاعات زايدي در مورد بيماري هاي رواني، چرايي و چگونگي شکل گيري و حتي درمان آن ها وجود دارد اما در روانشناسي مثبت نگر ما به دنبال ان هستيم که قابليت ها و توانمندي هاي مثبت را ايجاد و تقويت کنيم تا مفهوم زندگي خوب حاصل شود.
روانشناسي مثبت نگر داراي چه مفاهيمي است؟

در اين رويکرد جديد، خبري از اسامي متنوع بيماري ها نيست. خوشحالي، لذت، انعطاف پذيري، سرسختي، خوش بيني، اميد، احساس کارايي و شادي از جمله مهم ترين مولفه هاي روانشناسي مثبت نگر هستند.

در اين مطلب سعي داريم تا شما را با “شادي” به عنوان يکي از مهم ترين عناصر اين رويکرد بيشتر آشنا کنيم.

شادي چيست و چگونه به دست مي آيد؟

نتيجه ي بررسي کتاب هاي زيادي در حوزه ي شادي نشان مي دهد که شادي، در لحظه اتفاق مي افتد.

به عبارت ديگر شما در يک لحظه يا شاد هستيد و يا شادي را از دست داده ايد. نمي توان انتظار داشت که شما اين لحظه را از دست دهيد و شادي نهفته در آن در انباري براي بعد ذخيره شود و به شما بازگردد.

در حقيقت در هر لحظه شما مي توانيد شادي را انتخاب کنيد و يا آن را از دست بدهيد و انتخاب ديگري وجود ندارد.
شادي از دست رفته را از ان شادماني تان پس بگيريد.

ممکن است با اين سوال مواجه شويد که چرا شادي سخت و پيچيده است؟ چرا با وجود صرف هزينه هاي گزاف خوراک، خريد، تفريح و اندوختن مال و همچنان خبري از شادي نيست؟

در پاسخ بايد گفت اصولا شادي راهي سخت تر و مفيدتر است اما افرادي زيادي حاضرند مسير جاده ي افسردگي و غم را در پيش بگيرند چرا که ساده ترين راه است و نيازي به تلاش و توجه ندارد.

براي کسب شادي پايدار در زندگي، لازم است تا سارقان شادي را شناسايي و خلع سلاح کنيد:
1? مقايسه ي خود با ديگران

اگر مقايسه ي خود با ديگران به يکي از عادت هاي تان تبديل شده است، رنگ شادي را نخواهيد ديد.

بهتر است ليستي از افراد دور و برتان تهيه کنيد و به خودتان متذکر شويد که هر يک از شما شرايط منحصر به فرد خود را داريد.
دست از مقايسه برداريد و شرايط مخصوص به خود را بپذيريد.


نويسنده : مشاوره ازدواج


طلاق و جدايي به عنوان يکي از مهم ترين تجارب ترومايي دوران زندگي طرح است که مي تواند زوجين را در معرض خطرات جسمي و رواني قابل توجهي قرار دهد.

بر اساس آمارهاي مبتني بر تجارب باليني، ميزان قابل توجهي از افسردگي، اختلالات اضطرابي و علايم استرس پس از سانحه با طلاق همايند است.

اگر به عنوان فردي که طلاق را تجربه کرده است اين مطلب را مي خوانيد، مي توانيد به خودتان تبريک بگوييد.

تصميم گيري براي جبران آسيب هاي پس از طلاق يکي از مهم ترين نقاط عطف زندگي شما خواهد بود که عزت نفس از دست رفته ي تان را بازسازي کرده و شما را براي مديريت شرايط سخت کنوني تان ياري مي کند.
1- موقعيت فعلي تان را بپذيريد.

اولين و اساسي ترين گام در بهبود زخم هاي عاطفي ناشي از طلاق آن است که وقوع آن را علي رغم همه ي سختي ها بپذيريد.

اينکه زندگي چندين و چند ساله تان را نابود شده ببينيد، احساسات منفي زيادي از جمله غم، اندوه، اضطراب و خشم را به همراه خواهد داشت.

بخشي از پذيرش موقعيت کنوني شامل پذيرش احساسات منفي فعلي تان نيز خواهد بود.

به خاطر داشته باشيد که اين احساسات هميشگي نخواهند بود و بهتر است براي تجربه ي آن ها خودتان را مستحق عذاب وجدان و سرزنش نبينيد.

در اين مرحله لازم است تا خودتان رابه عنوان فردي آسيب ديده در آغوش بکشيد و از طريق همدلي با احساسات منفي، فرايند خودياري را به خوبي طي کنيد.

سوگواري براي زندگي از دست رفته يکي از مهم ترين نيازهاي شماست که لازم است آن را بپذيريد.
2- پيوندهاي اجتماعي را تقويت کنيد.

ممکن است در اين مرحله نگراني هاي زيادي در مورد حرف مردم، نظران اطرافيان، همکاران و داشته باشيد.

آنچه مهم است آن است که در شرايط کنوني بيش از نشخوار افکار منفي، نيازمند تقويت ارتباطات اجتماعي تان هستيد.

براي خودتان دوستان جديدي بيابيد، ارتباط با اقوام و دوستان سابق را تقويت کنيد، مسافرت هاي گروهي را در اولويت اول قرار دهيد و ازلاک تنهايي و انزوا خارج شويد.

اهميت اين نکته در ان است که از طريق تقويت ارتباطات جمعي، خود را در مقابل احتمال ابتلا به افسردگي واکسينه کرده ايد و بحران فعلي تان را با قدرت بيشتري مديريت مي کنيد.

    چگونه آسيب هاي بعد از طلاق را ترميم کنيم؟
    روانشناسي اعتماد به نفس از دست رفته
    روان شناسي حيرت آور، گزارشي از يک نمونه واقعي
    هوش هيجاني و مدل چهارعاملي گلمن
    آيا روان شناسان اينترنتي رايگان واقعي هستند؟

3-زماني را به خودآگاهي اختصاص دهيد.

اهميت اختصاص زماني براي افزايش خودآگاهي از آن جهت است که بتوانيد عزت نفس آسيب ديده ي خود را بازسازي کنيد.

در اين شرايط ممکن است احساس کنيد فردي دوست داشتني نيستيد، مستحق ارزش و احترام نبوده ايد و يا اينکه زندگي خوب در شان شما نبوده است.

خودآگاهي به شما کمک خواهد کرد تا نقاط مثبت و منفي تان را در کنارهم نظاره کنيد و خود را به عنوان فردي واقعي بپذيريد.

براي اين منظور، يست از نقاط ضعف و قوت خود تهيه کنيد.

مي توانيد از ديگران نيز تقاضا کنيد تا در مورد ويژگي هاي تان بازخوردهايي ارايه دهند.

 پس از تکميل ليست ويژگي ها، نيازمند آن هستيد که ويژگي هاي مثبت را هر روز به خود يادآوري کنيد و براي جبران نقاط ضعف تان برنامه ريزي کنيد.

نتيجه ي نهايي حرکت در اين مسير، اين خواهد بود که خود را به عنوان فردي عزت مند مي پذيريد و احساسات منفي را به قدرت گذشته تجربه نخواهيد کرد.
4- پاسخي براي سوال ” دلايل اصلي شکست ” پيدا کنيد.

تجربه ي طلاق، تجربه اي حاکي از شکست است مگر آنکه بتوانيد از آن به شيوه اي مثبت درس بگيريد.

بدين منظور لازم است به اين سوال اساسي پاسخ دهيد که ” دلايل اصلي شکست در زندگي مشترک من چه بود؟ ” و يا ” اگر چه رفتارهايي را بروز مي دادم/ نمي دادم، زندگي موفقيت آميزي داشتم؟ ”

به ياد داشته باشيد که آگاه نبودن نسبت به دلايل شکست، احتمال تکرار شکست را افزايش خواهد داد.

تلاش کنيد تا به دلايل عدم موفقيت خود آگاه شويد و آنها را اصلاح کنيد.

ممکن است در اين مسير نيازمند استفاده از کمک هاي تخصصي يک روانشناس يا مشاور خانواده نيز باشيد.

به عنوان مثال در صورتي که دايما در دام افراد سوء استفاده گر و غير حمايت گر مي افتيد، بررسي طرحواره هاي ناکارآمد اوليه تان به شما کمک خواهد کرد تا اين چرخه را متوقف کرده و روابط سالم تري را تجربه کنيد.
5- از تفکر شناسايي مقصر، فاصله بگيريد.

ذهن افرادي که طلاق را تجربه کرده اند به صورت ناخودآگاه در پي يافتن مقصر است.

ممکن است زمان زيادي را به اين اختصاص دهيد که مقصر اصلي اين شکست چه فرد يا افرادي بوده اند؟

بررسي ها نشان مي دهد که نشخوار افکاري از اين دست نه تنها به حل مشکل تان کمکي نخواهد کرد بلکه احتمال افسردگي را تا حد زيادي افزايش مي دهد.

بهتر است براي کمک به خودتان از اين افکار فاصله بگيريد و تلاش کنيد تا سهم خودتان در رابطه را شناسايي و اصلاح کنيد.


نويسنده : مرکز مشاوره روانشناسي ايران


 همزمان با ابعاد مختلف رشد جسمي، رواني و حرکتي کودکان، توانايي هاي زباني آن ها نيز تغيير مي کند.


ممکن است برخي از کودکان زودتر از هم سن و سال هاي خود شروع به سخن گفتن کنند و يا به گونه اي قابل توجه، صحبت هاي اطرافيان را بهتر درک کنند.


در حقيقت رشد زباني کودکان مختلف نيز مي تواند با هم متفاوت باشد و با توجه به تاثيرات قابل توجه زبان بر ابعاد مختلف زندگي از جمله برقراري ارتباط، يادگيري، مهارت هاي خواندن، درک مطلب و در اين مطلب قصد داريم تا شما را با رشد زباني کودکان و جزييات آن بيشتر آشنا کنيم.


رشد زباني چيست؟


نظريه پردازان زيايد از جله اسکينر، چامسکي، پياژه، لوريا، برونر  و ويگوتسکي به بررسي مساله رشد زباني پرداخته اند.


رشد زباني از دو بخش مهم زبان بياني و زبان دريافتي تشکيل شده است. مي توان گفت زبان بياني عبارت است از اينکه کودک بتواند از طريق صحبت کردن با دگران ارتباط برقرار کند و يا مطالب را به درستي بنويسد.


زبان دريافتي نيز به معناي توانايي کودک در درک گفته هاي ديگران به صورت کلامي و نوشتاري است.


بنابراين کودکاني که از رشد زباني خوبي برخوردارند، مي توانند معاني مد نظر خود را به راحتي به ديگران منتقل کنند و معناي کلام و نوشتار ديگران را نيز به خوبي دريابند.


عوامل تاثير گذار بر رشد زباني کودک


تحقيقات انجام شده در حيطه ي رشد زباني نشان دهنده ي آن است که عوامل مختلفي در کنار يکديگر قرار مي گيرند و رشد زباني فرد را پيش بيني مي کنند.


به عنوان مثال لازم است تا مجموعه اي از عوامل رشد عمومي، رشد حواس، مغز، اعصاب، سيستم عصبي مرکزي، رشد فعاليت هاي عالي ذهني و چگونگي شکل گيري طرح هاي رشد زباني به درستي پيش روند تا فرد به رشد زباني مطلوب دست يابد.


 


رشد زباني کودکان چگونه آغاز مي شود؟


ممکن است براي شما نيز اين سوال ايجاد شود که کودکان چگونه زبان را ياد مي گيرند؟ آيا آن ها در ابتدا زبان دريافتي را مي آموزند و يا زبان بياني را؟


پژوهش هاي انجام شده نشان مي دهد که در پايان اولين سال زندگي کودک، فهم زباني ايجاد مي شود.


اين بدين معناست که کودک قبل از انکه بتواند کلمه اي را بيان کند، برخي از کلمات و اصطلاحات را مي فهمد و سپس تلاش مي کند تا آن ها را به کار ببرد.


کلارک معتقد است وقتي کودکان کلمه اي را مي شنوند، شروع به حدس زدن در مورد معناي آن مي کنند و سپس تلاش مي کنند تا ضمن به کار بردن آن کلمه، حدسيات خود را امتحان کنند.


بر اساس به آزمون گذاشتن حدسيات، کودک مي تواند به تدريج متوجه معناي کلمات شود و آن ها را بياموزد.


در مرحله ي بعد کودک تلاش مي کند تا از طريق کلماتي که يادگرفته با محيط ارتباط برقرار کند و زبان بياني را نيز رشد دهد.


رشد زباني از تولد تا 8 سالگي


به عنوان يک والد، مربي و يا فردي که با کودکان در ارتباط هستيد، آگاهي از مراحل رشد زباني به شما کمک مي کند تا بتوانيد براي بهبود آن برنامه ريزي کنيد.


رشد زباني کودکان نيز ار الگوي عمومي رشد تبعيت مي کند. در ابتدا کودک تلاش مي کند تا از طريق گريه و اصوات مختلف با ديگران ارتباط برقرار کند.


سپس در اواخر ماه دوم تولد، خنديدن، ابزار ديگري است که به ابزارهاي زاني کودک افزوده مي شود.


در يک کودک 5 يا 6 ماهه شاهد آن خواهيد بود که شروع به هجاسازي مي کند و از اين طريق، تمايل به برقراري رابطه با ديگران را نشان مي دهد.


اين هجاها در طول زمان بيشتر ميشوند و کودک يک ساله مي تواند اولين کلمه ي با معني را توليد کند.


جالب است بدانيد که که کودکان در يادگيري زبان، بيش از آنکه توليد کننده باشند، دريافت کنندگان خوبي هستند.


بدين معنا که آن ها قبل از آنکه ده کلمه را بگويند، 50 کلمه را مي فهمند و به عبارتي واژگان دريافتي آن ها 5 برابر واژگاني است که توليد کرده اند.


به طو ميانگين مي توانيم بگوييم که کودکان در سن 2.5 سالگي، حداقل 50 کلمه را بيان مي کنند و روند پيچيده ي دريافت و انتقال زبان را از کلمه به جمله سازي گسترش مي دهند.


به گونه اي که کم کم جمله سازي مي کنند و قواعد زباني را نيز ياد مي گيرند.


با ورود به مدرسه و به ويژه پس از 8 سالگي، کودکان بر زبان، آگاهي کاملي يافته  و کارکردهاي مختلف آن را به خوبي درک مي کنند.


 


چگونه مي توان رشد زباني کودک را بهبود داد؟


همانطور که گفته شد، رشد زباني کودک نيز همانند ساير ابعاد رشد، روندي مرحله به مرحله دارد. اين بدين معناست که ايجاد فشار و اجبار براي جهش از مرحله اي به مرحله يديگر نه تنها به سود کوک نيست بلکه مي تواند رشد او را مختل کند.


به عنوان مثال خط خطي کردن يکي از مهم ترين فعاليت هاي کودک است زيرا مي تواند به رشد زبان و بعدها بر توانايي خواندن تاثير بگذارد.


کودک 5 يا 6 ساله اي که هنوز خط خطي مي کند بايد پيش از آنکه بتواند بخواند يا بنويسد، اين مرحله را به پايان برساند.  بنابريان تحميل کودک به جهش از اين مرحله مهم، يادگيري او را کند مي کند و به او صدمه ي عاطفي قابل توجهي مي زند.


نويسنده : سايت کودکانه


آيا کودکان شما شلوغ مي کنند و همه چيز را به هم مي زنند؟ آيا صداي تلويزيون زياد است و صدا تيراندازي مربوط به بازي هاي ويدئويي شما را عصبي مي کند؟ اين مواردي که به صورت مداوم در خانه شما صورت مي گيرد، منجر به عصبي شدن شما خواهد شد.

همچنين همسايه ها و دوستانتان هم سر و صدا مي کنند و همسر شما در حمام منتظر است تا سر و صداها کم شوند و محيط خانه آرام شود. آيا اين صداهاي وحشتناک براي شما هم آشنا هستند؟

در صورتي که پاسخ شما بله باشد، نبايد بيش از اين منتظر بمانيد و بايد همين الان شروع به ايجاد يک محيط آرام در خانه خودتان بکنيد تا بتوانيد يک زندگي آرامش بخشي را در کنار اعضاي خانواده تان داشته باشيد.

مراحل
1? تمايل داشتن به اجراي يک سري محدوديت ها و مطمئن شدن در مورد اجراي آنها.

شايد اين مورد اولين و مهمترين چيزي مي باشد که بايد انجام دهيد. اين مورد به معناي در نظر گرفتن يک سري محدوديت هايي براي زمان ها، ميزان صداها و فعاليت ها و زمان خوابيدن مي باشد.

اين قوانين در مورد والدين هم وجود دارد؛ در صورتي که کودکان براي رفتن به مدرسه والدينشان را از خواب بيدار کنند، اين وضعيت يک وضعيت نامناسبي براي والدين خواهد بود که هر صبح اتفاق مي افتد.

در صورتي که والدين همزمان با کودکان بخوابند، بيدار شدن در هر روز صبح براي آنها يک کار سختي نخواهد بود؛ خوابيدن يک مورد مهمي براي والدين مي باشد، ولي آنها نبايد انتظار داشته باشند که در حين رفتن کودکان به مدرسه بخوابند.

2? يک خانه آرام تر را تصور کنيد.

چه چيزي مي بينيد؟ مواردي که تصور کرده ايد را بنويسيد و به منظور دستيابي به يک محيط خانگي آرام تر، اين موارد را به عنوان اهداف خودتان در نظر بگيريد.

شما در ذهن ناخودآگاه خودتان يک تصوير درستي از يک خانه اي خواهيد داشت که مي خواهيد در چنين خانه اي زندگي کنيد – همواره اين مورد را در نظر داشته باشيد و به تدريج براي دستيابي به آن تلاش کنيد.

3? بنشينيد و يک ليست از مواردي تهيه کنيد که منجر به ايجاد بيشترين صداها مي شوند و آرامش خانه شما را از بين مي برند.

اين موارد عبارت از اولين مواردي هستند که شما بايد در مورد محدوديت هاي اعمال شده در نظر بگيريد. زماني که قرار است يک مهمان به خانه شما بيايد، صداي تلويزيون را کم کنيد و ميزان استفاده از کامپيوتر را محدود کنيد. همچنين يک سري محدوديت هايي را براي موارد کوچک در نظر بگيريد.

کودکان به اسباب بازي ها و سرگرمي نياز دارند، ولي اين بدان معنا نيست که آنها به تلويزيون و بازي هاي ويدئويي نياز دارند.

سعي کنيد که فرزند شما به جاي بازي هاي ويدئويي، به بازي هايي همانند شطرنج، Mahjong (يک بازي چيني که با 4 نفر و 144 کاشي انجام مي شود) و تخته نرد مشغول شود.

همچنين هزينه مربوط به بازي هاي قديمي و بازي هاي تخته اي بسيار کمتر از هزينه بازي هاي تلويزيوني و بازي هاي ويدئويي داراي ميز فرمان است.

4? مشخص کردن يک جدول مربوط به وظايف.

اين جدول وظايف بايد براي هر يک از اعضاي خانواده وجود داشته باشد و شامل روزها و تاريخ هاي سررسيد باشد.

هر چقدر که کار مشخص شده بزرگتر باشد، بايد چارچوب زماني در نظر گرفته شده براي آن هم طولاني تر باشد تا فرد به آرامي بتواند آن را انجام دهد – در واقع فرد بتواند کار خودش را به صورت بخش به بخش انجام دهد، به جاي اينکه شعبده بازي بکند و همه کارها را به صورت يکجا انجام دهد.

5? همه موارد در هم ريخته را مرتب کنيد.

بي نظمي و در هم ريختگي منجر به ايجاد استرس، عجله و عدم توانايي براي درست فکر کردن مي شود. هر چقدر که وسايل کمتري در روبروي شما وجود داشته باشد، احساس آرامش بيشتري خواهيد داشت. همچنين مشخص است که اين شرايط به تميزکاري کمتري هم نياز خواهد داشت.

در صورتي که کودکان اسباب بازي ها، کتاب ها و بازي هايي زيادي داشته باشند، در منظم کردن اين موارد به آنها کمک کنيد. آنها مي توانند وسايل خودشان را در انبارها نگهداري کنند، ولي به آنها بگوييد در صورتي که وسايل شان سه بار پشت سر هم در اتاق پخش شده باشد و جمع نشود، اين وسايل را به نزديک ترين مغازه خيريه خواهيد داد.

شما بايد قصد چنين کاري را به صورت واقعي داشته باشيد و براي اينکه اين کار شما يک تاثير مناسبي داشته باشد، بايد خودتان را براي چنين کاري آماده کنيد.

6? همزمان با اينکه درست مي کنيد، تميز کنيد.

در صورتي که شما بتوانيد وسايل استفاده شده در آشپزي را در حين آماده شدن غذا بشوريد، در اين صورت ظرف هاي آلوده کمتري خواهيد داشت. همين مورد در رابطه با تمامي وسايل مورد استفاده در حين هر کار ديگري هم مصداق دارد – به هر فردي آموزش دهيد که بعد از استفاده کردن از هر وسيله اي، آن را به جاي قبلي خودش برگرداند.

يک سري سبد ها و صندوق هاي انباره اي بخريد و آنها را برچسب گذاري کنيد و افراد خانواده را تشويق کنيد که وسايل مورد استفاده را به جاي قبليش برگردانند.

7? براي وعده هاي غذايي برنامه داشته باشيد.

در صورتي که همواره نگران اين مسئله هستيد که چه غذايي را براي شام آماده کنيد، هر هفته نيم ساعت از وقت خودتان (معمولا عصر يک شنبه زمان خوبي است) را صرف تهيه يک برنامه غذايي براي هفته آينده کنيد.

اين بدان معنا نيست که شما بايد يک برنامه غذايي خاصي را در نظر بگيريد يا همه وقت خودتان را صرف آشپزي کنيد، ولي حداقل بنويسيد که “پاستا – دوشنبه”، “استيک – سه شنبه”، “پيتزا – چهارشنبه”، “سوشي – پنج شنبه”، “بيرون رفتن – جمعه”. در اين حالت شما يک ايده اي را در مورد وعده غذايي اصلي خواهيد داشت و در حالي که عناصر اصلي در دسترس شما قرار دارند، مي توانيد هر شب در مورد چاشني ها و سبک مورد استفاده تصميم گيري کنيد.


نويسنده : همسرانه


عشق قديمي !!! شايد خيلي از ما وقتي اينو مي شنويم، يک آه بلند بکشيم يا به يک گوشه خيره بشيم. انگار اگر هزار سال هم عمر بکنيم بازم اولين عشق يک تعريف خاصي برامون داره.

کلا بعضي حس ها چنان به ياد ماندني هستند که هرگز نمي‌توانيم آنها را فراموش کنيم. عشق همواره تجربه‌اي ناب و خاص است، اما به قول معروف عشق اول يه چيز ديگه است.

عشقي قديم براي خيليامون تجربه‌اي فراموش نشدني است که براي هميشه در گوشه ي ذهن و قلبمون حک ميشه.

شايداصلنم عشق قديمي خيلي طول نکشه، اما خاطره اش هميشه با ما است و يادآوريش احساسات مختلف را درونمون بيدار ميکنه .

اگرهنوز عشق قديمي تان را فراموش نکردين پس براي ساختن زندگي جديديتون دچار مشکل ميشيد، درسته که فراموش کردنش سخته ولي غير ممکن نيست.

بالاخره شما هم حق زندگي دارين و نمي تونين با رويا و خاطرات گذشته زندگي کنين، پس لازمه يک فکر اساسي کنين و پيشنهاداتي را که دارم انجام بديد.
• پيشنهاد اول

از چيزهايي که شما را به يادش ميندازه خلاص بشين، اگر موردي وجود دارد که نمي تونيد آنها را دور بيندازيد، سعي کنيد آنها را درون جعبه ي بسته بندي کنين و آن را در جايي پنهان کنيد .
• پيشنهاد دوم

از تماس با عشق قديمي تون خودداري کنين. مگر اينکه 100? مطمئن باشين که مي تونيد “فقط دوست باشيد” البته ثابت شده است که به هيچ عنوان نميشه که فقط يک دوست معمولي باشين.

پس در صورت امکان سعي کنيد که با عشق سابق تون تماس نداشته باشين، و از ديدن عشق قديمتون خودداري کنين.

وقتي زماني که مجبور به ديدن اين شخص شديد ، مکالمات خود را تا حد ممکن کوتاه و مودب نگه داريد.

اين ممکن است سخت باشه ، اما مهم است. تعامل ميتونه منجر به تجديد خاطرات گذشته بشه و اين واقعا عذاب آوراست .

امروزه، اين توصيه در مورد فضاي مجازي هم صدق مي کنه.

با مسدود کردن فرد در شبکه هاي اجتماعي خود لااقل آرامش روحي را به خودتون برگردونيد و کمتر عکس ها و پست هاي عشق قديمتون را بررسي کنين، همچنين در صورت امکان شماره آن شخص را از تلفن خودتون حذف کنيد تا وسوسه تون براي تماس گرفتن از بين ببره.

• پيشنهاد سوم

با فعاليت بدني روحيه خودتون تقويت کنين. ورزش روشي خارق العاده براي شروع احساس خوب در مورد خودتون پس از يک تجربه دشوار است.

اين نه تنها ارزان و سرگرم کننده است بلکه به تقويت روحيه و مبارزه با افسردگي کمک مي کند.
• پيشنهاد چهارم

به سمت خانواده و دوستانتون برگرديد. تنها بودن پس از شکست، ايده خيلي بد است. نزديک بودن به افرادي که به آنها نزديک هستين، باعث ميشه حال روحي و جسمي تون خوب بشه.

دوستان و خانواده بهتون توصيه هاي خوبي ارائه ميدن (که بايد به آنها گوش بديد) واگراز شبکه پشتيباني خود دورهستين ، از وضعيت خود نهايت استفاده را ببريد.

تماس تلفني و گپ هاي اسکايپ مي تواند بسيار مفيد باشد. حتي ميتونيد دوستان جديدي پيدا کنين، اما به هيچ وجه وارد رابطه جديد نشيد.

بزاريد شعله احساستون فروکش کنه و مجدد تصميم درست و عاقلانه بگريد و اگرهمسرداريد سعي کنيد به هيچ عنوان ايشون را با عشق سابقتون مقايسه نکنيد همه ي آدم ها با هم تفاوت دارند و شبيه به هم نيستن.

هميشه براي خود ارزش قائل باشيد. به ياد داشته باشيد که شما مهمترين فرد در زندگي خودتون هستين.

توجه به اين امر باعث ميشه که به جاي فکر کردن به عشق قديمتون، روي خودتون تمرکز کنين.

به بسياري از خصوصيات مثبت خودتون اطمينان داشته باشين و نقص هاتون را قبول کنين چون هيچ کس بي نقص نيست .


نويسنده :مرکز مشاوره روانشناسي مشاورانه


انزال زودرس نوعي اختلال عملکرد جنسي است که مي تواند بر کيفيت زندگي جنسي يک مرد تأثير منفي بگذارد. اين زماني است که ارگاسم يا ” اوج ” زودتر از خواسته رخ مي دهد.

ممکن است گاهي اوقات توليد مثل دچار عارضه شود، اما انزال زودرس (PE) همچنين مي تواند بر رضايت جنسي تأثير منفي بگذارد.

در سال هاي اخير، شناخت و درک اختلال عملکرد جنسي مردان بهبود يافته است، و درک بهتري از مشکلات ناشي از آن وجود دارد.

در اکثر موارد، ناتواني در کنترل انزال به ندرت به دليل شرايط پزشکي است، اگرچه پزشکان بايد اين امر را رد کنند.

زود انزالي ممکن است منجر به علائم ثانويه مانند پريشاني، خجالت، اضطراب و افسردگي شود .

گزينه هاي درماني شامل اطمينان از پزشک است که اين مشکل ممکن است به موقع بهبود يابد.انزال زودرس مي تواند پريشاني قابل توجهي ايجاد کند.

در بيشتر موارد علت رواني وجود دارد و پيش آگهي آن خوب است.اگر مشکل در ابتداي مشارکت جديد جنسي رخ دهد  اغلب با ادامه روابط، مشکلات برطرف مي شوند.

با اين حال، اگر مشکل پايدارتر باشد، پزشکان ممکن است مشاوره از يک متخصص درماني را که متخصص روابط جنسي است يا “زوج درماني” توصيه کنند.

داروهاي موضعي

هيچ دارويي براي درمان زود انزالي  به طور رسمي مجاز نيست، اما برخي داروهاي ضد افسردگي براي کمک به برخي از مردان در تأخير در انزال وجود دارد.

پزشک قبل از گرفتن شرح حال دقيق جنسي، هيچ دارويي براي تجويز واضح زود انزالي را تجويز نمي کند. درمان دارويي مي تواند عوارض جانبي داشته باشد و بيماران هميشه بايد قبل از استفاده از هر نوع داروي، با پزشک م کنند.

برخي از روشهاي درماني موضعي ممکن است قبل از رابطه جنسي با آلت تناسلي با کاندوم و بدون آن انجام شود. اين کرمهاي بي حسي موضعي باعث تحريک مي شوند.

به عنوان مثال مي توان به ليدوکائين يا پيلوکائين اشاره کرد که مي تواند باعث بهبود زمان قبل از انزال شود.

با اين حال، استفاده طولاني تر از بي حسي مي تواند باعث بي حسي و از بين رفتن نعوظ شود. کاهش احساس ايجاد شده توسط کرم ها ممکن است براي مرد قابل قبول نباشد و بي حسي نيز مي تواند بر زن تأثير بگذارد.

درمان هاي خانگي زود انزالي

دو روش که مي تواند براي مردان مفيد باشد عبارتند از:

    روش شروع و توقف:

اين با هدف بهبود کنترل مرد بر انزال انجام مي شود. يا مرد يا شريک زندگي وي در زماني که احساس مي کند ارگاسم دارند، تحريکات جنسي را متوقف مي کنند، و هنگامي که احساس ارگاسم قريب الوقوع فروکش کرد، از سر گرفته مي شوند.

    روش فشار:

اين مشابه است، اما مرد به آرامي انتهاي آلت تناسلي خود را فشرده مي کند  يا شريک زندگي او اين کار را براي او انجام مي دهد، 30 ثانيه قبل از شروع مجدد تحريک.مرد قبل از اينکه اجازه دهد انزال کند ، سه يا چهار بار مي تواند به اين صعود برسد

تمرينات موثر به منظور بهبود زودانزالي

محققان دريافته اند که تمرينات براي تقويت عضلات کف لگن است، مي تواند به مردان مبتلا به زود انزالي مادام العمر کمک کند.

چهل مرد با اين شرايط تحت درمان فيزيکي قرار گرفتند :

    فيزيوتراپي براي دستيابي به انقباض عضلات
    الکترواستيله کردن کف محيطي
    بيوفيدبک، که به آنها کمک مي کند تا چگونگي کنترل انقباضات عضلاني در کف پرين را درک کنند
    آنها همچنين مجموعه اي از تمرينات فردي را دنبال کردند.

بعد از 12 هفته از درمان، بيش از 80 درصد از شرکت کنندگان درجاتي از کنترل رفلکس انزالي خود را به دست آوردند. آنها حداقل بين 60 ثانيه زمان نفوذ و انزال را افزايش دادند.

مهم ترين علل زود انزالي چيست؟

تعدادي از عوامل ممکن است درگير باشد.

    عوامل روانشناسي:

بيشتر موارد ابتلا به زود انزالي  به هيچ بيماري مربوط نمي شود و در عوض به دليل عوامل رواني از جمله:

    بي تجربگي جنسي
    مسائل مربوط به تصوير بدن
    تازگي يک رابطه
    بيان بيش از حد يا تحريک بيش از حد
    استرس رابطه
    اضطراب
    احساس گناه يا عدم کفايت
    افسردگي
    موضوعات مربوط به کنترل و صميميت

اين عوامل روانشناختي متداول مي تواند در مرداني که قبلاً انزال طبيعي داشته اند، تأثير بگذارد. اين موارد معمولاً زود انزالي ثانويه يا اکتسابي ناميده مي شوند.

اعتقاد بر اين است که بيشتر موارد نادر ، ماندگارتر از فرم اوليه يا مادام العمرزود انزالي نيز ناشي از مشکلات رواني است.

اين بيماري را مي توان به آسيب هاي اوليه مانند:

    آموزش و تربيت شديد جنسي
    تجارب آسيب زا در رابطه جنسي


نويسنده : مشاوره جنسي


خلاقيت دردنياي امروز يکي از پيش شرط هاي اساسي موفقيت است.


کودکان امروز و بزرگسالان فردا براي کسب موفقيت در ابعاد مختلف زندگي شان بيش از هوش نيازمند خلاقيت هستند تا بتوانند شرايط مطولب را خلق کنند، راه حل هاي جديدي کشف کنند و جهان را به گونه اي متمايز و شايسته تغيير دهند.


به عنوان والدممکن است با اين سوال مواجه شويد که چگونه مي توان خلاقيت را در کودکان افزايش داد؟ کودکان خلاق چگونه رشد مي کنند و روش هاي عملي پرورش خلاقيت چيست.


با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا با پاسخ اين سوال ها بيشترآشنا شويد.


1. براي فرزندتان کتاب بخوانيد.


يکي از ضروري ترين کارها براي رشد فکر و هوش و خلاقيت کودک، کتاب است. وقتي براي فرزندتان کتاب مي خوانيد، مي توانيد تخيل و تصورپردازي هاي ذهني او را پرورش دهيد.


براي اين منظور بهتر است کتاب هايي انتخاب کنيد که بزرگ هستند و تصاوير رنگي بسياري در خود دارند.
تصاوير بيشتر از نوشته ها جلب توجه مي کنند و همه ي حواس کودک را درگير مي کنند.


هنگام خواندن کتاب يک طرح کلي در ذهن خود براي موضوع داستان در نظر بگيريد و با صداهاي متفاوت براي شخصيت هاي مختلف، داستان را براي فرزند خود بخوانيد.


2. داستان گويي را فراموش نکنيد.


براي جلب توجه بيشتر کودکان داستان هاي خود را براي او تعريف کنيد. مي توانيد از شخصيت هاي واقعي در اطراف او و يا فضاي خانه خود براي تصويرسازي و شخصيت هاي داستان بهره ببريد.


توجه داشته باشيد که هرچه فضا و شخصيت ها آشناتر باشند، کودک توجه بيشتري به داستان نشان خواهد داد.


به اين ترتيب، ذهن کودک سعي مي کند داستان را تصويرسازي کند و اين بازي و سرگرمي خوب، هم‌‎زمان خلاقيت ذهني فرزند را نيز پرورش مي دهد.


3. وسايل الکترونيک را کنار بگذاريد.


بارها و بارها اين مساله را يادآور شده ايم که کودکان زير دو سال نبايد پاي تلويزيون بنشينند.


کودک بايد حداکثر 30 دقيقه اجازه تماشاي تلويزيون را داشته باشد. بيش از اين، قوه تخيل و خلاقيت هاي او کمرنگ خواهد شد.


فراموش نکنيد که اگرچه گوشي هاي موبايل و يا تلويزيون فرزندتان را آرام مي کند و مانع از فعاليت و شيطنت او مي شود اما يدترين ابزار براي تخريب خلاقيت است.


4. موسيقي هاي خوب را جايگزين کنيد.


يکي از بهترين اسباب بازي هاي رشد دهنده ي خلاقيت، وسايل موسيقي هستند.


هنگامي که کودک با سازهاي اسباب بازي خود صدا توليد مي کند، آواز مي خواند و شاد است، در واقع در حال بروز استعدادهاي ذاتي خود است. شما با تحسين و تشويق او مي توانيد اين ابتکارات را در ذهن او پرورش دهيد.


پرورش هوش موسيقيايي کودک مي تواند زمينه هاي رشد خلاقيت را بيشتر کند و به تخليه ي انرژِي نيز کمک کند.
5. دوستان تخيلي فرزندتان را بپذيريد و همراهي کنيد.


داستن دوستان تخيلي در مراحل رشد کودک بسيار طبيعي و نرمال است . اگر فرزندتان داراي چنين دوستاني است نيازي به تعجب و يا سرزنش او نيست.
وجود اين دوستان مي تواند از قوه تخيل بسيار قوي در کودکان خبر دهد.


کودکان داراي دوستان خيالي اصولا رفتار اجتماعي بهتر و هراس اجتماعي کمتري دارند. در همين راستا، مي توانيد هنگامي که فرزند شما در حال بازي با دوستان خيالي خود است در جمع آن ها حضور داشته باشيد و تا زماني که رفتار بد يا اشتباهي از فرزندتان سر نزده است، او را همراهي کنيد تا تخيلاتش را بروز دهد.


6. الگوي عملي خلاقيت باشيد.


ديدن پدر و مادري که هيچ گونه خلاقيتي از خود روزنمي دهند و دايما براي رفع کوچک ترين نواقص خانه نيز دست به دامن ديگران هستند، کودکي مطيع و فاقد خلاقيت را رشد مي دهد.


تلاش کنيد تا در کوچک ترين کارها نيز نمونه ي خوبي از خلاقيت باشيد. کودک تان بيش از هر چيز مي تواند از اين مزيت استفاده کند که والديني خلاق و خوش فکر دارد.


دائماً در بند اصول و قوانين خشک و انعطاف ناپذير بودن و يا تقليد و پيروي دايم از ديگران مي تواند بازدارنده باشد و کودک تان را نيز مقلد و انعطاف ناپذير کند.


7. نمايش و ايفاي نقش را فراموش نکنيد.


شرکت در کلاس هاي نمايش، تئاتر و يا اجراي بازي هاي گروهي نمايشي به کودک کمک مي کند تا بتواندخود را به جاي شخصيت هاي مختلف بگذارد و تخيل اش را تقويت کند.


مي توانيد براي فرزندتان ابزارهاي لازم براي ايفاي يک نقش را تهيه کنيد تا بتواند بيشتر در نقشش فرو رود و اجرايي واقعي تر داشته باشد.


اين قبيل بازي ها مي توانند از طريق پرورش دنياي پديداري کودک به رشد خلاقيت او کمک کنند.


8. عادت هاي عجيب را بپذيريد.


براي گروهي از والدين قبول کردن و کنار آمدن با برخي عادت هاي عجيب کودک بسيار دشوار به نظر مي رسد. به طور مثال، فرزند شما دوست دارد براي بازي در کوچه دامن کوتاه خود را بپوشد. اين از نظر شما به هيچ عنوان درست و قابل قبول نيست. اما اين را بدانيد که کودک اين وسواس را درک نمي کند.


بنابراين پيش از اينکه با فرزند خود وارد بحث بشويد که هر مکاني لباس مخصوص خود را دارد، به اين فکر کنيد آيا اشکالي پيش مي آيد؟ در صورت عدم وجود مشکل مي توانيد با خواسته ي او کنار بياييد.


9. استقلال فکري و عملي کودک را تقويت کنيد


به کودکان فرصت تفکر و انديشيدن بدهيد. کودکان بايد فرصت انديشيدن، تصميم گيري و عمل کردن داشته باشند. در صورتي که دايما براي فرزندتان تصميم گيري کنيد و يا رفتارهاي خوب و بد را مشخص کنيد، فرصت واقعي تجربه و کسب استقلال را از او گرفته ايد و در اين شرايط از خلاقيت خبري نخواهد بود.


نويسنده : سايت کودکانه


مهم ترين دلايل خيانت در روابط چيست؟

آيا بايد بمانم يا ترک کنم؟ آيا مي توان اعتماد دوباره سازي کرد؟ آيا ما هرگز دوباره همان احساس را براي همديگر احساس خواهيم کرد؟

نقض اعتماد مي تواند پيامدهاي جدي داشته باشد. خيانت يکي از اشکال آن است و گرچه ممکن است به طور کلي توسط جامعه رد شود، اما مي تواند بسيار رايج باشد.

خيانت وضعيتي است که شخص خارج از روابط خود به واسطه اي منجر به نقض قول زوج در مورد وفاداري عاطفي و يا جنسي شود .

اين تعهد مي تواند اشکال مختلفي داشته باشد، از عهد نامه ازدواج رسمي تا توافق هاي کلامي خصوصي بين شرکا.

برخي از زوج ها ممکن است فکر کنند که معاشقه با شخص ديگري خيانت است ، در حالي که ممکن است برخي ديگر به اين معاشقه اعتراض نداشته باشند اما فکر مي کنند هر عمل جسمي مانند بوسيدن ديگري خيانت است.

 در روابط شويي، وفاداري فرض مي شود اگرچه ممکن است هميشه برآورده نشود.

صرف نظر از اينکه اين تعهد رسمي و عمومي است يا يک قول کلامي خصوصي .

 تأثير خيانت مي تواند به همان اندازه بد باشد. درگيري هاي عاطفي ناشي از چنين دشواري هايي از جمله مشکلات رايج در اقدامات مشاوره در سراسر جهان است .
تأثيرات رواني اجتماعي خيانت

خيانت مي تواند پيامدهاي کوتاه مدت و طولاني مدت بر سلامت عاطفي و بهزيستي داشته باشد.

پيامد خيانت، به ويژه در ميان مواردي که مورد خيانت قرار گرفتند ، مي تواند شامل احساس خشم و خيانت ، پايين آمدن اعتماد به نفس جنسي و شخصي ، عدم اعتماد عمومي و آسيب به خود شود

کسي که مورد خيانت قرار گرفته ممکن است نااميدي، افسردگي، کاهش عزت نفس و احساس ترک را تجربه کند.

 پيامدهاي منفي ديگر شامل آسيب رسيدن به ازدواج يا روابط و همچنين روابط صميمي گره خورده با فرزندان، والدين و دوستان متقابل از خيانت آسيب مي بينند.

همچنين ممکن است زوجين توجيهات متعددي را براي پايان دادن به رابطه در ذهن خود پس از خيانت انجام دهند.

اگر شکستگي يا طلاق ناشي از خيانت باشد، شريک زندگي “وفادار” ممکن است احساس رضايت از زندگي پايين و عزت نفس را تجربه کند.

در حالي که ممکن است افرادي که خيانت کرده اند، عصبانيت قابل توجيه زيادي را از طرف شريک زندگي خود تحمل کنند.

  اما در صورت تمايل به همکاري بر روي روابط، بايد احساسات شريک زندگي خود را تأييد کرده و همدردي کنند.

 آنها ممکن است مجبور به مسئوليت پذيري و رفتارهاي خود باشند و همچنين نسبت به همسرشان صادق باشند که چرا تصميم به خيانت گرفته اند.
مرکز مشاوره ستاره ايرانيان
چرا خيانت اتفاق مي افتد؟

ممکن است دلايل مختلفي وجود داشته باشد که چرا مردم ممکن است خارج از رابطه خود رابطه اي برقرار کنند.

غالباً ممکن است به دليل عوامل موقعيتي مانند قرار گرفتن در يک مسافت طولاني يا گذر از اختلافات در روابط به دليل دعوا باشد.

همچنين ممکن است افراد به دليل مشکلاتي که در رابطه خود دارند خيانت کنند و در آنجا احساس کنند چيزي از دست رفته است و به دنبال آن در جاي ديگر هستند.

برخي نيز ممکن است فردي ديگر را پيدا کنند که با آنها بهتر رفتار کند يا کسي که از آنها بيشتر از شريک فعلي خود قدرداني مي کند.
خيانت و لذت جنسي

لذت جنسي يکي ديگر از عواملي است که باعث مي شود افراد به امور بپردازند زيرا ممکن است از صميميت جسمي در رابطه خود راضي نباشند.

براي بسياري از افراد معمول است که امور غير از کنجکاوي يا وسوسه داشته باشند.

در حالي که ممکن است جامعه اهميت زيادي به تک همسري داشته باشد، بسياري از مردم ممکن است احساس نکنند که اين روش عادي و يا تنها راه زندگي آنهاست.

همچنين ممکن است فرد براي دستيابي به رابطه به روشي خاص خيانت کند .

اين امر مي تواند از جهات مختلفي مانند خيانت در آزار و اذيت عاطفي شريک زندگي، استفاده از آن به عنوان بهانه اي براي پايان دادن به رابطه شخص يا انتقام گرفتن از تخلفات درک شده يا عدم عشق يا صميميت از شريک زندگي خود، آشکار شود.

 دلايل مختلفي وجود دارد که فرد را به خيانت مي کشاند و ما نمي توانيم فرض کنيم که براي همه زوج هايي که خيانت را تجربه مي کنند يکسان باشد.


نويسنده : مرکز مشاوره ستاره ايرانيان


تفاوت افسردگي و احساس غمگيني

همه ما گاهي اوقات احساس ناراحتي مي کنيم ولي اين حالت معمولأ کوتاه است و زندگي ما را زياد تحت تاثير قرار نمي دهد.

اما اگر احساس ناراحتي هفته ها يا ماهها طول بکشد شما ممکن است نتوانيد از آن رهائي يابيد و افسردگي تمام جوانب زندگيتان را تحت تاثير قرار ميدهد.

در اين حالت شما به کمک نياز داريد. به اين نکته بايد توجه داشت که افسردگي نشانه ضعف نيست و بسياري از شخصيتهاي معروف و موفق به آن مبتلا شده اند
بيماري دوقطبي (افسردگي روان شيدايي1) چيست؟

برخي افراد مبتلا به افسردگي شديد?گاهي اوقات بيش از حد معمول? خوشحال و فعال هستند. اين حالت سر خوشي غير معمول هم مي تواند مانند افسردگي مضر باشد. در گذشته اين حالت را افسردگي روان شيدايي مي ناميدند ولي اکنون بيماري دو قطبي ناميده مي شود
علائم افسردگي

اگر شما احساس افسردگي مي کنيد احتمالأ علائم زير را خواهيد داشت
علائم روحي شامل

احساس غمگيني و افسردگي طولاني مدت که در زمان مشخصي از روز (معمولأصبحها) بدتر مي شود.
ناتواني در لذت بردن از هر چيز

از دست دادن علاقه به ديدن ديگران وارتباط داشتن با دوستان
ناتواني در تمرکز کردن

احساس گناه کردن به خاطر کارهائي که انجام نداده ايد
بدبين شدن

احساس نا اميدي و حتي احساس خودکشي

علائم جسمي شامل

بي خوابي

صبح زود و يا در طول شب از خواب بيدار شدن

از دست دادن علاقه به ارتباط جنسي

غذا نخوردن و کاهش وزن وياگاهي

پرخوري و افزايش وزن

همچنين علائم زيرممکن است در شما مشاهده شود?

عدم تمرکز و اشتباه کردن در کارها

گوشه گيري و به طور غير معمول آرام بودن

نگراني بيش از حد در مورد چيزهاي مختلف

بي قراري بيش از حد

شکايت کردن از مشکلات جسمي مبهم

عدم توجه به ظاهر خود? مثلآ هر روز ريش خود را نمي تراشيد? موهايتان را نمي شوييد و برايتان مهم نيست چه لباسي بپوشيد

عدم توجه به امور منزل? مثلآ غذا نمي پزيد? خانه را تميز نمي کنيد و فراموش مي کنيد ملحفه هاي تخت خود را عوض کنيد
اضطراب

بعضي مردان افسرده? مضطرب هم مي شوند و هميشه احساس نگراني و ترس ميکنند. همچنين برايشان مشکل است که از خانه بيرون بروند و با ديگران ملاقات کنند.اضطراب ممکن است با علائم جسمي مانند خشکي دهان? عرق کردن? لرزش بدن? احساس طپش قلب? تنگي نفس? ناراحتي معده و اسهال همراه باشد
آيا افسردگي در مردان متفاوت از ن است؟

علائم متفاوت افسردگي در مردان و ن

علائم افسردگي در مردان و ن تفاوت چنداني ندارد. اگرچه علائم زير در مردها شايعتر است

بي قراري

عصبانيت ناگهاني

عدم کنترل بر رفتار

انجام دادن کارهاي خطرناک

خشونت ورزي

همچنين مردان بيشتر اقدام به خودکشي مي کنند
راههاي متفاوت غلبه بر افسردگي در ن و مردان

تعداد مرداني که افسردگي آنها تشخيص داده مي شود کمتر از ن است? ولي مردان بيشتر از ن? الکل و مواد مخدر مصرف مي کنند. شايد اين به معناي اين است که مردان به جاي صحبت کردن با ديگران? از الکل و مواد مخدر براي مقابله با افسردگي استفاده مي کنند
نحوه استقلال يافتن از خانواده خود
نحوه استقلال يافتن از خانواده خود
نحوه ايجاد يک محيط خانوادگي آرام تر
نحوه ايجاد يک محيط خانوادگي آرام تر
چه کاري مي توانيد انجام بدهيد تا عمو زاده ها و دايي زاده هايتان شما را دوست داشته باشند
چه کاري مي توانيد انجام بدهيد تا عمو زاده ها و دايي زاده هايتان شما را دوست داشته باشند
حالات و رفتار مردان
حالات

بعضي مردان مبتلا به چشم و هم چشمي هستند وهمواره احساس قدرت و موفقيت مي کنند. براي اين افراد سخت است که از ديگران کمک بطلبند و فکر مي کنند که همه کارها را? خودشان بايد انجام دهند

اين نگراني ممکن است در شما ايجاد شود که اگر با همسرتان يا هرکس ديگر درباره حالات خود صحبت کنيد آنها ممکن است وضعيت شما را درک نکنند و با شما همدردي ننمايند. شايد اين امر باعث شود که شما درباره احساسات خود با نزديکانتان صحبت نکنيد و از کسي کمک نخواهيد
شخصيت

مردان خجالتي بيشتر به افسردگي مبتلا مي شوند ولي افرادي که شخصيت قوي هم دارند ممکن است دچار افسردگي شوند. وينستون چرچيل افسردگي را سگ سياه خود مي ناميد
رفتار

اگر شما به جاي صحبت کردن درباره احساسات خود از الکل و مواد مخدر استفاده کنيد? قطعآ در دراز مدت وضعيت شما بدتر خواهد شد. مصرف الکل معمولآ منجر به بروز رفتارهاي خطرناک? غير مسئولانه و ناهنجار مي شود.

همچنين اگر شما بيشتر به کارتان اهميت بدهيد و کمتر به امور منزل و روابط خانوادگي بپردازيد? رابطه شما با همسرتان دچار مشکل خواهد شد
چه عواملي مردان را افسرده مي کند؟
ارتباطات خانوادگي

هرگونه آشفتگي دررابطه شوئي و ارتباطات نزديک با ديگران مي تواند منجر به افسردگي شود
شيوه ارتباط برقرار کردن با ديگران

مردان و ن از روشهاي مختلفي جهت ارتباط برقرار کردن با ديگران استفاده مي کنند. اگر بحث و جدل در مورد چيزي با همسرتان برايتان خوشايند نيست? شما ترجيح مي دهيد راجع به آن صحبت نکنيد.

ولي اگر همسرتان تلاش کند که با شما درباره آن موضوع صحبت کند? شما احساس آزردگي کرده و خود را از او دور مي کنيد.

اين امر باعث مي شود که همسرتان احساس کند که شمابه اومحل نمي گذاريد و او را طرد مي کنيد
طلاق

مردان معمولآ خود را همه کاره زندگي مي دانند ولي بيشتر مواقع اول ن هستند که تقاضاي طلاق مي کنند.

در مرداني که طلاق مي گيرند افسردگي شايعتر و شديدتر است. علت اين امر مي تواند اختلال در روابط خانوادگي? عدم تماس با فرزندان? سکني گزيدن در محل ديگر و يا مشکلات اقتصادي باشد
حاملگي و بچه ها

مدتهاست که مي دانيم بعضي از مادران پس از تولد نوزاد خود? افسرده مي شوند. اکنون مشخص گرديده که از هر10 پدريک نفر پس از تولد فرزند? دچار افسردگي مي شود.

اين مسئله تعجب برانگيز نيست? چون حتي اتفاقات خوب در زندگي هم مي تواند باعث افسردگي شود. بچه دار شدن بيش از هر واقعه ديگر? زندگي شما را تغيير مي دهد.

بعنوان مثال شما بايد وقت بيشتري براي همسر و بقيه فرزندان خود اختصاص دهيد که اين امر شما را خسته مي کند.

شما ممکن است احساس کنيد که همسرتان شما را طرد مي کند چون او علاقه به ارتباط جنسي با شما ندارد.

اين موضوع امري معمول است که مادران پس از زايمان براي چند ماهي تمايل به ارتباط جنسي ندارند چون احساس خستگي مي کنند.

شايد شما بايد با اين حقيقت کنار بيائيد که ديگر شما تنها فرد مورد علاقه همسرتان نيستيد و او به بچه بيشتر از شما ابراز محبت مي کند.

شايد نياز باشد که نيازهاي منزل و محل کارتان را دوباره ارزيابي کنيد زيرا شما بايد کارهاي بيشتري در خانه انجام دهيد و وقت کمتري براي کارتان بگذاريد.

افسردگي همسر?ارتباط نامناسب با همسرو بيکاري احتما ل افسردگي در يک فرد تازه پدر را افزايش مي دهد.اگر شما پس از تولد نوزادتان افسرده شويد اين امر ممکن است همسرتان را هم تحت تا ثير قرار دهد
کار? بيکاري و باز نشستگي
کا ر

کار کردن مي تواند گاهي اوقات استرس زا باشدو شما را افسرده کند. در اين حالت شما توانايي غلبه بر مشکلات را از دست مي دهيدو حالتان بدتر مي شود
بيکاري

دومين علت شايع افسردگي شديد در مردان پس از مشکلات در ارتباطات با ديگران? بيکاري است. تحقيقات اخير نشان مي دهد که از هر هفت نفر مردي که شغلشان را از دست مي دهند يک نفر پس از شش ماه دچار افسردگي مي شود.

کار شما ممکن است مهمترين عاملي باشد که به شما احساس خوبي در زندگي مي دهد.

اگر شما کارتان را از دست دهيد? بدنبال آن ممکن است چيزهاي مهم ديگري را هم از دست بدهيد مانند ماشين اداره.

براي بعضي مردان مشکل است که در خانه بمانند و از فرزندانشان مراقبت کنند و همسرشان نان آور خانه باشد.شما ممکن است احسا س کنيد که هيچ آينده اي نداريد خصو صآ اگر مدتي طول بکشد تا کار جديد پيدا کنيد وهمچنين افسردگي مي تواند پيدا کردن کار جديد را سخت تر کند
باز نشستگي

باز نشستگي حتي در موعد مقرر مي تواند ناخوشايند با شد? خصوصآ اگر همسرتان هنوز کار مي کند. اگرچه استرس در زندگي کمتر مي شود ولي شما ممکن است احساس کنيد که ديگر نمي توانيد مفيد واقع شويد و آرزوي روزهاي کاري و روابط با همکاران در دوران قبل از بازنشستگي را داشته باشيد


 


مشاوره آنلاين براي کساني که اضطراب، افسردگي، مشکلات شغلي، مشکلات روابط خانوادگي و اجتماعي،

استرس پس از سانحه، کمبود اعتماد به نفس، وسواس هاي فکري و رفتاري دارند، مناسب است.

خدمات روان درماني آنلاين داراي فوايد و معايبي است، که بايد به آنها توجه شود.

ازمهم ترين آن ، دسترسي آسان است و اما از بزرگترين مشکل آن مسئله اعتماد و اطمينان  است.

مشاوره آنلاين  اين فرصت را در اختيار ما قرارمي دهد، که با صرف کمترين هزينه براي حل

مشکلات روحي و رواني و دريافت راه حل براي مشکلات اقدام کنيم.

مشاوره روان شناسي آنلاين مي تواند براي کساني که دچار مشکلات و بيماري هاي روحي و رواني

هستند، نيز مناسب باشد.

 اين دسته از بيماران بهتراست، که به صورت حضوري به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنند،

چرا که به احتمال زياد به تجويز دارو نياز دارند و در کنار آن استفاده از خدمات روانشناسي نيز مي تواند مفيد باشد.
مهم ترين نکات استفاده از مشاوره آنلاين

    لازم است ازيک اينترنت پرسرعت برخوردارباشيد.
    زماني را براي جلسه خود انتخاب کنيد، که بدون هيچ گونه نگراني و در آرامش هستيد و چيزي ذهن شما را درگير نکرده است.
    درصورت حضور اطرافيان، در طول مدت مشاوره از آن ها بخواهيد ، که شما را تنها بگذارند تا

بتوانيد با آرامش و بدون اينکه کسي حواس شما را پرت کند با مشاور خود صحبت کنيد.

    براي ثبت راهکارهاي ارائه شده ، توسط  مشاوردر طول جلسه حتما يک قلم و کاغذ  به همراه داشته باشيد.
    در طول جلسه بايد سعي کنيد، تمام نکاتي را که بايد مشاور شما از آن اطلاع داشته باشد ، با او درميان بگذاريد.

به مشاوره آنلاين اطمينان داشته باشيد و سعي کنيد با خيال راحت مشکل خود را مطرح کنيد.
مرکز مشاوره ستاره ايرانيان
چه افرادي از مشاوره آنلاين استفاده نکنند؟

اگرچه استفاده از خدمات مشاوره آنلاين مي تواند براي اين افراد مفيد باشد اما به تنهايي کافي نيست.

در صورتي که جز اين دسته ها هستيد، بهتر است در کنار مشاوره آنلاين از مشاوره حضوري نيز بهره ببريد.

    افرادي که تمايلات جدي به خودکشي دارند.
    افرادي که ارتباط خود را با واقعيت از دست داده اند.
    افرادي که مواد مخدر مصرف مي کنند.

مزايا و معايب مشاوره آنلاين

مشاوره آنلاين گزينه ي مناسبي براي افراد مناطق دور افتاده است  و فراهم کردن دسترسي براي کساني که محدوديت هاي جسماني دارند.

درمان آنلاين، مي تواند يک ابزار کمکي در جهت يادگيري بيشتر در مورد سلامت روانشناختي باشد.

 درمان آنلاين به شما کمک مي کند تا از قدرت روانشناختي بيشتري برخوردار باشيد.

بسياري از افراد نمي توانند يک هفته براي گفتگو با مشاور خود صبرکنند.

مشاوره آنلاين اين امکان را براي مشاوران و مراجعان فراهم مي کند، تا هروز چند بار باهم صحبت کنند.

از مواردي که جز معا يب مشاوره روانشناسي آنلاين محسوبمي شود مي توان به موارد زير اشاره کرد:

    نگراني درمورد حفظ رازداري اطلاعات مراجع
    مشاوره درشرايط  بحراني

يکي از مزاياي ارائه ي مشاوره آنلاين اين است که به مراجع امکان انتخاب بين ايميل، چت کردن، ارسال صدا يا تصويري که قابل ذخيره شدن هست را مي دهد.

يک درمانگر آنلاين نه تنها قادر است رويدادهاي مهم زندگي مراجع را مورد بررسي قراردهد، بلکه مي تواند کلمات مراجع را به صورت نوشتاري براي او بازنمايي کند.

همچنين بسياري از افراد  به دليل شرايط روحي خاصي که دارند، از جلسات حضوري خودداري مي کنند.

در برخي از موارد نيز مشکلات افراد به صورتي است  که قادرنيستند آن را به صورت رو در رو بيان کنند و به همين دليل است که مشاوره آنلاين براي اين افراد مناسب ترين راه است.

جلسات مشاوره آنلاين نسبت به جلسات مشاوره حضوري هزينه ي کمتري را نيز در برمي گيرد.

 و از اين جهت مي تواند مناسب کساني باشد که مي خواهند هزينه ي کمتري را بابت آن پرداخت کنند و احساس راحتي بيشتري کنند.


نويسنده : مرکز مشاوره ستاره ايرانيان


دوران نوجواني، هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدين دشوارتر از دوران کودکي قلمداد شده است.

شروع نوجواني با بلوغ مشخص مي‌شود؛ انبوهي از رويدادهاي زيستي که به جثه بزرگسالي و پختگي جنسي مي‌انجامد.

نوجواني پيشرفت‌هاي شناختي سرنوشت‌سازي را نيز به همراه دارد.

نوجوانان‌ مي‌توانند اصول علمي دشوار را درک نمايند، با مسائل سياسي دست و پنجه نرم کنند و به معني نهفته در شعر يا داستان بپردازند.

شايد بتوان يکي از مهم‌ترين مسئوليت‌ها و وظايف والدين در مقابل نوجوانان خود را وظيفه تربيتي آن‌ها دانست؛

وظيفه‌اي که اگر خوب و درست از عهده آن برآيند، نتيجه‌اش آينده‌اي درخشان و مطمئن براي فرزندانشان است.
1? ايجاد ساختار در پسران نوجوان

پسران نوجوان موفق به نظارت و راهنمايي والدين خود در زندگي احتياج دارند.

اين ساختار به دليل عدم اعتماد نيست، بلکه اين واقعيت بيولوژيکي است که پسران نوجوان هنوز عملکرد مغزي را براي ايجاد انتخاب هاي ايمن بر اساس عواقب احتمالي ايجاد نکرده اند.

به عنوان والدين، با فرزند نوجوان خود کار کنيد تا روال زندگي روزانه اي براي آنها ايجاد شود.

اطمينان حاصل کنيد که او در اين فرآيند دخيل است، اما اطمينان حاصل کنيد که نتيجه نهايي همان چيزي است که او به آن نياز دارد. و به گونه اي برخورد نکنيد که آنها توان ايجاد ساختار و هدف براي زندگي خود را ندارند .

2? داشتن خواب کافي

اطمينان حاصل کنيد که اوخواب کافي و مناسبي دارد. خواب در هر سني حياتي است، اما نوجوانان براي اينکه عملکردي داشته باشند، هر شب بين 8 تا 10 ساعت خواب نياز دارند.

در حالت ايده آل، آنها بايد يک الگوي خواب منظم ايجاد کنند. الگوي خواب مي تواند به افزايش کيفيت خواب کمک کند.

نداشتن خواب کافي مي تواند بسياري از توانايي هاي او را کاهش دهد؛ از جمله توانايي يادگيري، گوش دادن، تمرکز و حل مشکلات.

همچنين مي تواند باعث شود او موارد بسيار ساده اي مانند شماره تلفن شخصي يا انجام تکاليف مدرسه را فراموش کند.

کمبود خواب مي تواند باعث مشکلات سلامتي از جمله آکنه شود. و مي تواند باعث شود او کالاهاي ناسالم بيشتري مانند قهوه يا نوشابه مصرف کند.

نداشتن خواب کافي همچنين مي تواند بر روي رفتار او تأثير بگذارد، باعث شود او سريعتر از حد معمول زود زنج يا عصباني شود.

او ممکن است در نهايت به کسي ناسپاس يا بي ادبي کند اما بعدا پشيمان مي شود .
3? اعتماد داشتن به پسران نوجوان

پسر نوجوان خانواده را کاملا حس کنيد. عصبانيتي که توسط يک پسر نوجوان احساس مي شود، ممکن است باعث شود او احساس کند که شما (والدين آنها) به او اعتماد نداريد.

شما بايد در حالي که به او اهميت خانواده و اجتماع را ياد مي دهيد، به او احساس اعتماد و دوست داشتن را هم نشان بدهيد.

او را تشويق کنيد که در برنامه هاي خانوادگي شرکت کند و داوطلبانه در جامعه شرکت کند.

در مورد مديريت مالي و مسئوليت پذيري با او صحبت کنيد.به او نشان دهيد که چگونه بايد نسبت به ديگران، حقوق و اموال آنها احترام بگذارد.

به جاي اينکه به او بگوييد که شما چه کاري مي خواهيد انجام دهيد، از او بخواهيد هنگام وضع قوانين، از پسر نوجوان خانواده هم نظرخواهي کنيد و حرق ها و نظرات او را بشنويد.

با او ارتباط برقرار کنيد. پسران نوجوان براي درک آنچه لازم و يا مورد نياز آنهاست، بيش از يادآوري به دستورالعمل هاي کلامي ساده احتياج دارند.

علاوه بر ارائه دستورالعمل هاي کلامي به او ، موارد زير را نيز انجام دهيد:

1- هنگام ارائه دستورالعمل تماس چشمي برقرار کنيد.
2- از او بخواهيد آنچه را که به آنها گفته ايد تکرار کند.
3- از جملات کوتاه و ساده استفاده کنيد.
4- اجازه دهيد او پاسخ دهد و سؤال کند.
5- دستورالعمل ها را به يک سخنراني تبديل نکنيد.
6- به او در درک مسئوليت کمک کنيد.


نويسنده : مرکز مشاوره روانشناسي مشاورانه


بودن خانواده مي تواند به دليل ارزش هاي فرهنگي يک موضوع منحرف کننده اي باشد، ولي نيمه بودن اعضاي خانواده (تفاوت محرم و نامحرم ) در کنار يکديگر يک مورد کامل عادي و صحيحي مي باشد.


در کل اين مقاله بودن به معني نداشتن حجاب براي محارم است و با برهنگي به معني ديدن اندام جنسي متفاوت است.


کودکان بايد بياموزند که بودن و نداشتن حجاب والدين بايد برايشان طبيعي باشد و نياز جنسي نسبت به اعضاي خانواده پيدا نکنند.


در واقع در نظر گرفتن برهنگي به عنوان يک حالت طبيعي و نرمال مي تواند به کودکان شما کمک کند تا يک تصوير بدني سالمي را به دست بياورند و زماني که به سن رشد مي رسند، قرار ملاقات هاي (عشقي) سالمتري داشته باشند.


با اين وجود، تمرين بودن در خانواده به صورت ايمن اهميت زيادي دارد. شما مي توانيد اين کار را از طريق آموزش دادن به کودکتان در مورد بودن، مشخص کردن قواعد و محدوديت ها و شناسايي مشکلات بالقوه انجام دهيد.


روش اول :


1-آموزش دادن به کودکان در مورد بودن و نداشتن حجاب محارم در خانه


ممکن است کودک با مادر خود به حمام برود و چيزهايي ببينيد اين امر بايد برايش طبيعي باشد و حس خاصي به او منتقل نشود.


2-به فرزندتان آموزش دهيد که بودن يک مورد طبيعي مي باشد و مربوط به نيست.


بر اساس فرهنگي که شما در آن زندگي مي کنيد، ممکن است بودن را به عنوان يک مورد جنسي در نظر بگيريد. با اين وجود، اين حالت طبيعي ترين حالت ممکن مي باشد.


زماني که شما در کنار فرزندانتان هستيد، يک رفتار طبيعي و نرمالي داشته باشيد.


آنها را تشويق کنيد که بودن را به عنوان يک بخش مهمي از هويت انساني در نظر بگيرند، نه به عنوان يک کار جنسي.


بودن وما به معناي تحريک جذابيت جنسي نيست. در خانواده خودتان و بودن را از هم جدا کنيد تا بي حجاب بودن در محيط خانوادگي به صورت مناسبي تمرين شود.


هشدار: بهترين حالت اين است که حالت بي حجاب بودن خانواده در خانه را در زماني که بچه هاي شما در سنين پاييني هستند، به آنها آموزش دهيد.


در صورتي که شما بچه هاي بزرگي داشته باشيد، بايد بي حجاب بودن را در زماني تمرين کنيد که اين بچه ها در کنار شما نباشند، هر چند که آنها با اين موضوع هيچ نوع مشکلي نداشته باشند.


3- بودن ايمن در مقابل جنس مخالف را از سنين اوليه آموزش دهيد.


يکي از بزرگترين چالش هاي خانواده، عبارت از سر و کار داشتن با جنسيت هاي متفاوت مي باشد. کودکان سوالات زيادي دارند و ممکن است برخي افراد در کنار شما راحت نباشند.


نحوه بودن در مقابل جنس مخالف را از همان اوايل کودکي يا هر چه زودتر به فرزندانتان آموزش دهيد.


به سوالات فرزندانتان در مورد تفاوت هاي مربوط به بدن اعضاي مختلف خانواده، همانند اندام هاي جنسي و موي بدن، پاسخ دهيد. شايد شما اين پاسخ را بدهيد که “من موي بيشتري نسبت به شما دارم، چرا که من بالغ و بزرگ هستم.


شما هم در آينده مو خواهيد داشت” يا “شما يک آلت تناسلي مردانه داريد و خواهر شما واژن دارد، به همين دليل آلت تناسلي شما با هم متفاوت است.”


توضيح بدهيد که در رابطه با لمس کردن، چه چيزي مناسب و چه چيزي نامناسب مي باشد.


ممکن است بگوييد که “لمس کردن شما به نحوي که منجر به ايجاد ناراحتي در شما شود، يک مورد مناسبي نمي باشد. همچنين هيچ شخصي نبايد اين بخش از بدن شما را لمس کند.”


ديده شدن بدن والدين به صورت توسط فرزندان، در صورتي که به صورت ي نباشد و کودک مشکلي در رابطه با آن نداشته باشد، هيچ نوع ايرادي ندارد.


4-در حين بي حجاب بودن در خانه، تصوير بدني سالم را براي فرزندانتان آموزش دهيد.


يکي از مهمترين مزيت هاي تمرين کردن بي حجاب بودن خانواده، ايجاد يک تصوير بدني سالم و مناسب براي کودکتان مي باشد.


زماني که شما در کنار آنها هستيد، راحت باشيد و به بدن خودتان افتخار کنيد. علاوه بر اين، زماني که در کنار فرزندانتان قرار داريد، هيچ وقت نسبت به بدن خودتان انتقاد نکنيد.


به جاي اينکه بگوييد “اين کاش از دست اين شکم راحت مي شدم”، بگوييد که “من خوشحالم که بدن من توانسته است تو را به دنيا بياورد.”


5-زماني که در يک جمع خانوادگي قرار داريد، از بروز تمايلات جنسي اجتناب کنيد.


هر چند که احساسات جنسي يک مورد عادي و سالمي مي باشند، ولي فقط بايد در جاهاي خلوت اين احساسات را بروز دهيد.


در غير اين صورت ممکن است که بچه هاي شما در رابطه با موارد درست و نادرست دچار اشتباه شوند.


در صورتي که شما تحريک شده باشيد، آلت تناسلي خودتان را بپوشانيد يا با آوردن يک بهانه اي به يک اتاق ديگري برويد.


همچنين در زماني که فرزندانتان در کنارتان قرار دارند، هيچ وقت همسر خودتان را به صورت ي لمس نکنيد.


براي مثال زماني که فرزندانتان در کنارتان قرار دارند، همسرتان را فشار ندهيد يا اندام هاي تناسلي وي را لمس نکنيد. شايد فرزندانتان فکر کنند که آنها هم بايد اين کار را انجام دهند، چرا که شما اين کار را برايشان مدلسازي مي کنيد.


نويسنده : همسرانه


معمولا اعضاي خانواده بهترين انتخاب ممکن براي کمک گرفتن در حين مواجه شدن با مخارج پيشبيني نشده مي باشند.

همواره درخواست کردن منجر به ايجاد يک احساس نامناسبي مي شود، ولي براي اينکه بتوانيد اين کار را به صورت راحت تري انجام دهيد، بايد در مورد نيازتان به پول صادق باشيد.

با خانواده تان در يک جا بنشينيد و در مورد مقدار پولي که نياز داريد و نحوه پس دادن آن، يک بحث جدي داشته باشيد. يک توافق نامه کتبي را تهيه کنيد تا در نتيجه آن هم شما و هم خانواده تان احساس راحتي بکنيد و همچنين يک درک مناسبي از موقعيت شما به دست بيايد.



آماده شدن براي درخواست پول از خانواده

1. قبل از آنکه از يک فردي درخواست پول کنيد، هزينه هاي موجود را حساب کنيد.

عادت هاي مالي خودتان را تجزيه و تحليل کنيد. قرض هايي که داريد و مخارجي که هر ماه داريد را بررسي کنيد.
يک سري روش هايي را براي کاهش مخارج و به دست آوردن پول بيشتر پيدا کنيد. هر ماه يک بودجه شخصي را براي خودتان تنظيم کنيد و آن را رعايت کنيد.

شما براي ارائه يک درخواست قابل قبول به خانواده تان، بايد تا حد ممکن شناخت بيشتري نسبت به موقعيت مالي تان داشته باشيد.

براي مثال، در صورتي که شما براي غذا خوردن در رستوران ها پول زيادي را خرج کنيد، سعي کنيد که با آشپزي کردن در خانه و استفاده کردن از مواد ارزان، هزينه تان را کاهش دهيد.

2. از افراد مورد اعتماد، درخواست وام کنيد.

اکثر افراد براي درخواست پول، قبل از هر فردي به پدر يا مادر خودشان مراجعه مي کنند.

در صورتي که روابط مناسبي با آنها داشته باشيد، در اين صورت شرايط خوبي خواهيد داشت! شما و فرد ديگري از خانواده تان که از او درخواست پول کرده ايد، نياز داريد که به يکديگر اعتماد کنيد و به راحتي بتوانيد يک ارتباط صريح و مشخصي برقرار کنيد. درخواست کردن از فاميل هاي دور يک ايده مناسبي نخواهد بود، مگر اينکه هر دو شما يک رابطه خوبي با هم داشته باشيد.

هر چقدر که اعتماد بيشتري در رابطه شما و يک فرد ديگر وجود داشته باشد، احتمال اينکه بتوانيد از وي يک وامي بگيريد، بيشتر خواهد بود.

شما مي توانيد يک نامه اي بنويسيد يا به صورت تلفني صحبت کنيد، ولي داشتن يک ارتباط رو در رو موثرتر مي باشد.

3. از افرادي که وضعيت مالي مناسبي ندارند، درخواست پول نکنيد.

در مورد وضعيت مالي فرد مورد نظرتان فکر کنيد.
درخواست پول از شخصي که داراي وضعيت مالي مناسبي نيست، يا داراي يک شغل ثابتي نيست و يا فردي که هزينه هاي پزشکي زيادي دارد، به عنوان يک بي احترامي در نظر گرفته خواهد شد. سعي نکنيد به افرادي که تحت فشار قرار دارند، فشار بيشتري بياوريد.

بهترين دوست شما مي تواند شخصي باشد که بيشترين اعتماد را نسبت به وي داريد، ولي در زمانيکه اين فرد در مورد پرداخت قبض ها و بدهي هايش با مشکل مواجه باشد، درخواست پول از وي يک درخواست نامناسبي خواهد بود.



درخواست وام

1. در مورد دليلتان براي درخواست وام، بحث کنيد.

به فرد مورد نظرتان بگوييد که بايد يک مورد جدي را با آنها مطرح کنيد. سعي کنيد در يک محيط آرام با وي صحبت کنيد تا بتوانيد به صورت دقيقي توضيح بدهيد که چرا به پول نياز داريد.
صداقت باعث مي شود که حتي در صورتي که خانواده تان تمايلي نسبت به وام دادن پول نداشته باشند، يک اعتماد و ارتباط مناسبي مابين شما ايجاد شود.

براي مثال، به آنها بگوييد که "من بايد پول زيادي را به دليل وام مدرسه پرداخت کنم و براي پرداخت اجاره اين ماهم، پول کافي ندارم."

2. مقدار دقيق پولي که نياز داريد را از فرد مورد نظرتان درخواست کنيد.

در صورت امکان، به همراه داشتن يک کپي از مخارج موجود، همانند يک قرض يا يک قرارداد اجاره، مي تواند در اين کار به شما کمک کند.
در حاليکه درخواست پولي بيشتر از پول مورد نيازتان يک مورد نامناسبي است، ولي درخواست وام دوم به دليل کم بودن مقدار وام اول باعث خواهد شد که به عنوان يک فرد بي مسوليت در نظر گرفته شويد.

براي مثال، بگوييد که "من براي اينکه آخر هفته به کنسرت بروم، مي خواهم از شما 20 دلار قرض بگيرم."

3. براي وام هاي بزرگ، يک بودجه مخارج تهيه کنيد.

زمانيکه نياز داشته باشيد براي پرداخت چند قبض يا يک وام تجاري، پول زيادي را قرض بگيريد، در مورد نحوه استفاده کردن از اين پول برنامه ريزي مناسبي داشته باشيد.
داشتن يک برنامه مشخص و دقيق باعث خواهد شد که فرد وام دهنده در مورد مسوليت پذير بودن شما متقاعد شود. همچنين اين کار باعث خواهد شد که درست و دقيق بودن برنامه مالي تان را مجددا چک کنيد.

براي مثال، بودجه شما مي تواند به اين صورت باشد: 200 دلار براي قبض برق، 100 دلار براي وسايل خواربار و 50 دلار براي مخارج مسافرت.

4. توضيح بدهيد که شما براي برگرداندن پول چقدر زمان نياز داريد.

براي تخمين زمان بازپراخت، بودجه شخصي و برنامه تجاري خودتان را بررسي کنيد.

اين مدت زمان به اندازه وام دريافت شده و مقدار پولي که هر ماه به آن دسترسي داريد، بستگي خواهد داشت. شايد نياز باشد که بودجه خودتان را دوباره بررسي کنيد و هزينه هاي خودتان را کاهش دهيد تا بتوانيد در سريع ترين زمان ممکن بدهي تان را پرداخت کنيد.

براي مثال، قرض گرفتن مقدار کمي پول براي پرداخت هزينه شام، مي تواند در طول يک هفته بازپرداخت شود ولي بازپراخت يک وام تجاري بزرگ مي تواند چند ماه يا چند سال به طول بکشد.

درخواست پول صرف نظر از ميزان وام و ميزان صميمي بودنتان با فرد وام دهنده، بايد به عنوان يک وام تجاري در نظر گرفته شود و برنامه ريزي دقيقي براي بازپراخت آن وجود داشته باشد.

5. يک برنامه بازپرداخت تهيه کنيد.

در مورد مدت زماني که براي بازپرداخت پول نياز داريد، بحث کنيد. در صورتيکه پول زيادي را قرض گرفته باشيد، شايد بتوانيد که اين پول را سريع برگردانيد.

با م خانواده خودتان حداقل مقدار پولي که در يک دوره زماني مشخص، براي مثال هر ماه، مي توانيد پرداخت کنيد را مشخص کنيد.

داشتن يک برنامه باعث مي شود که براي دستيابي به اهدافتان در يک مسير مناسبي قرار بگيريد. اين برنامه به شما کمک مي کند تا بازپرداخت پول يا قرار دادن آن در بودجه خودتان را هيچ وقت فراموش نکنيد.

خلاق باشيد! همچنين ممکن است خانواده تان از شما انتظار داشته باشند که براي بازپرداخت وام دريافتي، کارهاي عجيب و غريبي همانند چمن زني را هم انجام بدهيد.

6. پيشنهاد پرداخت بهره بدهيد.

اين نکته را در نظر داشته باشيد که ساير اعضاي خانواده به جاي استفاده از پول براي خودشان، در نتيجه وام دادن به شما يک ريسکي را مي پذيرند.

بهره بانکي مقدار پولي که وام گرفته ايد را محاسبه کنيد. يک نرخ بهره پايين 1 يا 2 درصدي را در نظر بگيرد و پول هاي پرداختي ماهيانه تان را به اين ميزان افزايش دهيد.

پرداخت بهره يک روش مناسبي براي نشان دادن قدردان بودنتان نسبت به کمک اعضاي خانواده مي باشد.

7. ديرکردهاي مربوط به پرداخت ها را در نظر بگيريد.

در مورد کارهايي که در صورت ديرکرد پرداخت ها انجام خواهيد داد، بحث کنيد. ميزان پرداخت اضافي در صورت ديرکرد به شما و خانواده تان بستگي دارد.
مي توانيد به آنها بگوييد که در صورت ديرکرد، پرداخت بعدي تان يک مقدار بيشتر خواهد بود. بايد يک نوع جريمه اي در نظر بگيريد که شما را به پرداخت به مواقع وام ها و قسط هايتان تشويق کند.

براي مثال، شما مي توانيد انجام دادن يک کار يا يک مساعدت به خانواده، همانند نگهداري کردن از برادر کوچکتان را به عنوان جريمه ديرکرد در نظر بگيريد.

مشخص کردن پيامدهاي مربوط به ديرکرد نشان مي دهد که شما در اين کارتان جدي هستيد و همچنين به شما کمک مي کند که يک ارتباط صريح و مشخصي در مورد مسائل سخت داشته باشيد.


هر چند که ما خودمان دوستانمان را انتخاب مي کنيم، ولي هيچ نقشي در انتخاب خانواده مان نداريم.


معاشرت کردن با برخي از اعضاي خانواده که رفتار نامناسب و گستاخانه اي دارند، يک شرايط سختي را ايجاد مي کند؛


با اين وجود، شما به جاي عصباني شدن و قطع رابطه تان با اين افراد، بايد نحوه برخورد با آنها را ياد بگيريد.


چه در شرايطي که فقط يک بار در طول هر سال با اين فرد برخورد داشته باشيد و چه در شرايطي که اين فرد را هر روز ببينيد، بايد يک سري اقدامات مناسبي را براي حفظ کردن سلامت رواني خودتان و روابط خانوادگي موجود انجام دهيد.
در انجام کارهاي مربوط به خانواده، از وي اجتناب کنيد

1? به يک جاي ديگري برويد.


معمولا نياز است که خانواده در يک جاي بزرگي جمع شوند، هر چند که ممکن است چنين جايي در دسترس نباشد.


شما در اين جمع ها به راحتي و از طريق تغيير دادن موقعيت خودتان مي توانيد از اين فرد گستاخ دوري کنيد.


سعي کنيد که در حين برخورد با اين فرد مودب باشيد، با او دست بدهيد و بخنديد؛ شما مجبور نيستيد که کار ديگري انجام دهيد.


سعي کنيد در يک مکاني قرار بگيريد که صدا اين فرد به گوش شما نرسد.


حتي در صورتي که جاي خودتان را تغيير دهيد، همچنان اين امکان وجود دارد که يک حرف ناراحت کننده اي را بشنويد.


مي توانيد به داخل يک اتاقي برويد که صداي اين فرد در آنجا شنيده نشويد يا در صورتيکه با اين فرد در يک اتاق باشيد، مي توانيد در نزديکي در خروجي اين اتاق قرار بگيريد تا حرف هاي بيان شده توسط اين فرد کمتر شما را اذيت کند.


در صورتيکه مجبور باشيد که اين فرد را هر روز ببنيد، براي مثال برادر يا خواهر شما باشد، سعي کنيد مدت زمان کمتري در کنار وي بمانيد.


براي مثال، سعي کنيد که بعد از مدرسه در فعاليت هاي فوق برنامه اي شرکت کنيد تا فقط در موقع شام خوردن برادر گستاخ و خشن خودتان را ببيينيد.

2? در صورتيکه يک مکالمه ناراحت کننده اي مابين شما صورت بگيرد، موضوع مورد بحث را تغيير دهيد.


افراد گستاخ در اغلب مواقع از طريق انجام دادن يک سري واکنش ها سعي مي کنند که توجه ساير افراد را به خودشان جلب کنند.


در صورتيکه نسبت به موضوعات مورد علاقه اين فرد مطلع باشيد، سعي کنيد که از طريق انجام دادن مکالمات بي تاثير و بي طرفانه اي که هيچ نيازي به اظهار نظر يا واکنش اين فرد ندارند، از صورت گرفتن واکنش هاي نامناسب توسط اين فرد جلوگيري کنيد.


براي مثال، از بيان کردن ديدگاه هاي سياسي اجتناب کنيد و در مورد موضوعاتي(همانند اصلاحات جديدي که در خانه صورت گرفته است) بحث کنيد که اين فرد به آن علاقمند است و يک ديدگاه مثبتي نسبت به آن دارد.


مي توانيد بگوييد که “اين يک مسئله سختي است و من قبل از نظر دادن بايد در مورد آن مطالعه کنم.


من اخيرا يک مقاله اي در مورد درست کردن يک کشتي بزرگ مطالعه کرده ام. به نظر شما چقدر طول مي کشد تا بتوانيد يک کشتي درست کنيد؟”


در صورتيکه شما به صورت روزمره با اين فرد گستاخ برخورد داشته باشيد، سعي کنيد که رابطه صميمي خودتان را با وي حفظ کنيد.


به منظور ايجاد رابطه بهتر با اين فرد، در مورد علايق يا موارد نفرت انگيز مشترک صحبت کنيد.

3? سعي کنيد که از طريق مشغول کردن اين فرد به يک فعاليتي، توجهش را منحرف کنيد.


بر مبناي بزرگ بودن جمع هاي خانوادگي، يک سري فرصتي هاي براي جدا شدن از اين فرد و شروع کردن يک فعاليت وجود خواهد داشت.


در جمع هاي خانوادگي بزرگ نياز خواهد بود که چند فرد بزرگسال از کودکان مراقبت کنند، آنها را براي خوردن غذا آماده کنند، يا خانه را تميز کنند.


مشغول کردن اين فرد به اين فعاليت ها باعث خواهد شد که سرگرم شود و شما را اذيت نکند.


براي مثال، از اين فرد بخواهيد که در مورد مشکلي که ماشينتان پيدا کرده است به شما کمک کند، يا در نوسازي خانه به شما کمک کند يا اينکه با کودکان بازي کند.


اين فرد را در فعاليت هايي مشغول کنيد که نتواند افراد بيشتري را ناراحت کند.


در صورتيکه از اين فرد بخواهيد در فعاليت هايي مشارکت کند که داراي تعاملات اجتماعي زيادي هستند، ممکن است که يک موقعيت تنش زايي را ايجاد کنيد.


به منظور دور شدن از برادران يا خواهران گستاخ و خشن، به کارهاي خانه مشغول شويد يا يک سرگرمي جديدي داشته باشيد.


ولي کار بهتري که مي توانيد انجام دهيد عبارت از مشغول کردن اين فرد مشکل زا به کارهاي خانگي يا يک سرگمي مي باشد که از آن لذت مي برد.


براي مثال در صورتي که برادر گستاخ شما به کتاب هاي خاص يا بازي هاي ويدئويي علاقمند باشد، چند نوع کتاب و بازي ويدئويي را در اختيار وي قرار دهيد تا سرگرم شود.
مقابله با اين فرد

1? در رابطه با موارد قابل قبول، صريح و قاطع باشيد.


مشخص کنيد که کدام يک از کارهاي صورت گرفته توسط اين عضو خانواده منجر به اذيت شما مي شود.


منطقي باشيد و تفکرات خودتان را به صورت صريح و صادقانه بررسي کنيد.


در صورتيکه اين روش در مورد شما مفيد باشد، سعي کنيد که تفکرات خودتان را با يکي از دوستان يا اعضاي خانواده (غير از آن فرد خاص) قابل اعتماد در ميان بگذاريد.


در طول چند شب و قبل از خوابيدن در مورد عواطف خودتان فکر کنيد تا نسبت به دقيق و منطقي بودن آنها مطمئن شويد.


مشخص کردن احساسات خودتان به شما کمک خواهد کرد تا يک راه حل مناسبي را براي مشکل موجود پيدا کنيد.


به روز رساني شده در: 17 اکتبر 2019 , ترجمه : مشاور کو


 


روابط مابين عموزاده ها و دايي زاده ها مي توانند کاملا صميمي و عميق باشند. شايد شما خيلي به هم نزديک باشيد، ولي به دليل فاصله فيزيکي موجود، سوء تفاهمات موجود يا حتي به دليل مشکلات موجود در داخل خانواده، به صورت مجزا زندگي کنيد.


صرف نظر از شرايطي که در خانواده تان وجود دارد، شما مي توانيد يک سري کارهايي انجام بدهيد که در نتيجه آن عمو زاده ها و دايي زاده هايتان شما را دوست داشته باشند و روابط موجود براي هر دو شما معني دار و مهم شوند.
بخش يک از سه:
به دست آوردن اعتماد عمو زاده ها و دايي زاده ها


1? با آنها ارتباط برقرار کنيد.


ايجاد ارتباط مجدد با عمو زاده ها و دايي زاده ها باعث خواهد شد که شما اعتماد آنها را به خودتان جلب کنيد و باعث شويد که آنها دوستتان داشته باشند. سعي کنيد که اولين پيام هاي فرستاده شده توسط شما يک سري پيام هاي ساده اي باشند تا عمو زاده ها و دايي زاده هايتان دچار سردرگمي نشوند.


روش هاي مختلفي براي ارتباط برقرار کردن با عمو زاده ها و دايي زاده ها وجود دارند که شامل نامه، ايميل يا تماس تلفني هستند.


همچنين رسانه هاي اجتماعي هم يکي ديگر از گزينه هاي موجود در دسترس مي باشد: شما مي توانيد در فيس بوک با عمو زاده ها يا دايي زاده هايتان دوست شويد و آنها را در اينستاگرام دنبال کنيد. حتي همين کارهاي کوچک مي توانند باعث شوند که در آينده ارتباط شما با آنها بيشتر شود.


سعي کنيد که با يک پيام ساده شروع کنيد، همانند “ما قبلا خيلي صميمي بوديم و الان دلتنگ شما هستم.


در صورتي که شما هم تمايلي به داشتن ارتباط بيشتر داشته باشيد، فوق العاده خواهد بود.” اين نوع پيام باعث خواهد شد که آنها متوجه احساسات شما شوند و همچنين مسوليت برقراري ارتباطات آينده به آنها محول شود.


هيچ مورد از مشکلات قبلي يا مشکلات خانوادگي را بيان نکنيد. شما در آينده، زمان و فرصت مناسبي براي مطرح کردن اين موارد خواهيد داشت و هر دو شما تشخيص خواهيد داد که چه زماني براي صحبت کردن در رابطه با اين موارد يک زمان مناسبي مي باشد.


هيچ وقت عمو زاده ها و دايي زاده هاي خودتان را تحقير يا سرزنش نکنيد. در صورتي که نمي توانيد در مورد يک موضوع خوبي صحبت کنيد، شايد بهتر باشد تا زماني منتظر بمانيد که بتوانيد يک برخورد مثبت و احترام آميزي نسبت به طرف مقابلتان داشته باشيد.


در صورتي که هيچ نوع اطلاعاتي از عمو زاده يا دايي زاده تان نداشته باشيد، اطلاعات مورد نيازتان را از اعضاي خانواده تان بگيريد يا براي پيدا کردن ايميل يا آدرس تلفن عمو زاده يا دايي زاده خودتان، از يک ماشين جستجو، همانند گوگل، استفاده کنيد.
2? يک ارتباط برقرار کننده خوبي باشيد.


تبديل شدن به يک ارتباط برقرار کننده خوب داراي دو جنبه مي باشد: صحبت کردن و گوش دادن.


با عمو زاده يا دايي زاده خودتان صحبت کنيد و به حرف هاي وي گوي دهيد. اين کار به آنها نشان خواهد داد که شما در مورد ارتباط برقرار کردن و داشتن رابطه با آنها جدي هستيد.


در ارتباطات خودتان ثابت قدم باشيد. بعد از صورت گرفتن يک ارتباط مابين شما و عمو زاده يا دايي زاده تان، بايد در ارتباطات خودتان ثابت قدم بمانيد.


منظور من اين نيست که شما بايد بلافاصله به پيام ها و تماس هاي وي پاسخ دهيد، ولي داشتن يک ارتباط منظم باعث خواهد شد که يک اعتمادي مابين شما صورت بگيرد.


يکي از مهمترين عوامل در به دست آوردن اعتماد عمو زاده يا دايي زاده، عبارت از گوش دادن به آنها مي باشد. به آنها نشان بدهيد که علايق و مشکلات آنها براي شما اهميت دارند.


براي مثال، در صورتي که آنها در مدرسه يا با دوستان خودشان مشکل داشته باشند، در مورد احساساتشان با آنها صحبت کنيد و به آنها کمک کنيد که يک راه حل مناسبي براي اين مشکل پيدا کنند.


همچنين به اشتراک گذاري رازهايتان با عمو زاده يا دايي زاده به شما کمک خواهد کرد تا اعتماد وي را به دست بياوريد. فقط به آنها بگوييد که رازهاي شما را به يک فرد ديگري نگويند، چرا که اين کار مي تواند منجر به ايجاد اختلافاتي شود.
3? مودب و منعطف باشيد.


اجازه بدهيد که عمو زاده يا دايي زاده تان در حين صحبت کردن با شما يا قرار گرفتن در کنار شما، احساس راحتي داشته باشد.


احترام گذاشتن به آنها و منعطف بودن در رفتار خودتان به شما کمک خواهد کرد تا اعتمادشان را به دست بياوريد و باعث شويد که شما را بيشتر دوست داشته باشند.


ممکن است که در ارزش ها و عقايد موجود يک سري تفاوت هايي مابين شما و عمو زاده يا دايي زاده تان وجود داشته باشد.


اين تفاوت ها را شناسايي کنيد و به آنها احترام بگذاريد تا نشان بدهيد که در مورد برقراري ارتباط با آنها جدي هستيد.


مودب و احترام آميز بودن شامل توهين نکردن به عمو زاده يا دايي زاده و ساير اعضاي خانواده مي باشد. همچنين سرزنش کردن آنها يا دروغ گفتن در مورد آنها يا فاش کردن رازهاي آنها نشان دهنده بي احترامي شما خواهد بود.
4? در جمع هاي غير خانوادگي با هم ملاقات داشته باشيد.


بعد از آنکه شانس برقراري ارتباط با عمو زاده يا دايي زاده تان را به دست آورده باشيد، به آنها پيشنهاد بدهيد که يک سري ملاقات هاي شخصي با هم داشته باشيد.


اين ملاقات ها را در جمع هاي خانوادگي انجام ندهيد، چرا که مي تواند استرس زا باشد و مشکلات موجود را وخيم تر کند.


سعي کنيد که اولين ملاقات هاي شما کاملا ساده باشند.


سعي کنيد که براي قهوه خوردن، نارهار خوردن، فيلم ديدن يا تماشاي يک رويداد ورزشي با هم ملاقات داشته باشيد. بعد از آنکه چند ملاقات کوتاه مدت با هم داشته باشيد، مي توانيد ملاقات هاي طولاني تري داشته باشيد.
نويسنده : همسرانه


تحمل کردن يک خانواده بد همواره يک کار سختي مي باشد. چنين خانواده اي مي تواند انرژي فيزيکي و عاطفي شما را از بين ببرد.


در اين شرايط جمع کردن خانواده در يک جا مي تواند کار سختي باشد و ممکن است که مديريت تضادهاي موجود به عنوان يک مورد غيرممکن به نظر برسد.


به منظور برخورد با اين شرايط، حتما يک سري محدويت هايي را مشخص کنيد و از موضوعاتي که منجر به ايجاد اختلاف مي شوند، اجتناب کنيد.


رابطه خودتان با افراد ايجاد کننده مشکل را به حداقل برسانيد و بيش از هر چيزي به خودتان اهميت قائل شويد.


اين نکته را در نظر داشته باشيد که نيازها و بهزيستي عاطفي شما بايد به عنوان موارد ارزشمند در نظر گرفته شوند. در حين برخورد با يک خانواده بد، حقوق خودتان را بدانيد و از آن دفاع کنيد.
برخورد با اتفاقات خانوادگي
انتظارات واقعي داشته باشيد
انتظارات واقعي داشته باشيد
1? انتظارات واقعي داشته باشيد.


ممکن است که خانواده هاي بد و وظيفه نشناس در برابر تغييرات مقاومت کنند. در زمانيکه وارد يک جمع خانوادگي مي شويد، همواره بر روي انتظارات خودتان کنترل داشته باشيد.


در صورتي که بپذيريد يک سري از اختلافات و مشکلات غيرقابل حل هستند، اختلاف موجود آسيب کمتري را براي شما ايجاد خواهند کرد.


افرادي از خانواده که بيشترين مشکلات را ايجاد مي کنند را مشخص کنيد. سعي کنيد که مدت زمان کمتري از وقت خودتان را به اين افراد اختصاص دهيد.


براي مثال، در صورتي که مادر شما بخواهد يک مشکلي درست کند، از وي فاصله بگيريد.


انتظار نداشته باشيد که يک تغيير قابل توجهي صورت بگيرد. از بين بردن چرخه وظيفه نشناسي و داراي يک کارکرد بد، يک وظيفه سختي است.


در صورتي که امکان چنين کاري وجود داشته باشد، به طور قطع زمانبر خواهد بود.


به يک رويداد يا واقعه اي که احتمالا شرايط سختي را در آن خواهيد داشت، وارد شويد – در عين حال، همچنين نسبت به احتمال صورت گرفتن شرايط بهتر هم آماده باشيد.


از قبل به خودتان نگوييد که با شرايط مشکلي مواجه خواهيد شد. اميدوار باشيد که بهترين اتفاقات صورت بگيرند و در عين آن براي بدترين اتفاقات هم آمادگي داشته باشيد.
براي رفتن به جمع ها و گردهمايي هاي خانوادگي يک فردي را با خودتان ببريد
براي رفتن به جمع ها و گردهمايي هاي خانوادگي يک فردي را با خودتان ببريد
2? براي رفتن به جمع ها و گردهمايي هاي خانوادگي يک فردي را با خودتان ببريد.


همراه داشتن يک ميانجي مي تواند به شما کمک کند تا در شرايط موجود وضعيت بهتري داشته باشيد.


يکي از دوستان يا همسرتان را دعوت کنيد تا در طول مراسمات خانوادگي در کنار شما باشد و از نظر عاطفي شما را حمايت کند.


در صورتي که يک فرد ديگري حضور داشته باشد، احتمالا خانواده تان يک برخورد بهتري با شما خواهند داشت.


آيا يک شخصي را مي شناسيد که بتوانيد از وي دعوت کنيد؟ شايد يکي از دوستانتان برنامه خاصي براي کريسمس نداشته باشد. از وي درخواست کنيد تا در جشن هاي خانوادگي کنار شما باشد.


با اين وجود، در مورد شرايط احتمالي پيشرو يک سري هشدارهايي به ميانجي خودتان بيان کنيد. وي را مطلع کنيد که خانواده شما در برخي مواقع، مي تواند يک خانواده مشکل زايي باشد.
الکل مصرف نکنيد (يا کمتر مصرف کنيد)
الکل مصرف نکنيد (يا کمتر مصرف کنيد)
3? الکل مصرف نکنيد (يا کمتر مصرف کنيد).


الکل منجر به تهييج عواطف و هيجان ها مي شود. در صورتي که خانواده تان مشکل زا باشد، مصرف الکل زياد مي تواند منجر به افزايش اختلافات موجود شود.


همچنين اين امکان وجود دارد که مصرف کنندگان الکل يک سري مشکلاتي را در خانواده ايجاد کنند.


در صورتيکه اين اتفاق صورت بگيرد، صدا زدن افراد خانواده و درخواست از آنها براي مصرف نکردن الکل مي تواند يک ايده مناسبي باشد.


سعي کنيد که به جاي الکل، از آشاميدني هاي ديگري، همانند نوشابه هاي گاز دار، استفاده کنيد.


برخي از اعضاي خانواده در صورت مصرف نکردن الکل در جمع هاي خانوادگي و مراسمات، علاقه اي به حضور در چنين جاهايي نخواهند داشت.


چنين افرادي در اين مراسمات حضور نخواهند داشت يا اين مراسمات را زودتر ترک خواهند کرد.


بنابراين محدود کردن مصرف الکل يک روش مناسبي براي دور نگه داشتن افراد مشکل زا از جمع هاي خانوادگي مي باشد.
مکالمات را از موارد اختلاف انگيز دور کنيد
مکالمات را از موارد اختلاف انگيز دور کنيد
4? مکالمات را از موارد اختلاف انگيز دور کنيد.


در صورتي که خانواده شما دعوا کند، مي توانيد از طريق محدود کردن بحث ها و گفتگوها از بروز اين دعواها پيشگيري کنيد.


وظيفه مربوط به جمع کردن افراد در کنار يکديگر و پيشگيري کردن از بروز هر نوع اختلافي يک وظيفه سخت و طاقت فرسايي مي باشد، ولي در برخي مواقع شما ناگزير به اين کار هستيد.


به مکالمات مختلفي گوش دهيد و سعي کنيد که در صورت نياز، موضوع هاي مورد بحث را تغيير دهيد.


احتمالا شما تا به حال متوجه موضوعاتي شده ايد که منجر به ايجاد اختلاف و دعوا در خانواده مي شوند.


براي مثال ممکن است که عموي شما، جان، به دليل مصرف زياد مشروبات از کارش اخراج شده باشد.


در نتيجه وي حساسيت زيادي نسبت به صحبت کردن در مورد اين موضوع خواهد داشت.


به محض اينکه مطلع شويد که در مورد يک بحث اختلاف انگيز صحبت مي شود، سريع واکنش نشان دهيد.


براي مثال، ممکن است پدر شما بگويد که “جان، آيا اخيرا براي پيدا کردن شغل اقدام کرده اي؟ فکر کنم شش ماه است که بيکار هستي؟”


سريع دخالت کنيد و بحث را از منقطه خطر و اختلاف انگيز خارج کنيد. شما مي توانيد پيشنهاد يک بازي بدهيد، همانند بازي 20 سوالي، يا اينکه موضوع را تغيير دهيد.


براي مثال مي توانيد بگوييد که “پدر، سارا براي شغل کتابفروشي انتخاب شده است. به همين دليل او هيجان زده است.”


يک ايده مناسبي که براي اين شرايط مي توانيد به کار بگيريد، عبارت از اين است که از قبل يک سري موضوعات “مناسبي” را براي بحث کردن انتخاب کنيد که همه افراد به آن علاقمند باشند و از آن لذت ببرند.


در صورتيکه خودتان دچار وحشت زدگي و فراموشي مي شويد، اين موارد را در گوشي تان يادداشت کنيد.


5? از خودتان به خوبي مراقبت کنيد.


در صورتي که داراي يک خانواده بدي باشيد، ممکن است که نسبت به خود مراقبتي بي توجه باشيد.


در صورتيکه بخش زيادي از وقت خودتان را صرف حل يک اختلاف بکنيد، شايد نسبت به سلامت و بهزيستي خودتان بي توجه شويد.


بر روي خود مراقبتي مبنايي توجه داشته باشيد. اين مورد مي تواند به شما کمک کند تا احساسات خودتان را کنترل کنيد.


شما بايد اين کار را به خاطر خودتان انجام دهيد. حتما غذاي سالمي مصرف کنيد، ورزش کنيد و از بهداشت خودتان مراقبت کنيد.


همچنين شما بايد در فرصت هاي مناسب به نيازهاي خودتان هم رسيدگي کنيد. در صورتيکه به يک روز استراحت نياز داشته باشيد، حتما استراحت کنيد.


همچنين نسبت به کارهاي لذت بخش کوچک  هم بي توجه نباشيد، مواردي از قبيل فيلم ديدن، رفته به کافه همراه با دوستان يا تهيه يک غذاي آماده از بيرون بعد از يک روز طولاني و خسته کننده.


نويسنده: Paul Chemyak, LPC,ترجمه : مشاور کو


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

يادگيري ماشيني خرید ملک در استانبول netturkish.parsablog.com downloadfree.parsablog.com ورزشیها انتظار رهایی نمونه سوالات دوره hse ادواری در فنی و حرفه ای باربری شرق تهران - باربری شرق تهران بی آشیان